به گزارش مجله خبری نگار/اعتمادآنلاین،زهرا تجویدی- فشارهای روانی از جنبههای مختلف زندگی به افراد وارد میشود. شناخت و انتخاب روش مناسب برای حفظ یا بازگرداندن
سلامت روان، یکی از مهمترین تصمیماتی است که هر فرد ممکن است با آن روبهرو شود. سؤال همیشگی بسیاری از افرادی که با مشکلات روانی مواجه هستند این است که کدام روش درمانی بهتر است؛ دارو یا گفتوگو با یک رواندرمانگر؟ در ادامه تلاش میکنیم با نگاهی همهجانبه این موضوع را به زبانی ساده بررسی کنیم.
چرا سلامت روان اهمیت دارد؟
سلامت روان همانند سلامت جسم، یکی از ارکان اصلی کیفیت زندگی هر فرد است. افرادی که از سلامت روانی مناسبی برخوردارند، معمولاً بهتر با چالشهای زندگی کنار میآیند، روابط سالمتری برقرار میکنند، تصمیمات منطقیتری میگیرند و در محیطهای شغلی و اجتماعی موفقتر عمل میکنند. از سوی دیگر، نادیده گرفتن مشکلات روانی میتواند پیامدهای جدی به دنبال داشته باشد؛ از کاهش بهرهوری کاری و اختلال در روابط اجتماعی گرفته تا ابتلا به بیماریهای جسمی مانند مشکلات گوارشی، دردهای مزمن و اختلالات قلبی.
نگاه جامعه به اختلالات روانی نیز در این میان نقش مهمی ایفا میکند. بسیاری از افراد به دلیل ترس از قضاوت شدن یا انگ اجتماعی، به جای پیگیری درمان مناسب، مشکلات روانی خود را پنهان میکنند یا به درمانهای خودسرانه و غیر علمی روی میآورند. بنابراین، ترویج درک درست از اهمیت سلامت روان در رسانهها، مدارس، محیطهای کاری و خانواده میتواند گام مهمی در بهبود سلامت روان جمعی باشد.
دارودرمانی چیست و چه زمانی توصیه میشود؟
دارودرمانی یکی از شیوههای علمی و مؤثر درمان مشکلات روانی است که تحت نظر روانپزشک انجام میشود. این روش مبتنی بر استفاده از داروهایی است که میتوانند تعادل شیمیایی مغز را اصلاح کرده و باعث کاهش یا کنترل علائم روانی شوند. برای مثال، داروهای ضدافسردگی معمولاً باعث افزایش سطح سروتونین در مغز میشوند، مادهای که نقش کلیدی در احساس شادی و آرامش دارد.
مواردی که دارودرمانی در آن توصیه میشود:
اختلالات شدید مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا افسردگی شدید.
زمانی که فرد دچار روانپریشی، افکار خودکشی یا اختلالات شدید عملکردی است.
در مواردی که نیاز به کنترل فوری علائم روانی وجود دارد.
دارودرمانی مزایای مهمی دارد؛ از جمله تأثیر نسبتاً سریع، در دسترس بودن و قابلیت استفاده در موارد حاد. با این حال، نباید فراموش کرد که این روش نیز معایب خود را دارد. از جمله عوارض جانبی مانند افزایش وزن، سردرد، کاهش میل جنسی یا اختلال در خواب، وابستگی به برخی داروها و نیاز به پیگیری و تنظیم دوز توسط پزشک.
رواندرمانی چیست و چگونه عمل میکند؟
رواندرمانی، که به آن گفتوگو درمانی نیز گفته میشود، فرآیندی است که در آن فرد با یک روانشناس یا درمانگر مجرب در محیطی امن و حمایتگر درباره مشکلات، احساسات، تجربیات گذشته و الگوهای فکری خود صحبت میکند. هدف اصلی رواندرمانی این است که فرد بتواند افکار و رفتارهای ناسازگار را شناسایی کرده و به مرور اصلاح کند.
از مهمترین رویکردهای رواندرمانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
درمان شناختی رفتاری (CBT): تمرکز بر شناسایی افکار منفی و جایگزین کردن آنها با افکار واقعبینانه.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT): آموزش پذیرش احساسات دردناک و تعهد به ارزشهای فردی.
درمان روانپویشی: بررسی تجربیات دوران کودکی و تأثیر آنها بر مشکلات فعلی.
درمان دیالکتیکی رفتاری (DBT): مناسب برای افراد با نوسانات شدید هیجانی، مانند مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی.
درمان طرحواره: بررسی الگوهای عمیق ذهنی که در روابط و تصمیمگیری فرد نقش دارند.
رواندرمانی بهویژه در مواردی مانند اضطراب، افسردگی خفیف تا متوسط، مشکلات خانوادگی، سوگ، جدایی عاطفی، بحران هویت و چالشهای بینفردی بسیار مؤثر است. همچنین این روش برخلاف دارو، اغلب بدون عوارض جانبی فیزیکی است و فرد را در شناخت بهتر از خود و ارتقای مهارتهای زندگی یاری میدهد.
کدام روش مؤثرتر است؟ دارو یا رواندرمانی؟
پاسخ این پرسش تا حد زیادی به ماهیت اختلال، شدت علائم، شرایط زندگی فرد و ترجیحات شخصی بستگی دارد. در موارد خفیف تا متوسط، رواندرمانی میتواند بهتنهایی مؤثر باشد. در مقابل، در اختلالات شدید، دارو نقش مهمی در تثبیت وضعیت روانی فرد دارد و رواندرمانی پس از بهبود نسبی میتواند به تغییر الگوهای فکری و رفتاری کمک کند.
