به گزارش مجله خبری نگار،با توجه به انتشار نامهای منتسب به همسر اول استاد شجریان بر آن شدیم که اصل موضوع را واکاوی کنیم. نامه مذکور چندین سال قبل و از طرف شخصی بنام شهرناز جمشیدی نوشته و منتشر شده بود
۱- پس از انتشار خبرهای مرتبط با اطلاع رسانیِ بیماری استاد شجریان که موجی از احساسات را در جامعه برانگیخت، این متن ساختگی با عنوان «نامهی خانم شهرناز جمشیدی، همسر اول محمدرضا شجریان» در شبکههای اجتماعی پخش و منتشر گردیده است.
۲- بر خلاف ادعای متن شایعه، نام همسر اول شجریان، «فرخنده گل افشان» و نام همسر دوم وی نیز «کتایون خوانساری» است و او با فردی به نام شهرناز جمشیدی هیج نسبت خویشاوندی نداشته است.
۳- شخصی به نام «شهرناز جمشیدی» هویت واقعی نداشته و ساخته و پرداخته دست شایعه پردازان میباشد و متاسفانه مانند بسیاری از شایعات شبکههای اجتماعی، انتشار گسترده این مطلب نیز ناشی از عدم تحقیق و راستی آزمایی مطالب دریافتی در شبکههای اجتماعی توسط کاربران میباشد.
نامه جنجالی شهرناز جمشیدی
سرطان چه بیماری وحشتناکی …
اسمش تن همه را میلرزاند، اما چه خوب که وقتی چنگال اش را بر گردن ات میاندازد، استاد #شجریان باشی و وقتی همه میفهمند برای تندرستی ات دعا کنند.
کاش دوست عزیز من هم استاد #شجریان بود و وقتی سرطانی پا به زندگیش گذاشت و آن را از چنگ اش در آورد کسی با او همدردی میکرد؟!
یادم میآید مردان به کنار، حتی همهی زنهای #فمینیست_نما هم از #شجریان حمایت میکردند که یک زندگی حدودا سی ساله را زیر پا گذاشته و به سوی زنی رفته که میتوانست دخترش (!) باشد؛ و میگوید اگر با او نباشم نمیتوانم بخوانم، ” این زن آواز من است، زندگی من است ”
محمدرضا که زمانی #فریدون_مشیری در باره اش گفته بود ناسالمترین هنرمندی است که دیده، حالا از همه طرف حمایت میشد که “زندگی خصوصی یک هنرمند بخودش بستگی دارد.
حق با او بوده، حتما اگر با همان زن قبلی میماند، خلاقیتش میخشکید، هنرش به فنا میرفت. ”
هیچ کس آن روزها به زنی فکر نمیکرد که سالها با دربدریهای #محمدرضا ساخته، با اتاقی که با یک پرده از حیاط جدا میشده با دوبچه، دوام آورده تا او شده است #استاد_شجریان
همه از #پدری گفتند که #پسری، چون #همایون پروریده، انگار مادری نداشته هرگز …
هیچ کس از #صبوری زنی نگفت که تاب “سرطان بی وفایی” را آورد، مبادا متهم به نابودی سرچشمه هنر شود!
یا مبادا متهم به #تحجر و دوری از آداب مدرنیسم شناخته شود.
زنی که گاه حتی تظاهر میکند به اینکه چه خوب حالا راحت ترم، زندگی خودم را دارم، تا از تک و تا نیفتد …
زنی که همه نادیده اش گرفتند #سرطانی را که زندگی ش را نابود کرد.
زنی که حتی یک بار نگفت، هنر درست، اما انسانیت چی؟
نگفت شاید اگر من زیر پا له نمیشدم، #هنر والاتری زاده میشد جناب استاد!
هیچ کس نگفت چرا باید خسرو آواز ایران پنجاه و یک ساله با دختری بیست و شش ساله ازدواج کند.
زنی که با شنیدن خبر #سرطان_استاد، وقتی میفهمد طول عمر سرطانیها طیفی است از سی چهل روز تا سی چهل سال میگوید امید که تا چهل سال دیگر سایه اش بالای سر بچه هاش و دوستدارانش باشد.