به گزارش مجله خبری نگار،یکی از انتخابهای مهمی که ما در طول زندگی خود انجام میدهیم، انتخاب همسر است. اگرچه درگذشته جوانان بنا بر معیارها و ملاکهای والدین و بزرگترهای خود ازجمله پدربزرگ و مادربزرگ ازدواج میکردند، اما امروزه برخلاف گذشته، معیار و ملاکهای ازدواج تغییر کرده است؛ تا جایی که برخی جوانان ترجیح میدهند تا با اتکا بر رأی خود و بدون مشورت از دیگران همسر آیندهشان را انتخاب نمایند. این در حالی است که به گفته روانشناسان، نقش و نظر والدین در انتخاب شریک زندگی از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است و به طور مستقیم بر آینده زندگی مشترک زوجین تأثیر میگذارد.
دکتر عادل مهری، متخصص روانشناسی و مشاوره پیش از ازدواج، در خصوص اهمیت نقش والدین در انتخاب همسر میگوید: «جوانان باید در زمینه ازدواج به والدین خود حق اظهارنظر دهند و آنها را در انتخاب نهایی خود دخیل کنند، زیرا والدین بر اساس تجربه خود میتوانند جوانان را در مسیر انتخاب درست قرار داده و راهنمایی نمایند.»
این روانشناس درباره حدومرز اظهارنظر والدین در امر ازدواج توضیح میدهد: «بهطورکلی ازدواج باید با موافقت والدین انجام شود، اما بهصورت جزئی ازدواج باید متناسب با معیار و ملاکهای جوان صورت گیرد.»
گاهی خانوادهها در ازدواج فرزندشان استانداردها و خط قرمزهایی دارند که مغایر با خط قرمزهای ماست؛ مهری احترام به خط قرمزهای استاندارد و منطقی والدین را لازم و ضروری میداند و میگوید: «مطمئناً خط قرمز والدین برگرفته از تجربه آنهاست. همچنین ازآنجاییکه جوانان در هنگام ازدواج درگیر عواطف و احساسات میشوند و ممکن است به برخی از مسائل توجه نداشته باشند، خط قرمز والدین باید موردتوجه قرار گیرد.»
او ادامه میدهد: «با توجه به اینکه خط قرمزها و استانداردها تعیینکننده مسیر ازدواج و تشکیل زندگی است، این خط قرمزها نباید افراطی یا پیش افتاده و سهل گیرانه باشد. خط قرمزها باید بر اساس مقتضای زمان و استاندارهای قابل بررسی باشد.»
این روانشناس بهترین راه تشخیص برای ارزیابی منطقی یا غیرمنطقی بودن خط قرمز والدین را مراجعه به روانشناس دانست و افزود: «تشخیص اینکه فرد موردنظر چقدر معیارها و خط قرمزهای خانوادگی ما را داراست ازجمله موارد مهمی است که باید برای آن نظر والدین را جویا شد و دراینبین از علم و دانش روانشناسان و صاحبنظران کمک گرفت.»
به گفته مهری، توجه به ملاکهای ظاهری و مالی از ملاکهای مهمی است که مشاوران ازدواج بهتناسب زوجین به این دو ملاک توجه میکنند، اما اینکه برخی خانوادهها در این زمینه با فرزندشان دچار اختلافنظر میشوند و انتظارشان بر این است که ظاهر یا سطح مالی طرف مقابل متناسب با معیارهای آنها باشد، این مسئله قطعاً باعث ایجاد مشکل میشود و بهترین کسی که در این زمینه میتواند خانواده را متقاعد کند، مشاوره ازدواج است.
این روانشناس با اشاره به این نکته که گاهی مخالفت خانوادهها به دلیل اختلافات مالی بهجا و درست است، میگوید: «اختلافات طبقاتی ممکن است در ابتدا به دلیل علاقه دختر و پسر به یکدیگر نادیده گرفته شود، ولی این مسئله در ادامه روند زندگی مشکلساز خواهد شد؛ رفتهرفته طرفین نسبت به یکدیگر انتظارات جدی پیداکرده و دچار مشکل میشوند.»
