به گزارش مجله خبری نگار، در سکوتی که خانهی مرتب، در میان کارهای روزمره، غذا پختن، شستشو، مراقبت از کودکان و. ممکن است بسیاری از زنان به این بیاندیشند که چقدر برای خود زمان میگذارند؟ یا اینکه چه آرزوها و اهداف بزرگی داشتند! چه برنامههایی در سر میپروراندن! گاهی خستگی طاقت فرسای کارهای روزمره در کنار فکر کردن به آرزوهای دست نیافته موجب بروز افسردگی در برخی زنان خانه دار میشود.
در این خصوص با دکتر فاطمه فیاض، فوق دکترای روانشناسی سلامت، استاد دانشگاه، روان درمانگر و رئیس انجمن ایرانی روانشناسی اسلامی به گفتوگو نشستیم.
دکتر فاطمه فیاض در ابتدا به بیان نقش زن در جامعه و خانواده پرداخت و گفت: خداوند متعال انسان را از دو جنس زن و مرد آفریده و تفاوتهای فیزیولوژیکی، روانشناختی، هیجانی، عاطفی و معنوی بین این دو جنس ایجاب میکند که هر کدام یک نقش متناسب با این ویژگیها را در جامعه داشته باشند. درست است که هیچ یک بر دیگری برتری ندارند، اما به هر حال با توجه به اقتضائات، ویژگیها و توانمندیهای متفاوتی که در برخی جنبهها با هم دارند، لازم است که با توجه به اینها نقشهای متفاوتی در جامعه داشته باشند. بر همین اساس قاعدتا شغلهای مردانه و زنانه با یکدیگر متفاوت است.
خانه داری خرده نقشهایی است که یک زن میتواند در یک خانواده داشته باشد
بسیاری از شغلها و موقعیتها برای زنان و بسیاری برای مردان مناسبتر هستند. اما برخی از شغلها هستند که زن و مرد ندارند و هر دو میتوانند آنها را انجام دهند. زنان با توجه به ویژگیهایی که دارند، بهتر از مردان میتوانند، نقشهای مرتبط با خانه، مدیریت فرزندان و خانه، خانه داری، تربیت فرزند و مسئولیتهایی که به نوعی ارتباط موثر با دیگران دارند را ایفا کنند. خانه داری شامل بسیاری از خرده نقشهایی است که یک زن میتواند در یک خانواده داشته باشد.
این روان درمانگر در خصوص اهمیت شغل خانه داری گفت: خانه داری فقط به معنی نظافت و رتق و فتق کردن خوراک و پوشش خانواده نیست. خانه داری مجموعهای از نقشهایی است که این امکان را به زنان میدهد که روابط اعضای خانواده را گرم و صمیمی نگه دارد، با بچهها ارتباط موثر داشته باشد، به امر تربیت آنها بپردازد، مسائل مربوط به خانواده و روابط اجتماعی با دیگران را مدیریت کند و ارتباط با همسر را به سمتی ببرد که فضای خانواده را بعد از یک روز پر تنش و سخت به سمت آرامش سوق دهد وخانه را به یک محل امنی برای همسر و فرزندان تبدیل کند.
همچنین این نقش مهم، نیازمند داشتن علم و مهارت در زمینههای مالی و اقتصادی، رشد معنوی، رشد سیاسی، رشد فرهنگی و رشد مهارتی برای یک خانواده شاد و پویاست. همین موضوع این نقش را بسیار مهم میکند. اما یک زن ممکن است عنوان نقش خانه دار را داشته باشد و در هر یک از این ابعاد ضعف داشته باشد و برای بهبود آنها هم برنامه ریزی نداشته باشد. برخی دیگر با توجه به اینکه اهمیت این نقش را درک کردهاند برای همه این ابعاد در زندگی برنامه داشته و به آن توجه میکنند به همین دلیل زندگی شادتر و رضایتمند تری را تجربه میکنند. این دسته از زنان همواره در حرکتاند و توقف ندارند و همین پویایی در سلامت روان آنها نقش موثر ایفا میکند.
خانه داری در عین اینکه طیف گستردهای از مسئولیتهای بسیار مهم است، میتواند نقش پر چالشی برای یک زن باشد؛ مواجهه با چالشهای متعدد در زمینه ارتباط با همسر، فرزندان، دیگران و امور منزل ضرورت خودآگاهی، خودسازی، هدفمندی و تقویت تاب آوری و معنویت و رشد فردی و اجتماعی زنان خانه دار را روشن کند.
