کد مطلب: ۳۷۳۵۱۴
۱۷ آذر ۱۴۰۱ - ۰۲:۵۷

بالکان بازار اقتصادی جذاب برای تجار ایرانی

بررسی اهمیت سفر امیرعبداللهیان به صربستان و بوسنی‌وهرزگوین در گفتگو با عابد اکبری

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: صربســـــتان و بوسنی‌و‌هرزگوین، دو کشور مهم منطقه بالکان به‌عنوان شرقی‌ترین و بزرگ‌ترین شبه‌جزیره بزرگ اروپا، مقصد سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه بوده است. ظرفیت همکاری با کشور‌های منطقه بالکان که از مرز صربستان و بلغارستان تا سواحل دریای سیاه امتداد یافته، در سال‌های گذشته زیر سایه محصور شدن مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران به چند کشور اروپای مرکزی مغفول مانده است.

این در حالی است که شاکله اقتصادی و دیگر اشتراکات سیاسی و فرهنگی میان ایران و کشور‌های این حوزه، بستر مناسبی را برای به جریان انداختن تعاملات گسترده و همه‌جانبه فراهم کرده است؛ امری که دولت سیزدهم ذیل سیاست خارجی اقتصادمحور خود آن را مورد توجه قرار داده است و در شرایطی که شماری از کشور‌های حوزه بالکان از جمله صربستان به تدریج در حال فاصله گرفتن از سیاست وابستگی به کشور‌های بزرگ اروپا و امریکا هستند، می‌کوشد از امکان‌های موجود برای توسعه همه‌جانبه روابط با این کشور‌ها بهره ببرد. عابد اکبری، کارشناس مسائل اروپا در گفتگو با «ایران» به بررسی این مهم پرداخته و تحول در رویکرد ایران در قبال کشور‌های حوزه بالکان را در دولت سیزدهم مورد توجه قرار داده است.

کشور‌های حوزه بالکان از منظر سیاسی و اقتصادی از چه جایگاهی در مناسبات بین‌الملل بهره‌مند هستند؟

کشور‌های غربی شامل امریکا و بسیاری از کشور‌های بزرگ اروپا به بالکان و اروپای‌شرقی به‌عنوان یک منطقه استراتژیک نگاه می‌کنند که می‌توانند با نفوذ در آنجا تسلط خود را بر نواحی شرقی‌تر از جمله روسیه و حتی کشور‌های اوراسیا بیشتر کنند.

اروپایی‌ها پیش از جنگ جهانی اول به این ناحیه به‌عنوان یک فضای حیاتی برای خود نگاه می‌کردند. آن‌ها بعد از اینکه توانستند در دوره‌های استعمار و رقابت، نواحی مورد‌نظرشان را در آفریقا و آسیای‌شرقی و مناطق مختلف استراتژیک دنیا تصاحب کنند، در نهایت تنها جایی که باقی مانده بود و جدال‌ها در آنجا آغاز شد و همان جدال‌ها سرمنشأ جنگ‌های اول و دوم جهانی شد، اروپای‌شرقی بود. از این حیث اروپای‌شرقی می‌تواند برای کشور‌های مختلف اروپایی و غربی یک جایگاه استراتژیک داشته باشد.

برای جمهوری اسلامی ایران، ابعاد سیاسی و اقتصادی رابطه با کشور‌های این حوزه در چه زمینه‌هایی تعریف می‌شود؟

ایران همواره به بالکان و اروپای‌شرقی به‌عنوان دروازه ورود به غرب نگاه می‌کند؛ یعنی مشخصاً ایران همواره اروپای‌شرقی را به‌عنوان دروازه ورود به غرب اروپا نگاه می‌کرده است.

پیش از این، آقای امیرعبداللهیان به طور مشخص تعبیری را درباره اروپای‌شرقی و بالکان به کار بردند و گفتند: «این منطقه بخشی از شرق است که در غرب قرار دارد.» هرچند این یک تعبیر گفتمانی است، اما از آنجایی که اروپای‌شرقی از لحاظ گفتمانی و فرهنگی قرابت‌های زیادی با ایران دارد، کشورمان آن‌ها را بخشی از شرق تلقی می‌کند، ولی از لحاظ ژئوپلیتیک و حتی از نظر اقتصادی هم می‌تواند به اروپای‌شرقی و به طور مشخص بالکان به‌عنوان دروازه ورود حتی کالا‌های ایرانی و تبادلات اقتصادی با اروپا نگاه کند.

