کد مطلب: ۸۷۱۹۷۰
|
|
۰۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۲

دانشمندان توضیح می‌دهند که چرا درد بسیار طاقت‌فرسا است

دانشمندان توضیح می‌دهند که چرا درد بسیار طاقت‌فرسا است
یکی از رایج‌ترین احساسات مرتبط با درد مزمن، خستگی است و این خستگی می‌تواند طاقت‌فرسا شود. افراد مبتلا به درد مزمن ممکن است گزارش دهند که هیچ انرژی یا انگیزه‌ای برای تعامل با دیگران یا دنیای اطراف خود ندارند.

به گزارش مجله خبری نگار، یکی از رایج‌ترین احساسات مرتبط با درد مزمن، خستگی است و این خستگی می‌تواند طاقت‌فرسا شود. افراد مبتلا به درد مزمن ممکن است گزارش دهند که هیچ انرژی یا انگیزه‌ای برای تعامل با دیگران یا دنیای اطراف خود ندارند.

در واقع، یک مطالعه در بریتانیا روی افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن نشان داد که درد و خستگی دو مورد از بزرگترین موانع برای داشتن یک زندگی فعال و معنادار هستند.

اما چرا درد طولانی مدت تا این حد ناتوان کننده است؟ یکی از سرنخ‌ها، ماهیت درد و تأثیر قدرتمند آن بر افکار و رفتار ماست.

دیدگاه‌های مدرن در مورد درد، بر اثر محافظتی آن تأکید دارند - روشی که توجه شما را جلب می‌کند و باعث می‌شود رفتار خود را برای ایمن نگه داشتن بخشی از بدن تغییر دهید.

این را امتحان کنید. به آرامی پوست را نیشگون بگیرید. با افزایش فشار، متوجه خواهید شد که حس تغییر می‌کند تا اینکه در نقطه‌ای دردناک می‌شود. این درد است که شما را از محکم‌تر فشردن باز می‌دارد، درست است؟ بنابراین درد از ما محافظت می‌کند.

وقتی آسیب می‌بینیم، آسیب یا التهاب بافت، سیستم درد ما را حساس‌تر می‌کند. این درد مانع از آن می‌شود که بافت آسیب‌دیده را در حین بهبودی، به صورت مکانیکی تحت فشار قرار دهیم. به عنوان مثال، درد ناشی از شکستگی پا یا بریدگی زیر پا باعث می‌شود از راه رفتن روی آن خودداری کنیم.

به گفته افرادی که از درد مزمن رنج می‌برند، یکی از مهمترین ایده‌هایی که به آنها در بهبودی کمک کرده است این است که «درد از ما محافظت می‌کند و باعث بهبودی می‌شود».

اما درد طولانی مدت می‌تواند بیش از حد محافظت کننده باشد.

در کوتاه‌مدت، درد عملکرد محافظتی فوق‌العاده‌ای دارد و هر چه سیستم درد ما مدت طولانی‌تری فعال باشد، به عنوان یک دفاع مؤثرتر عمل می‌کند.

اما درد مداوم می‌تواند بیش از حد از ما محافظت کند و در بهبودی اختلال ایجاد کند. افرادی که درد را تجربه می‌کنند، این را «حساسیت بیش از حد سیستم درد» می‌نامند. آن را به عنوان سیستم درد خود در حالت آماده‌باش در نظر بگیرید؛ و اینجاست که فرسودگی شغلی آغاز می‌شود.

وقتی درد به یک تجربه روزانه تبدیل می‌شود، که توسط طیف وسیعی از فعالیت‌ها، زمینه‌ها و نشانه‌ها ایجاد یا تقویت می‌شود، به یک عامل تحلیل برنده مداوم منابع تبدیل می‌شود. زندگی با درد نیازمند تلاش قابل توجه و مداوم است و ما را فرسوده می‌کند.

حدود ۸۰ درصد از مردم آنقدر خوش شانس هستند که نمی‌دانند درد کشیدن، روز به روز، برای ماه‌ها یا سال‌ها، چگونه است. اما لحظه‌ای درنگ کنید و تصور کنید که چه حسی دارد.

