به گزارش مجله خبری نگار، دختر ۱۷ ساله که در پی شکست عشقی، دچار تالمات روحی و روانی شده بود، با بیان این که میخواهم دوباره به زندگی واقعیام برگردم و برای وجود خودم ارزش قائل شوم، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: در خانوادهای سنتی به دنیا آمدم. پدرم از طبقه متوسط جامعه بود و از نظر مالی نیز در رفاه زندگی میکردیم. پدرم همواره تلاش میکرد تا نحوه درست زیستن را به من بیاموزد. او میگفت از کسانی که قصد دارند به تو ضربه بزنند و یا به داشته هایت حسادت میورزند، باید دوری کنی! اگرچه نصیحتهای پدرم را آن روزها خوب نمیفهمیدم، اما بازهم تلاش میکردم تا با هرکسی وارد رابطه دوستی نشوم!
با وجود این، روزی در مسیر دبیرستان دل به نگاههای محبت آمیز جوانی باختم که «امید» نام داشت. چهره زیبا و قیافه مردانه اش، اعتماد به نفسم را ربود و احساس کردم دلم برایش لرزید! پدرم هر نوع نصیحت دلسوزانه را بی پروا به زبان میآورد، اما نمیدانم چرا درباره عشقهای احساسی و هیجانی دوران آغاز بلوغ چیزی به من نگفته بود. به همین خاطر هم من دچار عشق عاطفی شدم و خیلی زود به امید دل باختم!
رابطه من و او هر روز صمیمانهتر میشد تا جایی که دیگر قرار ملاقاتهای خیابانی جزئی از زندگی روزمرهام شده بود؛ به خاطر او همه چیز را تحمل میکردم و تصورم بر این بود که به زودی با او ازدواج میکنم و مسیر خوشبختی را خواهم پیمود؛ ولی مدتی بعد فهمیدم «امید» به مصرف موادمخدر از نوع «گل» اعتیاد دارد. با آن که از عاقبت اعتیاد خبر داشتم و میدانستم کسی که لب به مواد مخدر زد، دیگر همه چیز حتی زندگی خودش را فدای اعتیادش میکند ولی بازهم به خاطر همین عشق احساسی نتوانستم از او دور شوم و مدام خودم را توجیه میکردم که روزی او را از چنگ اعتیاد میرهانم؛ ولی او با زیرکی مرا نیز به دام مواد افیونی انداخت و پایم را به دورهمیهای شبانه باز کرد.
حالا دیگر مشروبات الکلی هم مصرف میکردم تا رضایت خاطر «امید» را جلب کنم. اما چند روز قبل متوجه شدم که او با چند تن دیگر از دخترانی که در دورهمیهای شبانه شرکت میکنند نیز ارتباط نزدیکی دارد و به من خیانت میکند! این گونه بود که روح و روانم درهم شکست و تازه به حقیقت ماجرای دوستیهای خیابانی پی بردم! اکنون میخواهم روی پاهای خودم بایستم و در حالی به عشقی واقعی بیندیشم که دیگر فریب این عشقهای رنگی را نخورم! میخواهم راهی برای نجات بیابم و دوباره ارزش واقعی خودم را پیدا کنم تا دستاویزی برای هوسرانیهای دیگران نشوم؛ای کاش ...
این گزارش حاکی است: با دستور سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) بررسیهای روانشناختی و مشاورهای برای بازگشت دوباره این دختر نوجوان به زندگی عاری از عشقهای آلوده خیابانی در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
منبع: خراسان-براساس ماجرای واقعی در زیرپوست شهر