چرا با وجود قرابت‌های فرهنگی و حتی دینی بسیار میان ایران و کشور‌های این منطقه از جمله صربستان و بوسنی‌وهرزگوین، وجوه همکاری‌های مشترک سیاسی و اقتصادی با این کشور‌ها به طور جدی در سیاست خارجی کشور مورد توجه قرار نگرفته است؟

اگر بخواهیم نگاه کارشناسانه به اقتصاد سیاسی ایران در سال‌های بعد از انقلاب داشته باشیم، باید گفت اولویت‌بندی تبادلات اقتصادی کشور خیلی بر اساس مسائل استراتژیک آن نبوده است؛ در حقیقت ما استراتژی اقتصاد بین‌الملل برای دیپلماسی اقتصادی نداشتیم و به همین دلیل شاهد نوعی عدم تمرکز یا شاید عدم اولویت‌بندی در این تبادلات بوده‌ایم. این در حالی است که اگر می‌خواستیم بر اساس این استراتژی، مسائل اقتصادی خود را در مسائل بین‌الملل دنبال کنیم، شاید باید از این ظرفیت بالقوه خیلی بیشتر از این‌ها استفاده می‌کردیم.

اگر بخواهم به یک شاخص اشاره کنم، می‌توان گفت ظرف یک سال گذشته بعد از روی کار آمدن دولت جدید با توجه به تغییر در اولویت‌بندی‌های سیاست خارجی ایران که به وجود آمده است، ایران فقط با صربستان ۵۰ درصد افزایش تبادلات داشته است و به راحتی با یک پیش‌بینی اولیه می‌توان گفت این رقم تا نیمه اول ۲۰۲۳ به ۱۰۰ درصد افزایش در حجم تبادلات تجاری با این کشور خواهد رسید.

در عرصه اقتصادی چه امکان‌های مشترکی برای تقویت تبادلات دوجانبه ایران با مجموع کشور‌های حوزه بالکان وجود دارد؟

اقتصاد ایران با اقتصاد ناحیه بالکان کاملاً یک اقتصاد مکمل است. ظرفیت‌های خوبی در حوزه کشاورزی و انرژی میان ایران و منطقه بالکان وجود دارد. کشور‌های این حوزه می‌توانند در زمینه‌های مختلف کشاورزی به ایران کمک کنند و کشورمان هم با توجه به غنایی که در تولید و پخش انرژی در جهان دارد، می‌تواند به رفع آسیب‌پذیری‌ای که بالکان از نظر انرژی دارد، کمک کرده و امنیت انرژی را در این منطقه تکمیل کند. در مجموع اقتصاد دو منطقه کاملاً مکمل است و هیچ نگرانی‌ای بابت توسعه این روابط در میان این کشور‌ها وجود ندارد.

سیاست راهبردی ایران برای ایجاد روابط سیاسی مؤثر با بالکان با تکیه بر چه مؤلفه‌هایی طراحی شده و اجرا می‌شود؟

سیاست دولت سیزدهم، سیاست نگاه به «شرق» است. البته این «شرق» هم در تعبیری از سوی مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته و هم در سخنان رئیس‌جمهور در راستای تبیین گزاره‌هایی مطرح شده است که شرق و غرب را از منظر مفهومی و گفتمانی مورد توجه قرار می‌دهد؛ یعنی ایران آماده است تبادلات سیاسی خود را با هر بخشی از جهان که در قبال نظام سلطه استقلال داشته باشد، توسعه دهد. بالکان و به‌طور مشخص‌تر صربستان، از خود ظرفیت‌های استقلال‌طلبانه‌ای در قبال این نفوذ سلطه‌گرانه از سوی نظام سلطه نشان داده است. از این رو در همین یک سال گذشته سفر‌های متعددی میان مقامات ایران و صربستان انجام شده است.

در ماه‌های اخیر رئیس سازمان توسعه تجارت ایران و آقای علی باقری به صربستان سفر کردند. همچنین آقای رئیسی هم با رئیس‌جمهور صربستان در حاشیه اجلاس سران سازمان ملل دیدار دوجانبه داشتند. مجموع این دیدار‌ها نشان می‌دهد، کشور‌های بالکان ازجمله صربستان می‌خواهند نقش مستقل‌تری ایفا کنند. ایران هم متمایل است روابط دیپلماتیک خود را با همه کشور‌های مستقل دنیا توسعه دهد، از این حیث معتقدم ظرفیت سیاسی بین دو کشور برای توسعه روابط بسیار بالاست. طبق توافقی که صورت گرفته است، تا قبل از عید نوروز رئیس‌جمهور صربستان به‌عنوان اولین رئیس‌جمهور یک کشور اروپایی به ایران سفر می‌کند و با توجه به زمینه‌سازی‌هایی که در دستور کار دوطرف قرار دارد، انعقاد توافقنامه‌های همکاری مشترک در زمینه‌های مختلف، روابط اقتصادی و سیاسی به شکل جهش‌واری افزایش خواهد یافت.