مطالعات علمی نشان دادهاند که ترکیب این دو روش در بسیاری از موارد مؤثرتر از استفاده منفرد از هر یک از آنهاست. بهویژه در افسردگی، اضطراب شدید یا اختلالات دوقطبی، استفاده همزمان از دارو و رواندرمانی نتایج بهتری در کاهش احتمال عود علائم و بهبود کیفیت زندگی داشته است.
تجربیات بیماران از دارو و رواندرمانی
بسیاری از افرادی که از دارو استفاده کردهاند، در توصیف تجربه خود به کاهش قابل توجه علائم و افزایش توانایی در انجام امور روزمره اشاره کردهاند. در عین حال، برخی نیز از عوارضی مانند خوابآلودگی، افزایش وزن یا بیمیلی شکایت داشتهاند.
از سوی دیگر، کسانی که رواندرمانی را تجربه کردهاند، از احساس رهایی، خودآگاهی بیشتر، افزایش اعتماد به نفس و بهبود روابط صحبت کردهاند. با این حال، گروهی نیز رواندرمانی را فرآیندی زمانبر و گاه دشوار توصیف کردهاند، بهویژه زمانی که نیاز به بازنگری در باورهای ریشهدار یا تجربه مجدد احساسات دردناک وجود دارد.
درمان در بستر زندگی: هزینهها و دسترسی
یکی از دغدغههای جدی در انتخاب نوع درمان، هزینه آن است. داروها معمولاً توسط بیمه پوشش داده میشوند و از این نظر برای بسیاری افراد مقرونبهصرفهتر هستند. در مقابل، جلسات رواندرمانی در ایران معمولاً تحت پوشش بیمه نیستند و هزینهبرند، بهویژه در شهرهای بزرگ یا در مراکز خصوصی.
مسئله دیگر، دسترسی است. تعداد رواندرمانگران متخصص در بسیاری از شهرهای کوچک کم است. همچنین بهدلیل کمبود روانپزشکان، نوبتگیری ممکن است با تأخیر انجام شود. این عوامل گاهی افراد را به سمت درمانهای غیررسمی یا ناتمام سوق میدهد.
درمان آنلاین: فرصت یا تهدید؟
با گسترش تکنولوژی، درمانهای روانی آنلاین نیز رشد کردهاند. بسیاری از روانشناسان جلسات خود را بهصورت تماس تصویری یا چت برگزار میکنند. این روش میتواند برای افرادی که در مناطق دورافتاده زندگی میکنند یا از حضور در محیط درمانی معذب هستند، راهگشا باشد.
با این حال، درمان آنلاین محدودیتهایی دارد؛ از جمله نبود تماس چهرهبهچهره کامل، سختی در ارزیابی زبان بدن و احتمال پایین بودن کیفیت ارتباط درمانی. انتخاب بین درمان حضوری و آنلاین نیز باید با توجه به شرایط شخصی انجام شود.
نقش خانواده و اطرافیان
سلامت روان تنها به فرد مربوط نمیشود. خانواده، دوستان، همکاران و جامعه در تشخیص، پذیرش و پشتیبانی از درمان نقش مهمی دارند. حمایت عاطفی از فرد بیمار، همراهی در مراجعه به درمانگر و دوری از قضاوت میتواند فرآیند درمان را تسهیل کند.
برخی خانوادهها ناآگاهانه باعث مانعتراشی در درمان میشوند؛ با گفتن جملاتی مانند «همه ما مشکل داریم، تو زیادی حساس هستی» یا «به روانشناس رفتن یعنی دیوانهای». چنین باورهایی باید با آموزش و آگاهی عمومی اصلاح شوند.
درمان در دورههای مختلف زندگی
نیازهای روانی و درمانی افراد در سنین مختلف متفاوت است. کودکان معمولاً به درمانهای بازیمحور یا خانوادهدرمانی نیاز دارند. نوجوانان با بحران هویت، فشار همسالان و تغییرات هورمونی دست و پنجه نرم میکنند و رواندرمانی میتواند راهکاری برای عبور از این چالشها باشد.
بزرگسالان اغلب با فشارهای کاری، مسئولیتهای خانوادگی، اضطراب آینده و مشکلات بینفردی درگیرند. سالمندان نیز با موضوعاتی مانند تنهایی، بیماریهای مزمن، کاهش استقلال و مواجهه با مرگ عزیزان روبهرو هستند. شناخت و درک این تفاوتها در انتخاب نوع درمان بسیار مهم است.
در نهایت، نمیتوان یک نسخه یکسان برای همه افراد تجویز کرد. سلامت روان موضوعی پیچیده و چندبعدی است که نیاز به ارزیابی دقیق، شناخت شخصی و همراهی با متخصص دارد. دارو، رواندرمانی یا ترکیبی از هر دو، هرکدام در جای خود میتوانند مفید باشند. مهمترین نکته، شروع کردن است.
به تعویق انداختن درمان، نادیده گرفتن علائم یا شرم از مراجعه به متخصص میتواند هزینههای سنگینی برای فرد و اطرافیانش در پی داشته باشد. اگر شما یا یکی از عزیزانتان با مشکل روانی دست و پنجه نرم میکنید، همین امروز برای کمک گرفتن قدمی بردارید. سلامت روان، پایهای برای زیستن بهتر، ارتباط مؤثرتر و داشتن زندگی معنادارتر است.