به گزارش مجله خبری نگار، هنگامی که مخفیانه به دوست خود میگویید از ورود مادر شوهرتان چندان خوشحال نیستید، بچههای شما فوراً آن را میشنوند و این موضوع را به مادربزرگ محبوبشان منتقل میکنند. در عین حال، توصیهها و دستورالعملهایی که بارها به فرزند خود مکررا گفته اید برای مدت طولانی در حافظه آنها باقی نمیماند.
تحریریه مجله خبری-سبک زندگی نگار تصمیم گرفته تا دریابد که چگونه والدین میتوانند فرزندان شان را متقاعد کنند به سخنان شان گوش دهند. روانشناسان توصیههای خاصی در این زمینه ارائه میدهند که در ادامه ملاحظه میفرمایید:
کودکانی که درگیر دعوا و یا بازی هستند متوجه رفتار شما نسبت به آنها نمیشوند، بنابراین سخنان و حتی فریادهای شما را نادیده میگیرند. برای اینکه فرزندتان به شما گوش دهد و به آنچه شما میگوید تمرکز کند چمباتمه بزنید و به سمت آنها خم شوید دست خود را به آرامی روی شانه او بگذارید. این رفتار شانس شنیده شدن شما را افزایش میدهد.
اگرچه به نظر ما فریاد زدن نتایج سریع درپی دارد، اما بچهها تمایل دارند به جیغ زدن والدین عادت کنند و واکنشی به آنها نشان ندهند. به همین دلیل اگر بچههای شما در اتاقی فریاد میزنند و دیوانهوار بازی میکنند، سعی کنید با آنها زمزمه کنید. این روش به ویژه در مورد بچههای کوچک خوب جواب میدهد و همچنین تأثیر خوبی روی نوجوانان و بزرگسالان دارد.
مشخص شده که درک نجوا (زمزمه یا پچ پچ) به تلاش ذهنی بیشتری نیاز دارد، و این باعث میشود که حواس فرد از چیزهای دیگر پرت شود، و به او این امکان را میدهد تا با دقت بیشتری به کلمات طرف مقابل گوش دهد. علاوه بر این، ما به طور غریزی احساس میکنیم که عبارات مهمی که در نجوا گفته میشود میتواند بر سلامتی ما تأثیر بگذارد. برای کودکان، صدای آرام غالباً آرامش بخش است، بنابراین شما میتوانید به نجوا بپردازید تا به سادگی اضطراب کودک را کاهش دهید.
سعی کنید هنگام صحبت با فرزندان خود از عبارات "وقتی که ... سپس" بیشتر استفاده کنید. این رفتار به کودکان کمک میکند تا بفهمند که میتوانند موقعیت را کنترل کنند و این فرزند شما است که کنترل میکند که چه موقع نتیجه مثبت رخ دهد. همچنین هنگامی که از کودک خود میخواهید برخی کارها را انجام دهد از این جملات استفاده کنید: "وقتی کارتون را تماشا کردید، لطفاً ظرفها را بشویید. "
مغز کودکان زیر ۷ سال نمیتواند بیش از ۱ تا ۲ قطعه اطلاعات دخیره کند و کودکان بزرگتر و بزرگسالان میتوانند حداکثر ۳ تا ۵ قطعه را ذخیره کنند. به همین دلیل تلاش در جهت جلب توجه کودک با چندین جمله به طور همزمان بیهوده است - بهتر است همه موارد مهمی را که میخواهید بیان کنید در ۱ یا ۲ عبارت کوتاه قالب بندی کنید. بهتر است قوانین مربوط به امنیت و ایمنی را به تدریج منتقل شوند تا مغز کودک را با مجموعهای از توصیهها و دستورالعملها درگیر نکند.
اگر فرزندانتان مدام به شما بی اعتنایی میکنند، شاید هنگام صحبت با آنها بیش از حد صدایتان را بلند کنید یا حقیقتا بیش از حد نق میزنید. به دلایل زیر بهتر است دومی را انجام ندهید:
• این باعث میشود کودک احساس بی کفایتی کند.