برخلاف تلاش صربستان برای فاصله گرفتن از سیاست‌های سلطه‌طلبانه بازیگران بزرگ غرب، آلبانی به‌عنوان یکی دیگر از کشور‌های مهم این حوزه، تحت نفوذ مستقیم امریکا و شرکای اروپایی‌اش قرار گرفته که این کشور را به محملی برای تقابل با جمهوری اسلامی تبدیل کرده‌اند، این را چطور می‌بینید؟

آلبانی کشوری است که اقداماتش برای ایرانی‌ها تأسف‌برانگیز است. این در حالی است که ایران با آلبانی قرابت‌های فرهنگی بسیار زیادی دارد که از همه کشور‌های دیگر بالکان بیشتر است. آلبانی یکی از کشور‌هایی است که نوروز در یونسکو به نام آن ثبت شده است. ولی امروزه استقلال سیاسی این کشور در حال از بین رفتن است، یعنی در سال‌های گذشته روندی شکل گرفته که به معنای واقعی کلمه استقلال سیاسی این کشور را از بین برده است، به شکلی که یک سری از کشور‌های غربی و گروهک‌های سیاسی تروریستی برای هیأت حاکمه این کشور تصمیم‌گیری می‌کنند و همه رفتار‌های سیاسی آلبانی بر اساس خواست این کشور‌ها و گروه‌ها شکل می‌گیرد. از این حیث، خیلی تأسف‌برانگیز است که امروز استقلال سیاسی کشوری که از نظر فرهنگی این اندازه به ایران نزدیک است و ایرانی‌ها به مردم آلبانی علاقه‌مند هستند، از دست رفته است. با فرایندی که این کشور طی می‌کند، نمی‌توان چشم‌انداز مثبتی را برای آن تصور کرد.

دولت آقای رئیسی بر روند توسعه همه‌جانبه رابطه با کشور‌هایی که تا پیش از این خیلی در سیاست خارجی به آن‌ها توجه نشده بود، تمرکز ویژه‌ای کرده است. آیا سفر‌های متعدد دیپلماتیک میان مسئولان کشور با کشور‌های دارای اولویت را می‌توان فراتر از رفت و آمد‌های متعارف دیپلماتیک، در چهارچوب تحقق اهداف سیاسی و دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم ارزیابی کرد؟

دقیقاً اتفاق ویژه‌ای در حوزه سیاست خارجی در دولت سیزدهم رخ داده است. اگر بخواهم یک ارزیابی ۲۰ ساله از سیاست خارجی ایران در یک جمله بگویم، تحولی که در یک سال گذشته اتفاق افتاده این است که ما فراتر از این سفر‌ها و تعاملاتی که برقرار شده است، دارای یک سیاست خارجی دارای اولویت و با برنامه شده‌ایم. مثالی برای تأیید این گزاره می‌آورم؛ آفریقا منطقه‌ای است که امروز در دنیا خیلی از کشور‌ها هدف‌گذاری اقتصادی بسیاری برای آن داشته‌اند. ما طی سال‌های قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم تقریباً هیچ توجهی به آفریقا نداشتیم.

در حالی که کشور رقیبی مانند ترکیه در منطقه در ۱۳ سال گذشته بیشتر از ۵۰ سفر در سطح رئیس دولت یا وزیر خارجه به منطقه آفریقا داشته‌اند. خب ما هیچ وقت برای این منطقه برنامه‌ریزی نکرده بودیم حتی در آسیای جنوب‌شرقی. به عنوان مثال کره‌جنوبی تا قبل از اتفاقات سال ۲۰۱۷ جزو سه یا چهار کشور با بیشترین حجم تبادلات اقتصادی با ایران بود، ولی شاهدیم که طی ۱۰ سال قبل از آن، هیچ سفری توسط مقام‌های رسمی ایران به کره‌جنوبی انجام نشده است؛ بنابراین دولت پیشین نمی‌دانست اولویت‌هایش در تبادلات دیپلماتیک و اقتصادی چیست؛ زیرا درگیر یک سری مسائل در سیاست خارجی بود که تمرکز خود را از مسائل کلیدی دور کرده بود، اما اتفاقی که در یک سال گذشته رخ داده این است که امروزه دولت سیزدهم با وجود همه محدودیت‌های بین‌المللی که توسط نظام سلطه برای کشور به‌وجود آمده است، با برنامه و اولویت‌بندی کار‌های خود را پیش می‌برد و این خودش یک اتفاق بسیار امیدوارکننده است و چشم‌انداز روشنی را در عرصه سیاست خارجی نشان می‌دهد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر