به گزارش مجله خبری نگار، محمود کمرهای معاون آموزشی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار گروه گفت: یکی از سیاستهای تحولی در آموزش عالی بحث آموزش و مهارت افزایی است؛ البته هرگز به این مفهوم نیست و بعضی از جاها به اشتباه تلقی میشود که لابد آموزش مهارتی به قیمت کاهش آموزشهای عمیق تئوری تعیین کننده علمی ایجاد یا توسعه پیدا خواهد کرد.
معاون آموزشی دانشگاه تهران افزود: دانشگاههایی که پرورش مییابند و دانشجو تربیت میکنند باید چند کار انجام دهند. در حال حاضر تمام دانشجویان یک کار انجام نمیدهند و عدهای به سمت حرفه و بازار کار میروند که باید هرچه سریعتر آموزشهای مهارتی و حرفهایشان را تقویت کنند. اینک وزارت علوم مصوب کرده در دوره کارشناسی حداقل ۱۵ واحد درسی به آموزش حرفهای اختصاص پیدا کند و هر دانشگاهی در این زمینه برنامهریزیهایی انجام میدهد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: دانشگاهها واحدهای عملی مانند آزمایشگاه، پروژه، کارورزی و کارآموزی دارند که جایگاهشان محفوظ است؛ از طرفی عدهای از دانشجویان هستند که بعد از گذراندن دوره کارشناسی لزوماً نمیخواهند بلافاصله وارد بازار کار شوند و میخواهند ادامه تحصیل بدهند و به سمت زمینههای تحقیقاتی و فعالیتهای علمی دیگری که برایشان قابل پیشبینی است بروند؛ بنابراین باید آنچه به دانشجویان آموزش داده میشود به روش یادگیری، یاددهی و محتوای درسی باشد به نحوی که فرد کاملاً مسلط به زمینه تخصصی دانشآموخته باشد که وقتی میخواهد کاری بعد از آن انجام دهد امکانپذیر باشد.
کمرهای افزود: آموزشهای کاربردی و حرفهای به دانشجویانی که میخواهند هرچه زودتر وارد بازار کار شوند کمک کننده است؛ البته دانشجویان هم باید از توانمندی علمی کلی که باعث فارغالتحصیلی دانشآموخته شده بهرهمند و برخوردار باشند بنابراین تفکیک نمیکنیم که عدهای باید دروس مهارتی را بگذرانند و عدهای هم نباید بگذرانند که خوشخبتانه واحدهای عمومی، اجباری، اختیاری و پایه طبق برنامههای ورازت علوم است که به جای خودش محفوظ است که بخشی از این موضوع در ا ختیار دانشگاهها قرار میگیرد و با توجه به زمینههای علاقه و انگیزههایی که وجود دارد آیا تعداد واحدهای کارگاهی، مهارت افزایی یا آموزشهای حرفهای و کاربردی را بیشتر یا کمتر انتخاب کنند و درواقع این تصمیمی است که درمجموع بایستی تمام دانشجویان به اتفاق دانشگاه با هم بگیرند.
معاون آموزشی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: در هر حالتی به قضیه نگاه کنیم میبینیم وظیفه اصلی دانشآموختگان خوب تحقیق کردن، تحصیل کردن، مطالعه و توانمند شدن به لحاظ علمی در هر زمینهای است. مفهوم آموزش کاربردی و حرفهای ضعف علمی، ضعف تئوری و ضعف توانایی نیست؛ بنابراین هر کاری که دانشآموختگان انجام دادند تا به دانشآموختگی رسیدند و باید دارای توانمندی علمی باشند و دورهها را با کیفیت گذرانده و آماده باشند تا وارد ادامه زندگی حرفهای در بازار کار، ادامه تحصیل و فعالیتهای روزمرهشان شوند.