کد مطلب: ۳۵۱۸۳۲
|
|
۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۰۶:۵۵

جذابیت مرگبار؛ نگاهی به دلایل رشد راست‌های افراطی اروپا

جذابیت مرگبار؛ نگاهی به دلایل رشد راست‌های افراطی اروپا
در اروپا هم مردم بدون ریشه‌یابی در گذشته به احزابی پناه برده‌اند که گمان می‌برند جامعه را برای آن‌ها ایمن‌تر از شرایط فعلی‌اش می‌کنند.

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: به نقل از The Week، احزاب دست راست افراطی در انتخابات اخیر ایتالیا و سوئد پیروزی‌های قابل توجهی داشته و این ایده را قوت بخشیده‌اند که چنین گرایشی به‌زودی به کشور‌های دیگری هم در اروپا گسترش خواهد یافت. ریشه‌ها و دلایل و سؤال‌های ذیل بر این فرایند مترتب است:

رشد دست راستی‌ها به کجا می‌انجامد؟

در ایتالیا حزب موسوم به «برادران ایتالیا» که خود را منتسب به بنیتو موسولینی، رئیس جمهوری فاشیستی دهه ۱۹۳۰ این کشور می‌کند، با جمع‌آوری ۲۶ درصد آرا برنده انتخابات سراسری ایتالیا شد و این در حالی بود که چهار سال پیشتر همین حزب فقط ۴ درصد آرا را جذب کرده بود. رهبری این حزب با یک زن سیاستمدار تندرو به نام جورجیا ملونی است و لوگوی حزب همان نمادی است که در دهه ۱۹۴۰ برای نئوفاشیست‌های ایتالیا طراحی شده بود. در سوئد که معمولاً از سیاست‌های افراطی پرهیز می‌شود حزب دموکرات که برخلاف نامش صاحب ایده‌های افراطی دست راستی است، با اندوختن ۲۰ درصد آرای مردمی در جای دوم ایستاد. سران این حزب اصلاً پنهان نمی‌کنند که گرایش‌های نئونازیستی دارند، ولی ماجرا زمانی عمیق‌تر می‌شود که در نظر بگیریم، جایگاه تندرو‌ها به طور همزمان در فرانسه، آلمان، بلژیک و اسپانیا هم محکم‌تر شده است. این موجی است که اگر بسیار بیشتر از حد فعلی‌اش نشود، قطعاً کمتر هم نخواهد شد.

چرا راست‌های افراطی محبوب شده‌اند

در سال‌های اخیر امواج فزاینده‌ای از مهاجرت اتباع افغانسان، سوریه، عراق و برخی ملل آفریقایی به اروپا و مستقر شدن آن‌ها در سطح این قاره مردم اروپا را عاصی و از طیب خاطر بی‌بهره ساخته است. این امر زمانی شدت گرفت که بسیاری از پناهجویان به سبب نداشتن منابع درآمد دست به کار‌های غیرقانونی شامل فروش مواد مخدر زدند و آمار بزهکاری را در حاشیه شهر‌ها بالا بردند. حالا که مردم این کشور‌های اروپایی بابت این مسأله رنج زیادی برده‌اند، بدیهی است که به احزاب راستی روی آورند که یکی از شعار‌های اصلی انتخاباتی شان اخراج هر چه سریع‌تر پناهنده‌های خلافکار است. وقتی در جریان بدکرداری بعضی آواره‌های آسیایی در کوی و برزن‌های اروپا کار به سلاح‌های گرم کشیده می‌شود و زنان و کودکان اروپایی در این ماجرا‌ها جان می‌بازند، آیا باید از پناه بردن مردم به احزاب رادیکال که می‌گویند ریشه این رویداد‌ها را خواهند زد، تعجب کرد؟

این احزاب بر چه مواردی متکی‌اند؟

تکیه گاه مشترک احزاب راست افراطی، موارد پوپولیستی و رویکرد به اکثریت سفیدپوست به قصد زیرسایه بردن هر چه بیشتر سایر اقشار است. بر همین اساس آن‌ها هر چیزی را می‌پذیرند جز درخواست پناهندگی اجتماعی اتباع کشور‌هایی که درگیر جنگ‌اند و مردمان آن‌ها امنیت جانی ندارند. این احزاب به این افتخار می‌کنند که همیشه اولویت را به مردم کشورشان و خواسته‌های آنان می‌دهند و اگر هم به یک قشر گرایش بیشتری نشان بدهند، آن قشر، قشر تحصیل کرده، دارای سرمایه‌های بزرگ و برگزیدگان جامعه است. آن‌ها از این طریق حمایت افراد فرودست جامعه را از کف می‌دهند، اما به جبران آن با کسانی همسو می‌شوند که امکان به قدرت رساندن آن‌ها را در صحنه‌های ارشد سیاسی دارند.

سبک و روش حکومتی احزاب رادیکال چگونه است؟

وقتی احزاب دارای گرایش‌های افراطی دست راستی در انتخابات پیروز می‌شوند، چه در حرف و چه در عمل از مواردی حمایت می‌کنند که در تضاد با دموکراسی غربی و محدود کننده اقلیت‌ها و اقوام کوچک است. ویکتور اوربان از سال ۲۰۱۰ که حزب‌اش در انتخابات مجارستان پیروز و وی نخست‌وزیر این کشور شد، تقریباً تمام بنیاد‌های سیاسی این کشور را با خط مشی‌های راست افراطی به پیش برده و از این طریق مردم میانه‌رو مجارستان را تارانده است. او به رغم این تندروی‌ها محبوب دل افراد و گروه‌هایی سیاسی شده است که مثل او معتقدند تجارت آزاد و حاکمیت سرمایه بر معادلات موجود در بوداپست راه حل بهتری برای رفع کمبود‌ها در سطح این کشور است.

یک ماه و نیم پیش پارلمان اروپا قطعنامه‌ای را صادر و طی آن تصریح کرد، دولت اوربان هر چیزی هست الا یک دولت مردمی. ولی این اتهام نیز اوربان را از ادامه سیاست‌هایش باز نداشت. بر عکس در لهستان نشانه‌های روی کار آمدن یک دولت «اوربانی» هر روز محسوس‌تر می‌شود و ماتئوش موراویتسکی، نخست‌وزیر رادیکال و راست‌گرای این کشور ضمن ستودن اوربان از پیروزی اخیر جورجیا ملونی راست‌گرا در انتخابات ایتالیا هم ابراز سرور کرده و آن را تجدید عصر طلایی این کشور نامیده است.

سایر دلایل اوجگیری مجدد دست راستی‌ها چیست؟

اگر اوضاع اقتصادی در اروپا این قدر تیره و گرانی‌ها این همه افسارگسیخته نبود، شاید پناه بردن مردم بینوا به احزاب راست‌گرا که قول کاهش سریع قیمت کالا‌ها را داده‌اند، این قدر زیاد نمی‌شد، در این نکته هم شکی نباید کرد که روند چند فرهنگی شدن کشور‌های اروپایی بر اثر امواج مهاجرت‌های چنددهه‌ای اتباع سایر قاره‌ها هرگونه رویکرد از جمله جهت گیری‌های افراطی پوپولیستی را در سطح این قاره بیشتر و بیشتر کرده است.

به قول تورستن الوفسن که اینک از برگزیدگان حزب دموکرات مسیحی این کشور است: «وقتی خانه تان آتش می‌گیرد، سریعاً به آتش‌نشانی زنگ می‌زنید و به این فکر نمی‌کنید که آتش سوزی چگونه آغاز شده است.» کاملاً حق با اوست؛ در اروپا هم مردم بدون ریشه‌یابی در گذشته به احزابی پناه برده‌اند که گمان می‌برند جامعه را برای آن‌ها ایمن‌تر از شرایط فعلی‌اش می‌کنند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر