به گزارش مجله خبری نگار،نتایج بدست آمده به توضیح چگونگی کاهش علائم آنفولانزا توسط داروهایی مانند ایبوپروفن و آسپرین کمک میکند.
این یافتهها میتواند به دانشمندان کمک کند تا درمانهای موثرتری برای آنفولانزا ایجاد کنند.
مطالعه اخیر به رهبری محققان دانشکده پزشکی هاروارد، چگونگی آگاهی مغز از وجود عفونت در بدن را نشان میدهد.
این تیم از طریق مطالعه خود بر روی موش ها، کشف کردند که گروه کوچکی از نورونهای دستگاه تنفسی نقش مهمی در اطلاع رسانی به مغز در مورد آنفولانزا دارند. آنها همچنین شواهدی از یک مسیر ثانویه از ریهها به مغز را مشاهده کردند که در اواخر آنفولانزا فعال میشود.
نویسنده ارشد این مطالعه استفان لیبرلز گفت: این مطالعه به ما کمک میکند تا مکانیسم اصلی تشخیص پاتوژن و چگونگی ارتباط آن با سیستم عصبی را که تا کنون خیلی مرموز بوده است، درک کنیم.
همچنین این یافتهها نشان میدهد که چگونه داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی مانند ایبوپروفن و آسپرین، میتوانند علائم آنفولانزا را کاهش دهند.
اگر بتوان نتایج این تحقیق را در انسانها نیز به کار برد، این آزمایش میتواند پیامدهای مهمی برای توسعه درمانهای موثرتر آنفولانزا داشته باشد.
آزمایشگاهی به نام لیبرلز در قلب دانشگاه هاروارد، به چگونگی ارتباط مغز و بدن برای کنترل فیزیولوژی علاقهمند است. به عنوان مثال این آزمایشگاه قبلاً بررسی کرده بود که چگونه مغز اطلاعات حسی از اندامهای داخلی را پردازش میکند و چگونه نشانههای حسی میتوانند احساس تهوع را برانگیزند یا سرکوب کنند.
در تحقیق جدید، محققان توجه خود را به نوع دیگری از یک بیماری بسیار مهم که مغز آن را کنترل میکند معطوف کردند و آن هم بیماری ناشی از عفونت تنفسی است.
محققان آزمایشگاه لیبرلز توضیح دادند که در زمان عفونت، مغز علائم را تنظیم میکند، زیرا بدن پاسخ ایمنی ازخود نشان میدهد. این علائم میتواند شامل علائم گستردهای مانند تب، کاهش اشتها، و بی حالی و همچنین علائم خاص مانند احتقان یا سرفه برای یک بیماری تنفسی یا استفراغ یا اسهال برای یک بیماری گوارشی باشد.
این تیم تصمیم گرفت بر روی آنفولانزا تمرکز کند. ویروس آنفولانزا یک ویروس تنفسی است که منشأ میلیونها بیماری است و هر ساله باعث مرگ هزاران نفر در ایالات متحده میشود.
اولین نویسندهی این تحقیق دکتر رایام بین، از طریق انجام یک سری آزمایش بر روی موش، تعداد کمی از نورونها را شناسایی کرد که در عصب گلوفارنژیال که از گلو تا مغز امتداد دارد، جاسازی شده بودند.
نکته مهم این بود که این محقق متوجه شد که وجود این نورونها برای سیگنال دادن به مغز ضروری هستند که نشان بدهند عفونت آنفولانزا وجود دارد. این نورونها گیرندههایی برای لیپیدها به نام پروستاگلاندین دارند. این لیپیدها هم توسط موشها و هم انسانها در طول عفونت ساخته میشوند و توسط داروهایی مانند ایبوپروفن و آسپرین مورد هدف قرار میگیرند.
قطع عصب گلوفارنکس، از بین بردن نورونها، مسدود کردن گیرندههای پروستاگلاندین در آن نورونها و درمان موشها با ایبوپروفن به طور مشابه علائم آنفولانزا را کاهش و بقا را افزایش داد.
درنهایت این یافتهها نشان میدهد که این نورونهای دستگاه تنفسی، پروستاگلاندینهای ساخته شده در زمان عفونت آنفولانزا را شناسایی کرده و به یک مجرای ارتباطی از قسمت بالایی گلو به مغز تبدیل میشوند.
نویسندگان مطالعه افزودند: ما فکر میکنیم که این نورونها اطلاعاتی مبنی بر وجود یک پاتوژن در آنجا را منتقل میکنند و مدارهای عصبی را راهاندازی میکنند که توسط همین مسئله پاسخ بیماری را کنترل میکنند.
این نتایج توضیحی درباره نحوه عملکرد داروهایی مانند ایبوپروفن و آسپرین برای کاهش علائم آنفولانزا ارائه میدهند و نشان میدهند که این داروها حتی ممکن است بقا را افزایش دهند.
محققان شواهدی از یکی دیگر از مسیرهای این بیماری عفونی کشف کردند. این مسیر از ریهها به مغز میرسد. آنها متوجه شدند که به نظر میرسد این مسیر در مرحله دوم عفونت فعال میشود، زیرا ویروس به عمق سیستم تنفسی نفوذ میکند.
این مسیر اضافی شامل پروستاگلاندینها نمیشود. موش در مرحله دوم عفونت به ایبوپروفن پاسخ ندادند.
درصورتی که دانشمندان بتوانند داروهایی تولید کنند که این مسیر را هدف قرار دهد، این یافتهها فرصتی را برای بهبود درمان آنفولانزا نشان میدهند.
این مطالعه سوالاتی را مطرح میکند که محققان مشتاق بررسی آنها هستند.
یکی از این سوالات این است که این یافتهها چقدر برای انسان کاربرد دارند. اگرچه موشها و انسانها از لحاظ زیستشناسی شباهتهایی با یکدیگر دارند، از جمله داشتن عصب گلوسوفارنکس، اما محققان لیبرلز تأکید کردند که محققان دیگر باید آزمایشهای ژنتیکی و آزمایشهای بیشتری را انجام دهند تا تأیید کنند که انسانها دارای جمعیتهای عصبی و مسیرهای مشابهی هستند که در موشها مشاهده شد.
اگر بتوان این یافتهها را در انسان تکرار کرد، این مسئله امکان ایجاد درمانهایی را افزایش میدهد که هم مسیرهای پروستاگلاندین و هم مسیر غیر پروستاگلاندین عفونت آنفولانزا را بررسی میکند.
محققان در حال حاضر در حال بررسی جزئیات مسیر غیر پروستاگلاندین ها، از جمله نورونهای درگیر، با هدف کشف چگونگی مسدود کردن آن هستند. همچنین آنها میخواهند سلولهای دستگاه تنفسی را که در مسیر اولیه پروستاگلاندینها تولید میکنند، شناسایی کند و آنها را عمیقتر مطالعه کنند.