کد مطلب: ۳۷۱۸۳۹
پاداش میلیاردی فوتبالیست‌ها برای کار نکرده؛ طلای کامران با این منطق چقدر می‌ارزد؟

به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: ماجرا نخ‌نما‌تر از چیزی است که نیاز به مقدمه‌چینی داشته باشد. بحثی که شاید در تنها نقطه‌ای از دنیا که رایج است، همین‌جا باشد. بحث تبعیض بین فوتبال و دیگر رشته‌ها در ایران که انگار هیچ‌گاه قرار نیست به پایان برسد. البته که خیلی وقت‌ها به بیراهه رفته و بوده‌اند قهرمانان جهان و المپیکی که به اشتباه خواستار برداشته شدن توجه از فوتبال بوده‌اند تا سهمی از آن داشته باشند. با این حال تصمیم‌های عجیب مدیران ورزشی و صد البته سیاسی، بار‌ها و بار‌ها به این بحث و حساسیت‌های موجود درباره آن دامن زده و فضا را غبارآلوده‌تر کرده است. درست مثل ماجرای اخیر پرداخت حواله خودرو به تیم ملی فوتبال ایران که هیچ دستاوری در جام جهانی نداشت.

ماجرا آنقدر عجیب است که شاید دانستن مقدمه و مؤخره آن هم نیاز نباشد. دادن پاداشی مانند حواله خودرو، شب قبل از بازی تیم ملی فوتبال در جام جهانی به تنهایی یکی از عجیب‌ترین اتفاق‌های ممکن است. دادن پاداش به خاطر برد ولز و حتی افزایش روحیه قبل از بازی با امریکا، قطعاً نیازمند پاداشی تا این اندازه نبوده. همه این‌ها به کنار، لفظ پاداش معمولاً به این معناست که کار بزرگی انجام شده و فرد یا گروه موفق، به خاطر کار بزرگ هدیه‌ای دریافت می‌کند. کار بزرگ فوتبالیست‌ها در قطر چه بوده که به خاطر آن مجوز واردات خودرو دریافت کرده‌اند؟

***

ماجرای بازی تیم ملی فوتبال برابر امریکا، برای برخی چهره‌ها رنگ و بوی دیگری داشت. توجه روی نام حریف و جنبه‌های سیاسی ماجرا برای‌شان آنقدر بزرگ بود که شاید تشخیص داده بودند نیاز است تا بازیکنان تیم ملی را با چنین پاداشی شارژ کنند. با تمام وضوحی که اشتباه بودن این تصمیم در خود دارد، اگر منطق این دوستان و مدیران را بپذیریم، چرا در دیگر مواقع رویارویی ورزشکاران ایران با امریکایی‌ها چنین رویکردی ندارند؟

همین کامران قاسمپور که روز گذشته به ماجرای پاداش فوتبالی‌ها و تبعیض ایجاد شده گله کرده بود، مگر دو بار پیاپی جیدن کاکس امریکایی را از پیش رو بر نداشت؟ آیا حواله خودرو گرفت؟ اصلاً همان پاداش مصوب وزارت ورزش را به خاطر دو قهرمانی پیاپی جهان دریافت کرده؟ آن پاداشی که گرفته با حواله واردات خودرو قابل مقایسه است؟

***

ماجرا شورتر از آن است که بشود به این سادگی‌ها توجیهش کرد. بازیکنان تیمی برای کار نکرده پاداش قابل توجه و چندین میلیاردی دریافت کرده‌اند، اما کشتی‌گیری مانند کامران قاسمپور که دو بار پیاپی قهرمان جهان شده یا محمدرضا گرایی که دو طلای المپیک و جهان را در فاصله سه، چهار ماهه تصاحب کرده‌اند، یا اصلاً دیده نمی‌شوند یا پاداش‌هایی می‌گیرند که کوچکترین تناسبی با موفقیت‌شان ندارد.

اصلاً برویم سراغ مدال‌های تاریخی نظیر طلای اخیر الهام حسینی در وزنه‌برداری، برنز مجتبی عابدینی در شمشیربازی قهرمانی جهان، برنز نوشاد عالمیان در بازی‌های آسیایی یا ده‌ها مدال و اتفاق دیگر که شاید در بین ۱۰ مدال برتر تاریخ ورزش ایران قرار بگیرد، اما برای نمایش برخی مدیران خوراک دندانگیری تولید نمی‌کند.

***

کج‌سلیقگی‌ها همواره یکی از اصلی‌ترین آسیب‌ها در تصمیم‌های مدیریتی بوده. خروجی تیم فوتبال از بهترین آن‌ها تا بازیکنی که حتی یک ثانیه هم به میدان نیامده، چه چیزی بوده که شایسته چنین پاداشی بوده‌اند؟ با این منطق پاداش خوشحالی میلیون‌ها ایرانی از قهرمانی مقتدرانه کامران قاسمپور یا رحمان عموزاد در کشتی قهرمانی جهان چقدر باید باشد؟

همین تصمیمات عجیب است که بر حساسیت موجود بین فوتبالی‌ها و ورزشکاران دیگر رشته‌ها اضافه می‌کند و باعث می‌شود تا کار به جایی برسد که غیر فوتبالی‌ها به این نتیجه برسند که جذابیت‌ها و جادوی فوتبال را نادیده گرفته و همه هویت این رشته جذاب را به خاطر نتایج ضعیف و جذب همه توجه موجود، زیر سؤال ببرند.
توجه و رسیدگی منطقی به هر کدام از رشته‌ها و موفقیت‌های آن‌ها در سطح آسیا و جهان، این حساسیت‌ها را از بین برده و دیگر هیچ ورزشکاری را به سرک کشیدن در رقم پاداش دیگری و اظهارنظر درباره آن وادار نخواهد کرد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر