به گزارش مجله خبری نگار/برنا، بسیاری از کودکانی که مشغول به بلاگری هستند ابتدا مادر یا پدرشان را درحال تولید محتوا دیدهاند و به مرور یا به این کار علاقهمند شدهاند یا صرف عادت و سازگاری با محیط، خودشان دنباله رو این مسیر میشوند.
اما به نظر میآید تاحدودی انگیزه کودکان نسبت به بزرگسالان برای بلاگری کمی متفاوت است. در بسیاری از افراد بلاگری یکی از راههای کسب درآمد غیر رسمی است که گاهی هم میتواند بسیار پر سود باشد. اما شاید هدف کودکان از بلاگری دقیقا کسب درآمد نباشد. گاه این فعالیت در فضای مجازی برای دیده شدن یا توجه گرفتن است که به نوبه خود تاثیرات و آسیبهای زیادی را به دنبال دارد.
در عصر دیجیتال که بخش زیادی از زندگی روزمره و اجتماعی ما بدون فضای مجازی ممکن نیست، دور نگه داشتن کودکان از بخش مخرب اینترنت کار بسیار سختی به نظر میآید، اما با این حال غیر ممکن هم نیست.
داود فتحی، روانشناس کودک و نوجوان، در گفتوگو با برنا گفت: نوجوانان از سنین ۱۲ تا ۱۸ سالگی مرحلهای دارند به اسم هویت در برابر سردرگمی، نقش حضور بچهها در شبکههای اجتماعی میتواند باعث شود نوجوان به جای کشف هویت واقعی خودشان یک هویت ساختگی نمایشی برای جلب توجه دیگران ایجاد کنند.
وی افزود: دومین موضوع، بحث عزت نفس و مقایسه اجتماعی است چرا که کودکان و نوجوانان مستعد مقایسه خودشان با تصاویر آرمانی و حتی غیر واقعی دیگران از ظاهر و موفقیت گرفته تا سبک زندگی هستند که میتواند باعث کاهش عزت نفس و اضطراب شود. در نگاه دیگر بحث توجه و تمرکز است؛ تجربه بالینی من نشان میدهد که استفاده افراطی از شبکهها مثل تیک تاک خصوصاً اینستاگرام میتواند منجر به کاهش توجه پایدار شود و سیستم پاداش فوری مغز را به نوعی تقویت میکند که بچهها مدام به دنبال دریافت مداوم محرکهای جدید (کامنت گرفتن) باشند.
وی با اشاره به انگیزههای روانشناختی والدین گفت: تحقق رویاهای شخصی از طریق کودک؛ برخی والدین به صورت ناخودآگاه آرزوهای ناتمام خودشان را برای شهرت یا موفقیت از طریق فرزندشان دنبال میکنند. مورد دوم تایید اجتماعی، خودنمایی و تایید دنبال کنندگان حس بسیار خوبی را ایجاد میکند و به شکل اعتیادآوری عمل میکند تا تصویر والد ایده آل را از طریق نمایش زندگی بچهشان نمایش پیدا کند. والدین تلاش میکنند که تصویری از خود به شکل والدین موفق و مهربان خلق کنند که دروغ هم در خود دارد.
این روانشناس ضمن تاکید بر بحث درآمدزایی افزود: برندینگ شخصی بچههای بلاگر به سرعت توجهها را جلب میکند و در وضعیتی که بچه تبدیل به سرمایه انسانی میشود، این محتواها میتوانند درآمدزا باشند. افزایش تعامل و رشد صفحات انگیزهای است که میتواند برای والدین محرک باشد، معمولاً کار با بچهها در تولید محتوا به راحتی وایرال میشود و به دنبال نرمالسازی نمایش کودک در رسانه است به نوعی که انگار یک امر طبیعی است.
وی افزود: زمانی هست که حضور بچهها در تبلیغات فضای مجازی به ویژه در سنین پایین به ظاهر بیخطر یا حتی بامزه است، اما اثرات روانی عمیق و گاهی پنهان روی رشد ذهنی هیجانی و شخصیتی بچه میگذارد. نخست اینکه کودک تبدیل به یک ابزار میشود و نه انسان؛ وقتی کودک بخشی از یک کمپین تبلیغاتی است نگاه والدین یا برندها به او از نیاز انسانی تغییر میکند و به عنوان یک ابزار تلقی میشود. سرکوب احساسات واقعی بچهای که برای اجرای تبلیغات باید هیجان زده یا خوشحال و با نمک باشد و ناتوانی در شناخت و بیان احساسات واقعی به وجود میآورد و رفته رفته به اضطراب مزمن یا افسردگی پنهان منجر خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: تثبیت خود بیرونی و رشد هویت هم وابسته به نگاه دیگران یک آسیب دیگر است. بچه خود به خود یاد میگیرد وقتی من ارزشمندم که دیده شوم، لایک بگیرم یا یک برندی من را برای تبلیغات بخواهد و اگر روزگاری همچین اتفاقی نیوفتد کودک از هم میپاشد.
