به گزارش مجله خبری نگار،یکی از وظایف اصلی و کلیدی مدیران پس از جذب نیروهای کارآمد و تشکیل تیمهای کاری زبده و تعیین اهداف و طراحی فرآیندهای اجرایی مناسب این است که محیط کاری پر از آرامشی را به وجود آورند که در آن کارکنان بتوانند تمام پتانسیلها و توانمندیهای خود را بروز دهند و بهترین عملکرد ممکن را از خود به نمایش بگذارند.
منظور از محیط کاری آرام فقط این نیست که بدون سروصدا و مشاجرات درون سازمانی باشد. در یک محیط کاری پر از آرامش، کارکنان این اطمینان خاطر را دارند که در صورت اشتباه کردن و موفق نشدن در پروژههای نوآورانه خود، مورد بازخواست قرار نخواهند گرفت و از حمایت کامل مدیران و رهبری سازمان برخوردار خواهند بود.
تمایل به کمک خواستن از دیگران: در محیطهای کاری آرام، کارکنان به کمک خواستن از دیگران اعتقاد دارند و همکاران آنها نیز آماده هستند به دیگران کمک کنند.
مشارکت جویی و تنوع طلبی: در محیطهای کاری که آرامش در آنها موج میزند تمام کارکنان و اعضای تیم به مشارکت طلبیده میشوند و به تجربیات و عقاید متنوع آنها توجه میشود.
پذیرش اشتباهها و شکست ها: وقتی شما در یک محیط کاری آرام کار میکنید، به اشتباههای کاری و شکست و ناکامی به عنوان پدیدههایی عادی و پذیرفته شده نگاه خواهید کرد و هر شکستی را به فرصتی برای یادگیری تبدیل خواهید کرد.
گفتوگوهای صریح: در محیطهای کاری که آرامش در آنها وجود دارد همه با هم گفتوگو میکنند. ویژگی بارز این گفتوگوها صریح و شفاف بودن آنها و آزاد بودن کارکنان در بیان عقاید و دیدگاه هایشان است.
آرامش روانی باعث میشود کارکنان در محیط کارشان احساس شادی کرده و بهترین عملکرد ممکن را از خود بروز دهند و دست به نوآوریهای جسورانهای بزنند که کلید موفقیت و جهشهای بزرگ شرکتها در دنیای پر از رقابت امروز میشود.
چگونه میتوان محیطهای کاری مملو از آرامش روانی ایجاد کرد و احساس آرامش روانی را در میان کارکنان تقویت کرد؟
در ادامه به پنج راه برای ایجاد و تقویت آرامش روانی در محیطهای کاری اشاره خواهد شد که مدیران میتوانند از طریق آنها به اهدافی همچون افزایش بهره وری و ایجاد احساس شادی در میان کارکنان جامه عمل بپوشانند.
شاید در نگاه اول خیلی ساده و ابتدایی به نظر برسد، اما واقعیت این است که اولین گام برای ایجاد آرامش روانی در محیطهای کاری این است که هم مدیران و هم کارکنان در مورد اهمیت وجود آرامش روانی در درون سازمان صحبت کنند تا در نتیجه این اطمینان خاطر در میان کارکنان به وجود آید که در یک محیط کاری امن از نظر روانی کار میکنند و رهبران و مدیران سازمان از آنها پشتیبانی کامل دارند.
علاوه بر این، لازم است که مدیران ارشد سازمان درباره مفهوم آرامش روانی شفاف سازی کنند و جلوی برداشتهای نادرست در خصوص آرامش روانی در درون سازمان را بگیرند و به طور دقیق مشخص کنند کارکنان اجازه دارند دست به چه نوع نوآوریهایی در سازمان بزنند و تا چه حد مستقل عمل کنند.
گام دوم در راستای ایجاد و تقویت آرامش روانی در درون سازمان این است که سطح آرامش روانی در میان کارکنان مورد سنجش و اندازه گیری دقیق قرار گیرد. برای این کار میتوان یک سری پرسش نامه و فرم نظرسنجی در اختیار کارکنان قرار داد که در آنها گزینههایی مانند «کاملا موافقم»، «موافقم»، «مخالفم» و «کاملا مخالفم» گنجانده شده باشد و از تمام کارکنان خواسته شود این پرسش نامههای بی نام را بادقت تکمیل کنند.
بررسی و جمع بندی پاسخهایی که کارکنان به سوالات مطرح شده در این پرسش نامهها میدهند میتواند سطح آرامش روانی شرکتها و سازمانها را تا حد زیادی هویدا سازد و به رهبران سازمان این امکان را بدهد برای ارتقای سطح روانی سازمان اقدامات و برنامه ریزیهای لازم را انجام دهند و موانع و عوامل مختل کننده آرامش روانی کارکنان را شناسایی و برطرف کنند.
یکی از اقدامات اساسی در خصوص ایجاد و تقویت آرامش روانی در میان کارکنان این است که از آنها در این مورد بازخورد بگیرید. لازمه دریافت بازخورد از کارکنان این است که به طور پیوسته از آنها در مورد میزان آرامش روانی شان سوال پرسیده شود.
تجربه نشان داده که هر گاه از کارکنان در مورد سطح آرامش روانی موجود در محیط کاری نظرخواهی میشود این احساس در آنها تقویت میشود که مدیریت سازمان برای آنها ارزش زیادی قائل است.
نظر خواستن از کارکنان در مورد تصمیمهای مهم سازمانی و درخواست از آنها برای بیان عقاید و ایدههایی که در ذهن دارند نیز باعث افزایش احساس آرامش روانی بین کارکنان و اعضای تیمهای کاری خواهد شد و سطح مشارکت جویی کارکنان در سازمان را ارتقا خواهد بخشید؛ بنابراین اگر میخواهید آرامش روانی سازمان تحت رهبری تان را ارتقا دهید حتما برای بازخورد گرفتن از کارکنان به صورت دورهای و مستمر برنامه ریزی کنید.
هنر مدیران بزرگ و تاثیرگذار این است که اشتباههایی که خودشان مرتکب شدهاند را شجاعانه میپذیرند و از پذیرش آن طفره نمیروند. اتخاذ چنین رویکردی از جانب مدیران یک سازمان باعث میشود فرهنگ پذیرش اشتباه و درس گرفتن از آنها در سطح سازمان گسترش یابد.
رواج پیدا کردن چنین فرهنگی در درون سازمان باعث افزایش احساس آرامش روانی در میان کارکنان خواهد شد و این اطمینان خاطر را در آنها به وجود خواهد آورد که در صورت اشتباه کردن و شکست خوردن در پروژههای نوآورانه شان، نه تنها تنبیه و بازخواستی در انتظارشان نخواهد بود، بلکه مورد تشویق و حمایت مدیریت سازمان نیز قرار خواهند گرفت.
مدیرانی که مشتاقند محیطهای کاری مساعد و سرشار از آرامش روانی ایجاد کنند، باید به طور پیوسته و بادقت تمام بر میزان آرامش روانی کارکنانشان نظارت داشته باشند و ارزیابیهای دورهای دقیق و همه جانبهای دراین خصوص داشته باشند.
حتی یک حادثه کوچک و به ظاهر کم اهمیت هم میتواند باعث به هم خوردن آرامش روانی کارکنان و افزایش احساس ناامنی روانی در بین آنها شود؛ بنابراین لازم است که به طور مرتب و بادقت تمام از کارکنان خواسته شود ارزیابی شان را از میزان آرامش روانی سازمان به مدیران منتقل کنند.
منبع:عصر ایران