به گزارش مجله خبری نگار/سیناپرس: شکل پلاسمودیوم Physarum polycephalum در حقیقت شبیه مخاط بینی بوده، اما یک لجن چند سر است. این گونه مانند سایر قالبهای لجن موجود در طبیعت، نقش مهم اکولوژیکی را ایفا کرده و به تجزیه مواد آلی برای بازیافت آن در شبکه غذایی کمک میکند. این موجود کوچک عجیب و غریب مغز یا سیستم عصبی ندارد. بدن متورم و زرد روشن آن فقط یک سلول است. این گونه کپک لجنی، کم و بیش بدون تغییر، برای یک میلیارد سال در زیستگاههای مرطوب خود رشد کرده و در دهه گذشته، نحوه تفکر ما در مورد شناخت و حل مسئله را تغییر داده است.
آدری دوسوتور (Audrey Dussutour) زیست شناس مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه و پژوهشگر این مطالعات میگوید: پلاسمودیوم با نام مستعار The Blob خیلی نادر نبوده و میتوان آن را در محیطهای تاریک، مرطوب و خنک مانند بستر جنگل یافت، البته این گونه خیلی عجیب است. اگرچه ما آن را کپک مینامیم، اما در واقع قارچ نیست. حتی حیوان یا گیاه نیز نیست، بلکه عضوی از خانواده پروتیستها است که نوعی از موجودات هستند که برای دسته بندی هر گونهای که نتوان آن را در سه گروه اصلی قرار داد، استفاده میشود.
این گونه زندگی خود را با تعداد زیادی سلول منفرد شروع میکند که هر کدام دارای یک هسته هستند. سپس، آنها با هم ترکیب میشوند تا پلاسمودیوم، مرحله زندگی رویشی که در آن تغذیه و رشد میکند را آغاز کند. رگها برای جستجوی غذا و اکتشاف محیط آن به بیرون میچرخد. در این حالت این موجود هنوز یک سلول است، اما حاوی میلیونها یا حتی میلیاردها هسته است که در مایع سیتوپلاسمی محصور در غشای زرد روشن، شنا میکنند.
مانند همه موجودات، پلاسمودیوم باید بتواند در مورد محیط خود تصمیم بگیرد، نیاز به جستجوی غذا و اجتناب از خطر داشته و نیاز به یافتن شرایط ایده آل برای چرخه تولید مثل خود دارد.
به گفته محققان، اینجاست که این موجود کوچک زرد واقعا جالب میشود چراکه سیستم عصبی مرکزی نداشته و حتی بافتهای تخصصی هم ندارد. به گزارش سیناپرس، با این حال این لجن میتواند معماهای پیچیده، مانند پیچ و خمهای هزارتویی را حل کند و مواد جدید را به خاطر بسپارد. این فعالیتها کارهایی هستند که پیشتر فکر میکردیم فقط حیوانات میتوانند انجام دهند.
کریس رید (Chris Reid) زیست شناس دانشگاه مک کواری استرالیا در این باره میگوید: ما در مورد شناخت بدون مغز و البته بدون نورون صحبت میکنیم؛ بنابراین مکانیسمهای زیربنایی و کل چارچوب نحوه برخورد این موجود با اطلاعات کاملاً با نحوه عملکرد مغز شما متفاوت است.
او میافزاید: با ارائه همان چالشهای حل مسالهای که به طور سنتی به حیوانات دارای مغز میدهیم، میتوانیم ببینیم چگونه این سیستم اساسا متفاوت به نتیجه میرسد. اینجاست که مشخص میشود برای بسیاری از موارد به یک مغز یا نوعی سیستم پردازش اطلاعات بالاتر نیاز نیست.
در یکی از آزمایشهای قبلی نتایج خیره کنندهای به دست آمد، به طوریکه این ارگانیسم بدون سلولی عجیب و غریب توانست سریعترین مسیر را از طریق ایجاد پیچ و خم در بدن خود طی کرده به سمت غذا که یک تکه جو دوسر بود، برود.
رید گفت: این یافته باعث شد موجی از تحقیقات در مورد سناریوهای دشوارتر دیگری را برای آزمایش این لجن به راه انداخت. در پژوهشی دیگر، تیمی از محققان دریافتند که پلاسمودیوم میتواند بر اساس ساختار رگهای خود، به خاطر بیاورد که قبلاً کجا غذا پیدا کرده است.
به گفته محققان، این موجود از نظر فنی یک ارگانیسم تک سلولی بوده که به عنوان یک شبکه در نظر گرفته میشود و رفتار جمعی از خود نشان میدهد. هر قسمت از قالب لجن به طور مستقل عمل کرده و اطلاعات را بدون پردازش متمرکز با بخشهای مجاور خود به اشتراک میگذارد.
رید توضیح میدهد: من حدس میزنم که این فعالیت شبیه نورونهای مغز باشد. این تشبیه مغزی واقعاً جالب است و توپولوژی و ساختار شبکههای مغزی و حبابهای قالب لجن بسیار مشابه بوده و هر دو سیستم نوساناتی را نشان میدهند.
دوسوتور در انتها میگوید: نحوه انتشار و به اشتراک گذاری اطلاعات در قالب لجن کاملاً مشخص نیست، اما ما میدانیم که وریدهای آن منقبض میشوند تا به عنوان یک پمپ پریستالتیک عمل کرده و مایع سیتوپلاسمی را از قسمتی به بخش دیگر فشار دهند و به نظر میرسد که نوسانات در این سیال با برخورد با محرکهای خارجی همزمان است.
رید همچنین افزود: شناخت این لجن به ما در مورد ماهیت هوش مطالب جدیدی آموخته و دیدگاههای خاصی را به چالش کشیده و اساساً مفهوم ذهن را گسترش میدهد.