به همین منظور یک زن لازم است مهارتهای لازم را برای ایفای درست این نقشها داشته باشد. پس خانه داری یک حوزه بسیار گستردهای است که زنان خانه دار بخوبی این امر را درک میکنند.
در عین حال داشتن عنوان خانه دار نمیتواند نشانه موفقیت یک زن در آن باشد، ناکارامدی در خانه داری موجب حس ضعف، بی هدفی، افسردگی، اضطراب و ناامیدی در زنان میشود. زنان خانه دار باید برای ایفای نقش خود تلاش کنند و در این راستا همسر، اعضای خانواده و جامعه نقش مهمی دارند چراکه باید زمینه رشد فردی و اجتماعی آنها را فراهم آورده و در عین حال برای معرفی نقش مهم خانه داری با هم ابعاد و پیچیدگیها آن تلاش کنند؛ و زنان خانه دار و فرهنگ خانه داری را در جامعه بالا ببرند.
دکتر فیاض گفت: پس از انقلاب صنعتی زنها نیز به عنوان نیروی کار وارد کارخانهها شدند و کم کم نیاز به این بودکه نقش خانه داری آنها کمرنگ شده و روی کار و بهره وریهای شغلی و اقتصادی تاکید کنند، همین امر موجب شد که چالش بین زن و مرد بوجود آید و زن از زنانگی خودش به تدریج خارج شده و به سمت و سویی برود که از سوی نهضتهای فمنیستی ادعای برابری زن و مرد را مطرح کنند. این مسائل موجب شد که در سیر تاریخی تلاشی برای کم اهمیت جلوه دادن نقش زنان و خانه داری آنها دیده شود و زنان به مرور به سمتی حرکت کنند که فقط شغل و تحصیل و جایگاه اقتصادی برایشان مهم شود. رواج این فرهنگ به مرور به یک بحران در خانواده تبدیل میشود.
در اسلام، زن ضمن آسودگی اقتصادی، میتواند به تحصیل، شغل و رسیدگی به خانواده بپردازد
در نظام فرهنگ اسلامی در واقع مرد نان آور خانواده است و زن باید در کمال آرامش و بدون اینکه دغدغه برطرف کردن نیاز اقتصادی داشته باشد به امور زندگی خود و فرزندانش بپردازد. این مسئله شان زن را بالا میبرد، در فرهنگ اسلامی یک زن در عین حال که نباید دغدغه اقتصادی داشته باشد، میتواند به تحصیل علم بپردازد، میتواند جایگاه شغلی داشته باشد و در عین حال به امور خانه و فرزندان رسیدگی کند و این یک فرصت بسیار ویژه برای زنان است.
رئیس انجمن ایرانی روانشناسی اسلامی در زمینه سلامت روان زنان خانه دار گفت: سلامت روان در هر شغلی ممکن است به خطر بیافتد و این فقط مختص به زنان خانه دار نیست. بسیاری از زنان هستند که در جایگاههای بالای شغلی قرار گرفتهاند، اما سلامت روان خوبی ندارند، حال باید دید دلیل آن چیست؟
یکی از مهمترین دلایل این امر را نداشتن هدف و مقصد و همین طور نداشتن برنامه در ابعاد مختلف زندگی دانست. انسان در هر شغل و نقشی میتواند بدون اینکه دلیل یا چرایی آن را بداند کار کند و پس از مدتی خسته و درمانده شود. زن خانه دار باید اولا شان خانه داری، اهمیت این نقش و چرایی عهده دار شدن این نقش را بداند سپس ابعاد مهم این نقش را بشناسد و بداند که خانه داری صرفا به معنای انجام کارهای روزمره خانه نیست. برای یک خانه دار خوب بودن مجموعهایای علم و مهارت در ابعاد مختلف نیاز است که اگر یک زن به دنبال آنها باشد برای تمام عمر خود برنامه خواهد داشت. مثلا یکی از این نیازهای نقش خانه داری، داشتن رشد و برنامه فردی است چراکه یک زن اگر خود در مسیر رشد و شکوفایی استعدادهایش نباشد و حرکت نداشته باشد و هدفمند نباشد و برای اهدافش تلاش نکند نمیتواند فرزندان موثر و خودساختهای تربیت کند.