فتحی با اشاره به علاقه برخی کودکان برای حضور در این فضا میگوید: اگر کودک خودش بخواهد در فضای مجازی و تبلیغات یا بلاگری باشد، این حضور میتواند تا حدی مثبت باشد. در شرایط بسیار خاص با رعایت اصول دقیق روانشناسی ممکن است جنبه مثبت پیدا کند، اما به هر حال مستلزم این است که علاقمندی کودک هنر خاصی در او ایجاد کند. مثل داستان گویی، بازیگری و اجرایی که خودش ایده بدهد، برنامه ریزی کند و از موضوع لذت ببرد. اگر این موارد باشد اعتماد به نفس را بالا میبرد و علاوه بر آن مهارت ارتباطی، خلاقیت، بیان هنری و سواد رسانهای را بالا میبرد.
وی درخصوص فعالیت برخی نوجوانان بدون هدف مالی افزود: فضای مجازی فرصتی است برای تجربه تمام نقشها و هویتهای مختلف، دیده شدن، تایید و کامنت گرفتن. کامنت دنبال کننده نیاز عمیق به تامین تایید اجتماعی را در بچهها به وجود میآورد و در مورد والدین حس افتخار و ارزشمندی است. نمایش استعدادها، زیبایی یا رفتار خاص و مستند سازی زندگی کودکشان در قالب محتواهای عمومی باعث دیده شدن و دریافت بازخوردهایی میشود که احساس خوبی را به دنبال دارند.
وی با بیان اصول طلایی برای محافظت از بچهها و برنامهریزی منسجم فضای مجازی گفت: والدین باید کنترل آگاهانه داشته باشند نه کنترل پنهانی یا سختگیرانه. اینجا هدف هدایت بچه است نه کنترل کاملش، چون کودک رفته رفته باید به نوعی خود کنترلی دست پیدا کند.
وی افزود: مورد بعدی این است که آموزش باید جایگزین ممنوعیت مصرف باشد. یعنی به جای اینکه فقط بگویید نکن باید به بچه دلایل علمی بدهید و خطرات روانی دروغین بودن برخی از محتواها و اعتیاد را به بچه یاد بدهید.
وی معتقد است: گفتوگوی منظم باید صورت بگیرد و نه بازجویی، موعظه و نصیحت مداوم. کودک باید بتواند درباره فضای مجازی بدون ترس با والدین صحبت کند، چون احساس کنترل توام با فهم است و احساس امنیت روانی برای کودک ایجاد میکند.
در نهایت فتحی خاطرنشان کرد: از همه مهمتر الگوی رفتاری والدین است؛ یادتان باشد رفتار شما قویترین پیام تربیتی برای فرزند است و یک سری از ابزارهای نظارتی هم باید داشته باشید مثل فیلتر هوشمند و کنترلگرهای والدین که روی پلتفرمها میتوانید ایجاد کنید. خوب است که کودک بداند این قانونها برای حمایت از اوست.
کودک بلاگری یا کودک کار
مصطفی شمسی، وکیل پایه یک دادگستری، در گفتوگو با خبرنگار برنا گفت: قانون ایران در خصوص فعالیت بلاگری یا اعمالی از این قبیل در خصوص کودک و قانون مختص فعالیت بلاگری نداریم، اما ما با سه قانون در خصوص حقوق کودک داریم.
وی در خصوص قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۹۹گفت: در سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی اشاراتی به این موضوع شده که میگوید نگهداری کودک و حفاظت از او از چه لحاظ سلامت روانی، جسمانی و حتی حفظ مسائل جنسی و اخلاقی، بر عهده والدین یا خانواده طفل هست تا از وضعیت مخاطره آمیز در امان باشد.
وی افزود: در قدم بعدی حکومت یا دولت است که فضا و بستر را طوری فراهم کند که کودک از قرار گرفتن در وضعیت مخاطره آمیز روحی، روانی، جسمی و اخلاقی در امان باشد.
شمسی در ادامه با اشاره به سند صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی مصوب ۱۴۰۰ و قانون کار گفت: در قانون کار ایران هم به کارگیری کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است. اگر کودک فعالیت بلاگریاش بخواهد کسب درآمد محسوب شود یا به نوعی اشتغال باشد، این موضوع در منافات با قانون کار است و به نوعی ما میتوانیم کار بلاگری کودکان را در دست کار کودک در نظر بگیریم و حالت شدیدتر آن بهرهکشی اقتصادی است.
شمسی با اشاره به بحث پیگیری قضایی و شکایت کودکان گفت: اگر والدی از فرزندش منبع درآمد داشته باشد، قطعا کودک بعد از رسیدن به سن قانونی میتواند از پدر یا مادرش و یا شخصی که ایشان را در چنین فضایی قرار داده است تحت عنوان بهره کشی اقتصادی و قرار دادن کودک در وضعیت مخاطره آمیز شکایت کیفری کند و طبق قانون مسئولیت مدنی والدین باید پاسخگو باشند. در خصوص شرکتهای تبلیغاتی هم اگر آن شرکت تبلیغاتی به نوعی بستر را آماده کند، از آن شرکت هم تحت عنوان مشارکت بسته به نوع رفتار شرکت میتواند شکایت کند.