به گزارش مجله خبری نگار/ایمنا و به نقل از دانشگاه لستر، این دو فسیل که به شوخی «لاکی» و «لاکی دوم» نامیده شدهاند، در سنگآهکهای معروف زولنهوفن آلمان کشف شدهاند؛ منطقهای که به خاطر فسیلهای خارقالعادهاش در جهان شناخته میشود. هر دو پتروسور جوان با بالهایی کمتر از ۲۰ سانتیمتر، دارای شکستگی مشابه در استخوان بازو بودند؛ نوعی شکستگی مورب و تمیز که به گفته پژوهشگران تنها میتواند ناشی از پیچش شدید توسط بادهای سهمگین باشد.
«راب اسمیت»، نویسنده اصلی مقاله که در نشریه Current Biology منتشر شده، توضیح میدهد «اسکلت پتروسورها فوقالعاده ظریف و توخالی بود. عالی برای پرواز، اما وحشتناک برای فسیلشدن. اینکه چنین نمونهای باقی مانده و حتی علت مرگ را نشان میدهد، واقعاً خارقالعاده است.»
چرا نوزادان بیشتر حفظ شدند؟
پژوهشگران مدتها شگفتزده بودند که چرا در زولنهوفن بیشتر فسیلهای پتروسورها از نوزادان است و بهندرت نمونههای بالغ یافت میشود. کشف «لاکی» و «لاکی دوم» پاسخی روشن به این معما میدهد: طوفانها. نوزادان بیتجربه با وزن کم در برابر بادهای گرمسیری مقاومت نمیکردند و پس از سقوط در تالاب، سریع دفن میشدند، این شرایط استثنایی امکان حفظ کامل اسکلتهای کوچک را فراهم کرد. در مقابل، پتروسورهای بزرگتر و مقاومتر معمولاً طوفان را پشت سر میگذاشتند و جسد آنها پس از مرگ آرام، مدتها روی سطح آب شناور میماند و به ندرت به صورت کامل دفن میشد.
تصویری تازه از اکوسیستمهای ماقبل تاریخ
این یافتهها تصویری متفاوت از محیط زیست اواخر ژوراسیک ارائه میدهد. «دیوید آن وین»، همکار پروژه، میگوید: «برای قرنها تصور میشد تالابهای زولنهوفن مملو از پتروسورهای کوچک بوده است. حالا میدانیم که این نگاه بهشدت جانبدارانه است. بیشتر آنها ساکن دائمی نبودند، بلکه بچههایی بودند که روی جزایر اطراف زندگی میکردند و بهطور اتفاقی در طوفانها گرفتار میشدند.»
لحظهای که قلب دانشمندان ایستاد
اسمیت و آن وین لحظه کشف «لاکی دوم» را فراموشنشدنی توصیف میکنند «وقتی با نور فرابنفش روی سنگ تاباندیم، اسکلت مثل روح از دل سنگ بیرون آمد. لحظهای بود که هرگز از ذهنمان پاک نمیشود.» این پژوهش با حمایت مالی «Central England NERC Training Alliance» انجام شده است. نتایج آن نهتنها راز بقای فسیلهای کوچک در زولنهوفن را توضیح میدهد، بلکه به درک ما از نقش بلایای طبیعی در شکلدهی به تاریخچه حیات زمین نوری تازه میتاباند.