خانه داری صرفا به معنای انجام کارهای روزمره خانه نیست. برای یک خانه دار خوب بودن مجموعهایای علم و مهارت در ابعاد مختلف نیاز است که اگر یک زن به دنبال آنها باشد برای تمام عمر خود برنامه خواهد داشت.
یک زن خانه دار به عنوان مربی خود باید رشدیافته شده باشد. اگر یک زن به این ابعاد در خانه داری توجه نکند حتما سلامت روانش آسیب میبیند. همسران در این زمینه باید به زنان کمک کنند چرا که دید اشتباه بسیاری از مردان از خانه داری موجب میشود یک زن باطراوت بعد از مدتی تبدیل به یک گل خشکیده شود.
اگر مردی همسر خود را برای مهارت آموزی؛ علم آموزی، رشد معنوی، فعالیتهای اجتماعی و .. در کنار امور منزل تشویق نکند حتما نمیتواند قوام و رشد دهنده باشد! توجه به این امور نیز برای ایفای نقش خانه داری اهمیت زیادی دارند. آن چیزی برای زنان خانه دار بسیار مهم است این است که در کنار وظایف خانه و خانه داری حتما برای خودشان یک برنامه، یک هدف، یک افقی را ترسیم کنند و در تمام جنبههای زندگی خودشان آن را دنبال کنند تا این مسیر برای آنها از نظر فردی آسیب زا نباشد.
گاهی اوقات زنان پس از بچه دار شدن تمام فعالیتهای اجتماعی و کاری خودش را متوقف میکند. برخی از زنان بعد از ازدواج به این سمت سوق پیدا میکنند، اتفاقا فعالیت اجتماعی، سیر علمی و داشتن برنامههای فردی برای یک زن واجب و یک نیاز حقیقی است که باید تامین شود.
ما در ابعاد مختلف زندگی مانند؛ ابعاد علمی، حقیقی، سلامت، تفریح، روابط خانوادگی، بحثهای خانوادگی، روابط دوستی، امور معنوی و مذهبی نیاز به ترسیم اهدافمان داریم. این نیازها جزئی از نیازهای واقعی ما است که اگر تامین نشود قطعا ما را به سمت غمگینی و افسردگی سوق میدهد. پس ما باید به تمام نیازهای حقیقی خود توجه داشته باشیم.
در عین حال که ازدواج و بچه داشتن برای یک زن یک نیاز حقیقی است، سیر علمی داشتن، روابط اجتماعی داشتن، اثرگذاری اجتماعی و کنشگری فعال اجتماعی نیز داشتن برای او یک نیاز حقیقی و واقعی است. پس باید توجه کنیم که یک زن باید همه جانبه به آنها بپردازد تا در نقش خانه داری نیز موفق باشد.
وی توصیه کرد که ما باید به مردان نیز آموزش دهیم که بعد از ازدواج حتما در عین اینکه در واقع اجباری برای زن فراهم نمیکنند که یک زن، نان آور خانواده شود و از نظر اقتصادی فعالیت کند، باید اولا نقش خانه داری را در نظر خودو همسرشان بزرگ کرده، در این مسیر به او کمک کرده؛ ابعاد مختلف خانه داری را ببینند و همسر خود را برای طی کردن مسیرهایی را که دوست دارد از نظر علمی، فرهنگی و اجتماعی پیگیری کند تشویق کنند و بدانند که خود این فعالیت داشتن و رشد فردی همسرشان در اجتماع میتواند زمینه سلامت روان بالاتر و شادی و نشاط همسرشان را فراهم کند.
خانوادهای ایدهآل، خانوادهای است که زن و مرد در نقشهای خود همدلی و همگرایی داشته باشند.
در کنار این با توجه به سختیهای زیادی که خانه داری دارد مردها باید با توجه به الگوهای خوبی که داریم مانند حضرت علی بهتر است در امور خانه داری مانند؛ ظرف شدن، نظافت خانه و امور دیگری به همسر خود کمک کنند و زنان نیز در امور همسرانشان در کنار آنها باشند و کمک کنند.
خانوادهای که در آن زن و مرد در عین توجه به نقش خود، برای تحقق بهتر نقش دیگری با او همدلی و همفکری و همراهی و همگرایی دارند خانوادهای ایده آل خواهد بود.