به گزارش مجله خبری نگار/فارس-سیدعلی موسویفرد: قضاوت دیگران امری ساده است که براحتی آن را انجام میدهیم در حالیکه برای قضاوت کردن میبایست به تمام جوانب یک امر واقف شد تا بتوان بدرستی آن را قضاوت کرد.
انسان، اما پیچیدهترین مخلوق خداست و جز خداوند کسی به تمام زوایای انسان مسلط نیست.
در برخود با انسان و رفتار آن باید احتیاط کرد، زیرا قضاوت کردن دیگران، درهای غرور را پیش راه ما باز میکند.
در آنجایی که مسئولیتی نداریم بهتر است تا جای ممکن از این امر خطیر فاصله بگیریم.
برخی ظواهر خود عارضهای از دلایلی هستند که اگر ما به آن دلایل توجه نداشته باشیم از مدار عدالت خارج خواهیم شد.
قضاوت کردن به خودی خود امری تاثیر گذار بر ذهنیت فرد است، اما آنجا که در نتیجه این قضاوتها به عملی دست زنیم و اگر آن عمل باعث آسیب به افراد گردد، خطر بزرگتری برای جامعه پدید میآید.
به عنوان مثال در قضیه حجاب ما اگر تنها از روی ظواهر نسبت به عیار هر فرد قضاوت داشته باشیم، راه اشتباهی رفته ایم. چه بسیار دخترانی که ظاهری دارای اشکال دارند ولی در ایام محرم دلباختگی آنها به مسیر نجات روشن میشود. حجاب امری پسندیده است و عدم رعایت آن امری زشت، اما نمیتوان تنها با توجه به حجاب ظاهری دختران خود را قضاوت کنیم.
این قضاوتهای بیجا و عمل خودسرانه و غیر کارشناسانه، خود به تحریک روحیه لجبازی در این غشر میانجامد و خدای ناکرده باعث پیشروی آنان در ضدیت با ظواهر دین میگردد.
اگر نوع برخورد ما برای رعایت حجاب، باعث امر موصوف گردد، هیچ بعید نیست این برخوردکنندگان در گناه آن افراد شریک باشند.
نمیتوان برای همه افراد نسخهای واحد پیچید، قانون حجاب اگر به دلایل بی حجابی نپردازد، ناقص خواهد بود و نتیجه مفیدی برای جامعه نخواهد داشت.
همانطور که آرزوی بسیاری از دینداران بازگشت شرایط حجاب به چند سال پیش است، اگر در نوع کنشها در برابر بی حجابی اشتباه کنیم، شاید در زمانی نه چندان دور، آرزوی بازگشت به شرایط فعلی را داشته باشیم.
در سیاست هم این قضاوتهای بیجا خود باعث انحراف از صلاح جامعه خواهد شد.
اگر جامعه دیندار، رای به آقای پزشکیان را با دلایل واهی همچون بی دینی جامعه و یا قومیت گرایی قضاوت کنند آنگاه آنها نیز به راهی کج رفته اند.
برای هر تحلیل و قضاوت امر اجتماعی نیاز به کنار هم گذاشتن دادههای مختلف از موضوع توسط کارشناسان هر حوزه هست تا اولا تشخیص درست از موضوعات داشته باشیم و ثانیا راه صحیح کنش با آن واقعیت را پیدا کرد.
برخی کنشگران سیاسی بخاطر منافع جناحی در ایام انتخابات براحتی همدیگر را به انواع تخلفات و توهمات، متهم میساختند که همه اینها نشان از عدم رشد فکری و معنوی این افراد دارد.
ممنوعیت توهین، افترا و غیبت در دین ما بخاطر صلاح جامعه است. جامعهای که رذایل اخلاقی در آن عمومیت داشته باشد هرگز روی آرامش نخواهد دید و رشد متوازن در محیطی غیر آرام، ممکن نخواهد بود.
ما میتوانیم این مسیر نا زیبا را ادامه دهیم ولی رشد حقیقی و رضایت خداوند در رعایت اصول اخلاقی خواهد بود.
بیایید همدیگر را کمتر قضاوت کنیم، به همدیگر احترام بگذاریم و در هرکاری تقوا را سرلوحه خود قرار دهیم تا نجات یابیم.