به گزارش مجله خبری نگار/ ایران ورزشی: ناکامی تیم امید یا تیم المپیک اتفاق تازهای نیست؛ با مربی خارجی، با مربی داخلی، با نسل طلایی و با بهترین اردوها و امکانات، تیم ایران نزدیک به ۵۰ سال است که در حسرت رسیدن به المپیک به سر میبرد. آخرین موفقیت تیم امید ایران با برانکو ایوانکوویچ به دست آمد؛ تیمی که با ۳ بازیکن بزرگسال به بوسان رفت و در همان مرحله گروهی کاپیتان بزرگ و روحیهبخش خود را از دست داد. همگی یادمان هست که در مرحله گروهی پدر علی دایی از دنیا رفت تا تیم امید با چالش غیرمنتظرهای مواجه شود. اما بازگشت علی دایی به ایران باعث شد تا بازیکنان متحد و همدل شوند و با انگیزهای مضاعف در ادامه بازیهای آسیایی شرکت کنند. تیم امید در نیمه نهایی با کره جنوبی میزبان روبهرو شد؛ مسابقهای سخت که حتی خوشبینترین هوادار فوتبال در ایران هم خیال نمیکرد تیم برانکو از این بازی به سلامت عبور کند و به فینال برسد چراکه در ترکیب کره ۹ بازیکن حضور داشتند که در جامجهانی ۲۰۰۲ کره-ژاپن تجربه بازی و بالا رفتن تا نیمهنهایی و تجربه مقام چهارم جامجهانی را داشتند که بهشدت روی رقبا تأثیر میگذاشت و به کره میزبان انرژی مضاعف تزریق میکرد. تیم امید در فینال ژاپن را برد، اما اوج شاهکار، در نیمهنهایی و عبور از جهنم بوسان بود. پس از آن فوتبال ایران هیچگاه نه قهرمان بازیهای آسیایی شد و نه به المپیک رسید.
همان تیم با ترکیبی به مراتب بهتر و باتجربهتر توسط محمد مایلیکهن در مقدماتی المپیک حذف شد؛ تیمی که حدود یک سال قبل کره را در بوسان با ۸۰ هزار تماشاگر برده بود، در اولین مسابقهاش در مسیر صعود به المپیک در تهران با همان کره بازی کرد و باخت؛ باختی که امیدهای ما را برای رسیدن به المپیک از همان هفته اول به یأس تبدیل کرد. تیم ایران متشکل از ستارههایی نظیر مهدی رحمتی، حسین کعبی، جواد نکونام، محرم نویدکیا، ایمان مبعلی، آرش برهانی، سیاوش اکبرپور و در ادامه مجتبی جباری و خسرو حیدری که در بازیهای نخست روی لجبازی فیروز کریمی و محمد مایلیکهن دعوت نمیشدند، نتایج فاجعهباری کسب کرد. داستان ناکامی تیم امید به امروز و دیروز برنمیگردد و از حذف تیم مهدویکیا تنها به یک دلیل شگفتزده شدیم؛ باختن به ترکمنستان که در زمره تیمهای درجه سه قرار میگیرد، شوکهکننده است.
پیش از این شاید در مقدماتی المپیک به کره، ژاپن، استرالیا، عربستان، حتی چین و امارات هم میباختیم، اما در سالهای اخیر تیم امید ایران به ویتنام و ترکمنستان میبازد که انعکاس روشنی از افول فوتبال پایه در ایران است! در رده نوجوانان، آنجا که مربیان باید روی زندگی گروهی و تجربه سفر، جدایی از خانواده و چگونه تیم شدن تمرکز کنند، ما با بدنسازی شدید که برای این سن بهشدت خطرناک است، گهگاه نتیجه گرفتهایم. در سن جوانان که مربیان باتجربه دنیا روی اصول اصلی فوتبال مدرن کار میکنند و بازیکنان را با مفاهیم تاکتیکی آشنا میسازند، فوتبال ایران در رده پایه مربیان خوب و درجه یک ندارد. وقتی به تیم امید میرسیم، بسیاری از رقبا بازیکنانی دارند که در کیلیگ و جیلیگ با مربیان خارجی و تراز اول کار کردهاند به مصاف ما میآیند، ولی بسیاری از بازیکنان امید ایران در تیمهای باشگاهی خود فیکس نیستند و تجربه کافی ندارند و مسابقات قهرمانی آسیا و مقدماتی المپیک فرصتی برای کسب تجربه است.
به همین دلیل بازیکنان خوب ایران در ۲۴، ۲۵ سالگی در لیگ «گل» میکنند و سرغ نداریم بازیکنی که در ۱۸، ۱۹ سالگی لژیونر شده باشد. ناکامی تیم امید نیازمند بازنگری در سبک و سیاق پرورش بازیکن در ایران است، اما وقتی تیم بزرگسالان فاقد حریف تدارکاتی و زمین استاندارد است و هزار و یک بحران دارد، از فدراسیونی که نه رئیس دارد و نه نایب رئیس اول و دوم، انتظاری بیش از این نیست و تنها میتوان از کادرفنی و بازیکنان انتقاد کرد که لااقل به درجه سههای آسیا نبازید.