به گزارش مجله خبری نگار،از دیر باز در آسمان ادبپرور ایران، ستارگانی درخشیده اند که از پرتو اندیشهورزی آنان جان شیفتگان فرهنگ و ادب بهرهمند شده است. پروین اعتصامی از خیل همین مفاخر ادبی و فرهنگ ساز دوره مشروطه و ابتدای پهلوی است که به رغم حیات کوتاه دنیوی خویش توانسته مضامین ماندگاری را در قالبهای قصیده، مثنوی، قطعه، تمثیلات از خود به یادگار بگذارد.
شعر علاوه بر آنکه دارای بُردِ هنریِ موثر است؛ هنری بدون بُعد و انتزاعی است و همین موجب میشود سطوح مختلف اجتماعی بتوانند با آن رابطه خلاقانه برقرار کنند
شاید اگر بخواهیم از علل و دلایل ماندگاری این اختر چرخ ادب سخن به میان آوریم باید اولین دلیل آن را در خانه و خانواده او جستجو کنیم. پروین در خانوادهای ادب دوست متولد میشود که شاید تحت تاثیر زمانه و ورود مدرنیته و شاید به جهت تاثیر فرهنگ و ادب بر این خانواده، نقش او را بعنوان یک زن پذیرفته است. زنی که در جامعه روزگار خود علاوه بر نقش زنانهای که در خانه دارد میتواند نقش یک هدایتگر و معلم اجتماعی را نیز ایفا کند. این ویژگی را وجود پدری، چون یوسف اعتصام الملک ضریب میبخشد و دوچندان میکند تا آنجا که وی به عنوان یک چهره بالنده و تاثیر گذار مراحل رشد و شکوفایی خود را طی میکند.
صرف نظر از نقش خانواده و نبوغ و استعداد شاعر، وجود نحلههای روشنفکری در زمان مشروطیت را میتوان از دیگر علل برای بروز و ظهوراستعداد او دانست. اگر در جامعه سنتی، تا پیشتر از مشروطیت در دیدگاه مردمان تصوری از حضور زنان جز در مطبخ و کنج خانه قائل نبوده اند؛ در دوران زیستِ پروین مدرنیسم فرصت بروز یک بانو به عنوان یک شاعر، یا چهره تاثیرگذار بر معادلات اجتماعی را در اختیار زنان ایرانی قرار داده است و این بانوی شاعر از فرصت پیش آمده به نفع ترویج اخلاق و هدایتگریِ فرهنگی بهترین بهره را برده است.
پروین اعتصامی اندیشههای خویش را که وامدار زیست و اندیشه ورزیِ شاعرانه، اصالت خانوادگی و نبوغ است در قالب شعر که هنر ملی مردمان ایران است بروز میدهد.
پروین از بین گونههای مختلف شعر، ادبیات تعلیمی و از میان گونههای ادبیات تعلیمی قصه گویی را بر میگزیند
او در انتخاب هنرهای هفتگانه شعر را بر میگزیند. شعر علاوه بر آنکه دارای بُردِ هنریِ موثر است؛ هنری بدون بُعد و انتزاعی است و همین موجب میشود سطوح مختلف اجتماعی بتوانند با آن رابطه خلاقانه برقرار کنند. خاصه اینکه مردمان پارسی زبان به علت ویژگیهای زبانی شعر را زندگی میکنند و در گفتار و رفتار و سلوک خویش از شعر بهره میبرند؛ و در چنین شرایطی پروین از بین گونههای مختلف شعر، ادبیات تعلیمی و از میان گونههای ادبیات تعلیمی قصه گویی را بر میگزیند تا بیشتر و بیشتر در قلبها رسوخ نماید و مقبولیت عام یابد.
در چنین شرایطی میتوان نیم نگاهی نیز به نظریات کارل گوستاو یونگ روان پزشک شهیر سوئیسی انداخت؛ جایی که وی به معرفی دو مورد از عمیقترین کهن الگوهای بشری یعنی «دین» و «مادر» میپردازد.
وقتی پروین اعتصامی از منظرگاه ادبیات تعلیمی به جهان پیرامون خویش مینگرد، عملا کهن الگوی «دین» و «اخلاق» را در مخاطب خویش بر میانگیزد. او در اشعارش بر مبانی و عناصر فطری - عقلانی تکیه میکند، عناصری که مانند چراغ هدایتگری فرا روی زیست آگاهانه و متعهدانه فردی و اجتماعی انسان خود نمایی میکند و همین موضوع یعنی غلتیدن به دامان ارزشهایی از جنس «فطرت»، «دین» و «اخلاق» که به مطابق نظریه یونگ به دلیل برآمدن از الگوهای کهن بشری مقبولیت عام مییابد.
برای مثال ارزش هایی، چون دوری از نفس پرستی و تکیه بر مبانی فطری انسان، چون تکیه بر تعقل ورزی و تدبر را در اشعار وی میتوان به وضوح دنبال کرد:
کار مده نفس تبهکار را
در صف گل جای مده خار را
کشته نکو دار که موش هوی
خورده بسی خوشه و خروار را
چرخ و زمین بنده تدبیر توست
بنده مشو درهم و دینار را
ویا در قصیده آرزوها در بیت سوم میگوید:
بنده فرمان خود کردن همه آفاق را
دیو بستن قدرت دست سلیمان داشتن
در ره ویران دل اقلیم دانش ساختن
در ره سیل قضا بنیاد و بنیان داشتن.
حال اگر به کهن الگوی «آیین و دین» کهن الگوی عمیقِ «مادری» را نیز بیفزاییم متوجه برگ دیگری از دلایل ماندگاری پروین اعتصامی خواهیم شد.
اگر از هر کدام از ما بپرسند از مادر خود چه چیزی در خاطر دارید احتمالا کلمات مشترکی از جنس داستانهایی که مادران برای فرزندان خود تعریف کرده اند یا نگرانیهای ایشان را میشنویم... آری! مادر نسبت به فرزندان خود ناصح امین و عاشقی همواره نگران است و از همین رو در سر بزنگاههای مختلف سعی در پند دادن و تحذیر دادن او از گزندها و کژیها دارد... مادر قصه گوست و در قالب داستانهای خود خیر و شر را به فرزندان خود مینمایاند و او را بسوی پندارها و باورهای فطری خود هدایت میکند؛ و اینجاست که پروین نقش بی بدیل خود را در شعرِ روایتگرِ تعلیمی ایفا میکند.
پروین اعتصامی را تا به امروز میتوان یکی از آخرین سربازان ادبیات تعلیمی در ایران زمین به شمار آورد
شاید گروهی در ذهن خویش این معنا را بپرورند که پیش از پروین اعتصامی نیز بزرگان بسیاری در این حیطه طبع آزمایی کرده اند. سعدی و حکایات پند آموزش... مولوی و موعظههای حکمت آمیزش... و بسیاری از خیل شاعران زبان پارسی از همین سلسله قلمداد میشوند! اما در پاسخ باید گفت که مزیت پروین بر تمامی اهل قلمِ پیش از خود افزونهای ست به نامِ «زن» بودن! او زن است و همین زن بودن لطافتی دوچندان به نگاه او بخشیده است تا جاییکه میتوان او را بعنوان مادری تعلیم دهنده و نگران برای اجتماع برشمرد و آثار وی را از جنس پندهای مادرانه قلمداد نمود و همین مادرانگی برتریِ دیگر و رمزی از رموز ماندگاری اوست.
اینجاست که اگر پروین گفتگویی از زبان مادر موسی (علیه اسلام) با حضرتِ مخلوق میآفریند، این گفتگو نقطه تلاقی ِ دین و مادری میشود و مخاطب میتواند کلام و منطقِ هر دو سوی گفتگو را با زوایای جانِ خویش بپذیرد و باور کند.
شاید بتوان استفاده از شگرد مناظره و تمثیل پردازی برای پرداختنِ منصفانه به یک نقطه نظر را نیز از وجوه جاودانگی کلام این بزرگ بانوی ادب پارسی دانست. تا آنجا که وی با تکیه بر این شگردها به طرح دیدگاههای انتقادی، اجتماعی و سیاسیِ جامعهی خود میپردازد که مناظرههای «دو قطره خون تاجور و خارکن»، «گوهر و سنگ»، «گل و خاک»، «گل و شبنم» و «گل و خار» از این زمرهاند.
به هر روی، پروین اعتصامی را تا به امروز میتوان یکی از آخرین سربازان ادبیات تعلیمی در ایران زمین به شمار آورد. بانوی سربازی که در دیوان خود یک تنه لشکری مادرانه برای نسلهای آینده ساخته است.