• بچهها احساس میکنند که از آنها بهره گیری و کنترل میشوند و از والدین فاصله میگیرند.
• آنها کمتر به شما گوش میدهند.
• غر زدن شما به راحتی آنها را آزار میدهد.
• بچهها خیل سریع میفهمند که فقط باید منتظر بمانند تا طوفان کلمات به پایان برسد و کار بدون کمک آنها به پایان برسد.
• هم شما و هم کودک فقط بر قسمت منفی موضوع تمرکز میکنید نه بر راه حل آن.
به جای خشمگین شدن اینکه چرا ظرفهای کثیف برای چندمین بار روی میز باقی مانده، سعی کنید کودک را برای اقدامات صحیح او تحسین کنید. اگر از کودک تان چیزی میخواهید، دستورالعملهای روشنی ارائه دهید و فقط یکبار به آنها در مورد عواقب آن هشدار دهید.
این مهم است که کودک بفهمد اقدامات آنها چگونه بر افراد و حیوانات اطراف شان تأثیر میگذارد. نیازی نیست احساس گناه را در آنها القا کنید، فقط باید توضیح دهید که اقدامات آنها میتواند برای کسی درد، اندوه و ناراحتی ایجاد کند. این به فرزند شما کمک میکند تا همدلی با دیگران را سریعتر بیاموزد. به فرزند خود بگویید که از صحبت هایش چه احساسی دارید یا رفتار او به شما چه میگوید. به عنوان مثال: "غر زدن شما به من میگوید خسته شده اید و وقت آن رسیده است که ما زمین بازی را ترک کنیم. "
بیاموزید که به پسر یا دخترتان بدون وقفه یا حواس پرتی به امور دیگر (مانند: تماشای فیلم یا ارسال پیامک) توجه و گوش کنید. این باعث میشود کودک احساس درک شدن کند و آنها در پاسخ به این رفتار بیشتر به شما گوش خواهند داد.
حتی اگر آنها را در حال انجام کاری میبینید که نباید انجام میدادند، بگذارید آنها صحبت کنند. در مورد احساسات شان و آنچه آنها را وادار به انجام این کار کرده است، بیاموزید. فقط پس از این اقدامات است که میتوانید به آنها توصیهای در این زمینه ارائه دهید.
به جای اینکه هزاران بار قوانین ایمنی را برای فرزندانتان تکرار کنید و آنها با دقت گوش ندهند، خاطرات آنها را به کار بیندازید. از آنها سوالی بپرسید که در یک موقعیت خاص چه کاری باید انجام دهند یا اینکه یک موضوع خاص را چگونه میبینند. این به آنها کمک میکند قوانین را بهتر به خاطر بسپارند و هنگام یادآوری یک توصیه مفید مانند طوطی به نظر نخواهید رسید.
پدر و مادری که به خاطر برداشتن بینی یا عصبانیت در جمع بر سر فرزندشان فریاد میزند، احتمالاً نه با کودک، بلکه با نحوه درک خود او مشکل دارد. آنها احساس شرم میکنند که ممکن است کسی فکر کند که او والدین بدی است. برای اینکه بیاموزید فرزندان خود را با تمام عیوبشان بپذیرید (که پایه اعتماد است)، والدین باید قبل از هر چیز خودشان را بپذیرند. حتی اگر در حال حاضر رفتار کودک شما کامل نیست، نباید شک کنید که او به یک فرد شایسته تبدیل خواهد شد. آنها را با تمام نقص هایشان دوست داشته باشید. بچهها فقط در صورتی به نظر شما گوش میدهند که به طور مداوم حمایت شما را احساس کنند.
وقتی پسر یا دخترتان به آنچه شما به آنها میگویید توجهی نمیکند یا به صورت نمایشی در را به صورت شما میکوبد، چه میکنید؟ وقتی شما بچه بودید والدینتان چگونه توانستند از چنین درگیریهایی خلاص شوند؟