تصور کنید که مجبور باشید سخت تمرکز کنید، انرژی خود را جمع کنید و از تکنیک‌های حواس‌پرتی استفاده کنید تا فقط بتوانید فعالیت‌های روزانه خود را انجام دهید، چه برسد به اینکه کارتان را تمام کنید، از عزیزانتان مراقبت کنید یا مسئولیت‌های دیگر را انجام دهید.

هر زمان که درد را تجربه می‌کنید، با انتخابی در مورد اینکه آیا و چگونه باید عمل کنید، مواجه هستید. اتخاذ این تصمیم به طور مداوم نیاز به فکر، تلاش و استراتژی دارد.

ذکر درد یا توضیح اینکه چگونه بر هر لحظه، وظیفه یا فعالیت تأثیر می‌گذارد، خسته‌کننده و انتقال آن دشوار است، وقتی هیچ کس دیگری نمی‌تواند درد شما را ببیند یا احساس کند. برای کسانی که گوش می‌دهند، می‌تواند خسته‌کننده، طاقت‌فرسا یا ناراحت‌کننده شود.

جای تعجب نیست که این درد ناتوان کننده است.

در درد مزمن، فقط سیستم درد نیست که در حالت آماده‌باش قرار دارد. افزایش التهاب در سراسر بدن (سیستم ایمنی در حالت آماده‌باش)، اختلال در تولید هورمون کورتیزول (سیستم غدد درون‌ریز در حالت آماده‌باش) و سفتی و احتیاط در حرکت (سیستم حرکتی در حالت آماده‌باش) نیز با درد مزمن همراه هستند.

هر یک از این موارد خستگی و فرسودگی را افزایش می‌دهد، بنابراین یادگیری نحوه مدیریت و درمان درد مزمن اغلب شامل یادگیری بهترین روش مدیریت بیش‌فعالی این سیستم‌ها می‌شود.

کمبود خواب نیز عاملی در خستگی و درد است. درد باعث اختلالات خواب می‌شود و کمبود خواب به درد کمک می‌کند.

به عبارت دیگر، درد مزمن به ندرت «فقط» درد است. جای تعجب نیست که درد طولانی مدت می‌تواند همه چیز را فرا بگیرد و ناتوان کننده شود.

افراد مبتلا به درد مزمن مورد انگ قرار می‌گیرند، نادیده گرفته می‌شوند و مورد سوءتفاهم قرار می‌گیرند، که می‌تواند منجر به عدم دریافت کمکی که نیاز دارند شود. درد مداوم می‌تواند مانع از کار کردن افراد شود، معاشرت آنها را محدود کند و بر روابط آنها تأثیر بگذارد. این می‌تواند منجر به یک مارپیچ نزولی از محرومیت‌های اجتماعی، شخصی و اقتصادی شود.

به همین دلیل است که ما به دسترسی بهتر به مراقبت‌های مبتنی بر شواهد و آموزش با کیفیت بالا برای افراد مبتلا به درد مزمن نیاز داریم.

اما خبر خوب این است که درمان‌های مدرن برای درد مزمن، که مبتنی بر درک مدرن از زیست‌شناسی زیربنایی درد مزمن هستند، در حال کمک به ...

به نظر می‌رسد کلید حل این مشکل، تشخیص و پذیرش این موضوع است که سیستم درد فوق حساس، نقش کلیدی در درد مزمن دارد. این امر، دستیابی به یک راه‌حل سریع را بسیار بعید می‌کند، اما برنامه‌ای برای تغییر تدریجی - شاید طی ماه‌ها یا حتی سال‌ها - نویدبخش است.

درک چگونگی عملکرد درد، چگونگی تبدیل شدن درد مداوم به یک عامل محافظتی بیش از حد، چگونگی سازگاری مغز و بدن ما با آموزش، و سپس یادگیری مهارت‌ها و استراتژی‌های جدید برای بازآموزی تدریجی مغز و بدن، امیدی را که از نظر علمی ثابت شده است، فراهم می‌کند؛ شواهد قوی از آزمایش‌های بالینی نیز این موضوع را تأیید می‌کنند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر