به گزارش مجله خبری نگار،من بیش از ۴۲ سال است که در حال مطالعه رنج خودکشی و پیشگیری از خودکشی هستم. من به عنوان یک پزشک، صدها بیمار را دیدهام که با پایان دادن به زندگی خود تلاش میکنند. من بسیاری از کارآزماییهای بالینی با بودجه را رهبری کردهام و با هم همکاری کردهام تا یاد بگیرند که چگونه از نظر بالینی رنج و از خودکشیها را کاهش دهند. من یک بیمار را به دلیل خودکشی که با آنها در طول دوره کارآموزی بالینی خود انجام دادم، از دست دادم. نیمی از بیماران من در عمل بالینی اقدام به خودکشی کردهاند. در طی سالهای متمادی، در تحقیقات آزمایشی بالینی ما، پنج بیمار را به دلیل خودکشی از دست دادهایم. این مرگ و میر غم انگیز روحهایی را متحمل میشد که شجاعت به دنبال کمک داشتند و حتی در کارآزماییهای کنترل شده تصادفی (RCT) از درمان خودکشی من به نام ارزیابی مشارکتی و مدیریت خودکشی شرکت میکردند (CAMS؛ Jobes، ۲۰۲۳). به نوبه خود، ما هزاران بیمار را که از افکار و رفتارهای خودکشی در سراسر جهان رنج میبرند، با موفقیت درمان و تحت تأثیر قرار دادهایم.
در ۶۶ سالگی من به عنوان استاد دانشگاه در گرگ و میش حرفهام هستم. من مانند بسیاری، من در طی این سالها فراز و نشیبهای حرفهای و شخصی داشتهام. من جوایز موفقیت در طول عمر دریافت کردهام. من دو سال پیش به سرطان مبتلا شدم و یک درمان جراحی (یک تجربه کاملاً تحول آمیز) دریافت کردم. اما به طور کلی، من از لذت بردن از کار معنادار، عشق و بازی در طول زندگی معاینه برکت یافتهام؛ و با این همه دیدگاه سخت درآمد، من اکنون به تدریس یک کلاس جدید کارشناسی ارشد کشیده شدهام: “روانشناسی زندگی”. در کمال تعجب من، دوره ۴۰ دانش آموز روز اول ثبت نام را پر کرد (با دهها نفر دیگر که در لیست انتظار بودند). دانش آموزان بسیار بدخلقی “ژنرال Z” که به آنها معتاد به رسانههای اجتماعی میشوند، ظاهراً مشتاق یادگیری این محتوا از آنچه انتظار داشتم، هستند.
این دوره کمی جسورانه است، اما با این وجود قانع کننده است. از جمله مباحث مختلفی که در حال بررسی هستیم: درسهایی از خودکشی بالینی، زندگی به عنوان یک سفر، چشم انداز وجودی، “استبداد” ناخودآگاه، عمدی، زندگی ممکن، پرورش چشم انداز/امید، اهمیت روابط، خدمات به دیگران، پس از سانحه رشد، معنویت، ارزشها، هدف و معنی. تا کنون، دانش آموزان کلاس هستند در آتش در مورد این ایدهها، بحثهای کلاس پر جنب و جوش بوده است و سؤالات بسیاری در حال مطرح شدن و مطرح شده است، که به نظر من هم خوشحال کننده و هم کاملاً فروتنانه است.
در حالی که من از نظر دانشگاهی در همه این موسیقیهای بزرگ درباره زندگی غوطه ور هستم، این یک ایمیل اخیر بود که به من مکث کرد تا عمیقاً در مورد آنچه که من میخواهم در مورد زندگی درک کنم و آرزو میکنم آموزش دهم، تأمل کنم. این ایمیل از یک بیمار شگفت انگیز آمده است، شخصی که من ۲۰+ سال پیش به دلیل خطر خودکشی حاد در بیمارستان بستری کردم. این ایمیل شامل یک دیدگاه خارق العاده در مورد زندگی (گرفته شده از یک پست فیس بوک) است که به نویسنده مشهور آمریکایی ارنست همینگوی نسبت داده شده است:
زیباترین افرادی که در زندگی با آنها روبهرو میشویم، اغلب کسانی هستند که در آتش سوزی قرار گرفتهاند. آنها با شکست روبهرو شدهاند، درد تحمل کردهاند، با سختیها دست و پنجه نرم کردهاند و از راههایی که بیشتر ما به سختی میتوانیم درک کنیم، ضرر کردهاند. با این حال، از طریق این آزمایشات، زیبایی واقعی آنها ظهور میکند – نه نوعی که میتوان روی سطح دیده شد، بلکه نوعی است که از اعماق تابش مییابد.
این افراد به هنر ظریف مقاومت تسلط یافتهاند. آنها میدانند که شکسته شدن، احساس گم شدن و هر آنچه را که قبلاً اعتقاد داشتند، زیر سوال میبرند. با وجود وزن مبارزات آنها، آنها دوباره افزایش مییابند و قویتر و همدلیتر میشوند. این سفر از طریق تاریکی است که قلب آنها را با حساسیت بی نظیر شکل میدهد. با تجربه رنج، آنها از ظرفیت فوق العادهای برای دلسوزی برخوردار هستند.
زیبایی آنها مربوط به نحوه نگاه آنها نیست بلکه در مورد چگونگی احساس دیگران است. این یک حضور آرام و در عین حال قدرتمند است که باعث گرم شدن و بهبودی میشود. آنها یاد گرفتهاند که زندگی را در سطح عمیق تری درک کنند، و جهان را نه تنها با چشمان خود بلکه با قلبشان میبینند. درک آنها از درد انسان به آنها اجازه میدهد تا با دیگران به گونهای ارتباط برقرار کنند که احساس واقعی، خام و بسیار آسایش داشته باشد. آنها بدون قضاوت گوش میدهند، بدون انتظار پشتیبانی میکنند و بدون محدودیت مهربانی را گسترش میدهند.
آنچه این افراد را بسیار خاص میکند این است که آنها طوفانهای خود را طی کردهاند و با قدردانی از زندگی ظاهر میشوند که بسیاری از کسانی که با ناراحتی روبهرو نشدهاند ممکن است فاقد آن باشند. این یک قدرت ملایم است که از درک این امر ناشی میشود که همه چیز موقتی است و هر مبارزه درس دارد. قلب آنها مملو از عشق است – نه فقط برای اطرافیان بلکه برای خودشان – عشقی که در آتش تجربیات خود قرار گرفته است.
زیباییهایی مانند این به طور اتفاقی اتفاق نمیافتد. این ناشی از تحمل سختترین قسمتهای زندگی و انتخاب مجدد، بارها و بارها، برای حرکت به جلو با قلب باز است. این یک انتخاب برای دیدن خوب است، حتی اگر همه چیز غیرممکن به نظر برسد. زیباترین افراد به سادگی خوش شانس یا با استعداد نیستند. آنها با بدترین روبهرو شدهاند و راهی پیدا کردهاند که از بالای آن بلند شوند، زخمهای خود را به قدرت تبدیل کرده و آن قدرت را به دیگران ارائه دهند؛ بنابراین، هنگامی که با این نوع زیبایی با کسی روبهرو میشوید – کسی که روحش از طریق سخنان و اعمال آنها میدرخشد – به یادگار میآید که نور آنها از مبارزاتشان به وجود میآید. آنها از تاریکی عبور کردهاند و با قلبی که عشق، مهربانی و دلسوزی واقعی را میشناسد، ظهور کردهاند. این زیبایی است که نمیتوان آن را خریداری یا تقلید کرد. این درآمد، سخت و کاملاً بی ارزش است.
اگر این سخنان قابل توجه در واقع توسط Earnest Hemingway ارائه میشد، یک طعنه باورنکردنی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود، زیرا ارنست همینگوی زندگی خود را در سن ۶۱ سالگی گرفت. پیروزیها، فاجعهها و اسرار را که تعریف میکند زنده بودن را نشان میدهد، ضبط میکند؛ بنابراین، برای همه ما که دانش آموزان زندگی هستیم، واقعاً زندگی را ارزش زندگی میکند؟ در مورد من، من نمیتوانم به یک سؤال قانع کنندهتر فکر کنم، به دنبال درک و تلاش برای پاسخ دادن به …
اگر شما یا شخصی که دوستش دارید در فکر خودکشی هستید، فوراً به دنبال کمک باشید. برای کمک به ۲۴/۷ شماره ۹۸۸ برای نجات ملی پیشگیری از خودکشی، یا با ارسال پیامک با ۷۴۱۷۴۱ به خط متن بحران دسترسی پیدا کنید. برای یافتن یک درمانگر، به این مراجعه کنید روانشناسی امروز دایرکتوری درمانی.