این روانشناس به جوانان توصیه میکند: «با چشمباز انتخاب کنید تا عاشقانه به زندگیتان ادامه دهید و در این میان، از مشاوره پیش از ازدواج غافل نشوید، زیرا مشاور میتواند با ارزیابی و بررسی خانوادهها و زوجین تشخیص دهد که آیا اختلاف مالی در این دو فرد و خانواده میتواند مشکلی ایجاد کند یا خیر.»
مهری آینده ازدواج زوجین در صورت مخالفت خانواده را اینگونه پیشبینی میکند: «یک نهال شاید به هر شکل و در هر شرایطی کاشته شود، اما این نهال با رسیده شدن آسیبپذیر خواهد شد و ممکن است در اثر باد، باران، برف و طوفان با آسیبهای جبرانناپذیری روبرو شود. ازدواج هم اینگونه است؛ اگرچه ازدواج باوجود مخالفت خانوادهها ممکن است به سرانجام برسد، اما با شروع زندگی مشترک آسیبهای جبرانناپذیری متوجه زوجین خواهد شد.»
او تصریح میکند: «ازدواج حتماً باید با رضایت خانوادهها انجام شود، زیرا قرار نیست با ازدواج تنها دو نفر با یکدیگر ازدواج کنند و از خانوادههای خود جدا شوند؛ بلکه قرار است بهواسطه این ازدواج دو فرهنگ و دو خانواده با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و این ارتباط، خود نیز میتواند باعث تعالی و رشد زوجین در زندگیشان شود.»
با توجه به تغییر تفکر و سبک زندگی، راهنمایی یا اعلام مخالفت والدین با جوان نسل امروزی در امر ازدواج ممکن است با چالشهایی مواجه شود؛ مهری درباره نحوه برخورد با جوان امروزی در زمینه انتخاب همسر میگوید: «با توجه به شرایط کنونی، خانوادهها باید راهنماییها، انتظارات یا مخالفتشان در زمینه ازدواج را با زبانی درست و امروزیتر بیان کنند.»
او ادامه میدهد: «والدین باید با فرزندان خود طرح رفاقت و دوستی داشته باشند. متأسفانه اکثر جوانان امروزی به دلیل شکاف نسلی با والدین خود، حرف آنها را نمیپذیرند. نسل امروز اغلب خود را بهروز و روشنفکر و والدینش را عقبمانده میداند، درحالیکه والدین به دلیل شرایط سنی و چشیدن سرد و گرمیهای زندگی از تجربه بیشتری برخوردارند.»
این روانشناس تأکید میکند: «والدین در قالب رفاقت باید سعی کنند تا مفهوم زندگی سالم را برای فرزندشان تعریف کنند. آنها باید فرزندشان را آگاه کنند که زندگی مشترک فقط لذت بردن از برخی مسائل جنسی و احساسی نیست بلکه زندگی مشترک به معنی کنار هم بودن، تأیید یکدیگر و معاشرت سالم است.»
این روانشناس برای داشتن یک ازدواج سالم و موفق به جوانان توصیه میکند: «قبل از ازدواج برای خودتان یک ملاک و معیارهای مهم و اساسی در نظر بگیرید و بر اساس آن ازدواج کنید. متأسفانه خیلی از جوانان به دلیل اقتضای سنی و بر اساس فضای باز اجتماعی از روی احساس و هیجان دست به انتخاب زده و در ادامه مسیر زندگی با مسائل مهم و پیچیدهای مواجه میشوند که باعث اختلاف و تنش در زندگی مشترکشان میشود.»
او تأکید میکند: «اگر جوانان با کمک گرفتن از والدین، دوستان، مشاوران و کتابهای روانشناسی ملاکهای مهم در امر ازدواج را موردتوجه قرار دهند و بر اساس آن، ملاک و معیارهای خود را مشخص کنند، خیلی راحتتر میتوانند دست به انتخاب بزنند و در ادامه مسیر زندگی موفقتر خواهند بود؛ چراکه آنها با کسب تجربه و تحقیق، ملاک و معیارهایی را مدنظر قرار دادهاند که امتحان خودش را پس داده و اینگونه نیست که بر اساس اقتضای سنی یا از روی هیجان و احساس باشد.»