به گزارش مجله خبری نگار،سینمای هند یا بالیوود یکی از بزرگترین صنایع فیلمسازی در جهان است که به خاطر جمعیت بالای هند، از پرطرفدارترین سینماهای جهان به شمار میآید. فیلمهای هندی حال و هوای خاص خود را داشته و برخی از بازیگران آنها در خارج از هند نیز مشهور هستند؛ از جمله عامر خان. عامر خان اولین حضور خود در سینما را به عنوان کودک-بازیگر در فیلم پیروزی خاطرات انجام داد و پس از آن اولین نقش اصلی خود را در از قیامت به قیامت، یک داستان عاشقانه تراژیک با الهام از رومئو و ژولیت، تجربه کرد. این فیلم یک موفقیت تجاری بزرگ بود و آغازگر دوران حرفهای موفق عامر خان بود.
عامر خان به خاطر بازیهای پرتنش و انتخاب هوشمندانه فیلمنامهها مورد توجه قرار گرفته است. او معمولاً به عنوان “آقای کمالگرا” شناخته میشود، زیرا این بازیگر هندی اغلب سالی تنها در یک فیلم باز میکند تا وقت و توجه خود را روی آن پروژه متمرکز نماید. عامر خان اغلب درگیر فرآیند خلاقیت در پشت پرده بزرگ نیز هست و یک شرکت تولید فیلم به نام عامر خان پروداکشنز نیز تاسیس کرده است. عامرخان از زمان اولین بازی خود در سال ۱۹۸۸، در بیش از ۵۷ فیلم بازی کرده است. در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ فیلم برتر کارنامه هنری عامر خان آشنا خواهیم کرد.
۱۰- فنا (۲۰۰۶)
۹- کسی که برنده میشود پادشاه است (۱۹۹۲)
۸- لاگان (۲۰۰۱)
۷- گجینی (۲۰۰۸)
۶- پیکی (۲۰۱۴)
۵- خواسته دل (۲۰۰۱)
۴- ستارههای روی زمین (۲۰۰۷)
۳- زعفرانی رنگش کن (۲۰۰۶)
۲- دنگل (۲۰۱۶)
۱- سه احمق (۲۰۰۹)
در فیلم هندی فنا، ریهان (عامر خان)، یک جوان راهنمای تورهای گردشگری است که با زونی (کاجول)، یک زن نابینا آشنا شده و بلافاصله جذب او میشود. با وجود داستان عاشقانه شیرینی که بین این دو شکل میگیرد، رازهای تاریک در گوشهای منتظر میمانند تا فاش شوند و افشای این رازها میتواند رابطه بین ریهان و زونی را نابود کند. پس از اینکه ریهان به ظاهر در یک انفجار بمب کشته میشود، مشخص میگردد که او رهبر شبه نظامی یک سازمان تروریستی خطرناک است.
در نهایت، فنا داستانی از عشق ناکارآمد است که به خون و رازهای تاریک آغشته شده است و ثابت میکند که عشق یا شما را میسازد یا نابودتان میکند. این فیلم به یک موفقیت تجاری تبدیل شد و برای خط داستانی اش مورد تحسین قرار گرفت، که اغلب اتفاقات منحصربهفرد و غافلگیرکنندهای را در پی داشت. به طور خاص، عامر خان برای بازی خود در نقش ریهان مورد تحسین قرار گرفت، زیرا او به شکل اقناع کننده و قاب باوری نقش فردی بسیار صادق و همزمان با تفکرات شیطانی را بازی کرد.
جو جیتا ووهی سیکاندار (کسی که برنده میشود) داستان سانجیلال (عامر خان) و برادر بزرگترش راتانلال (مامیک سینگ)، دو دانشجوی کالج در دهرادون را دنبال میکند. از آنجایی که خانواده آنها بخشی از طبقه متوسط کارگر است، رقابت شدیدی بین آنها و سایر مدارس نخبهتر وجود دارد، به خصوص در مورد مسابقات ورزشی سالیانه.
اگرچه این فیلم دست کم گرفته شده یک درام ورزشی است، اما به بررسی موضوعات بنیادین برادری و رشد شخصی میپردازد، در حالی که سانجیلال از پسری تنبل و بی هدف با اهدافی اندک در زندگی به فردی متمرکز و مسئولیت پذیر تبدیل میشود. علیرغم آهنگ عاشقانه زیبا و ساده، پهلا ناشا (“عشق اول”) که به عنوان یک آهنگ محبوب و بدون تاریخ مصرف مورد توجه آهنگهای هندی قرار گرفته است، این فیلم عمدتاً داستان دو برادر است. کسی که برنده میشود پادشاه است هنوز هم به عنوان یک فیلم تاثیرگذار در نظر گرفته میشود که به سطحی نگری و تفاوتهای طبقاتی میپردازد، در حالی که ریشه در واقعیت زندگی دارد.
لاگان، که به مالیات زمین یا باج ترجمه میشود، در سال ۱۸۹۳ روایت میشود، زمانی که هند تحت سلطه بریتانیا بود. این فیلم هندی داستان گروهی از کشاورزان در دهکدهای کوچک را دنبال میکند که در شرایط فقر و محصول نامناسب به دلیل خشکسالی طولانیمدت، شرایط دشواری را تجربه میکنند، به ویژه به این خاطر که مالیات زیادی برای آنها تعیین شده است. بووان (عامر خان) ناامید و خشمگین از این شرایط، دست به کار شده و آشکارا با پرداخت مالیات مخالفت میکند.
در تلافی این اعتراض، یک افسر نفرت انگیز و متکبر، سروان راسل (پل بلکثورن)، روستاییان را به بازی کریکت، ورزشی کاملاً جدید برای آنها، دعوت میکند. اگر روستاییان بتوانند تیم راسل را شکست دهند، مالیاتی که بدهی دارند به مدت ۳ سال لغو میشود. لاگان به خاطر کارگردانی، فیلمنامه، بازیگری و خط داستانی که به نابرابریهای حاکمیت استعماری در هند میپردازد، مورد تحسین گسترده قرار گرفت.
گجینی، به عنوان بازسازی غیررسمی فیلم هالیوودی ممنتو، داستانی درباره سانجی سینگانیا (عامر خان) است که از معضل از دست دادن حافظه کوتاه مدت رنج میبرد. او هوشمندانه از عکسها، یادداشتها و خالکوبیهایش برای یادآوری هدفش استفاده میکند: انتقام گرفتن از عاملان مرگ دوست دخترش. برخلاف ممنتو، تقریباً نیمی از گجینی به بررسی هویت شخصیت سانجی قبل از آسیب مغزی و فراموشی بعدی او میپردازد.
داستان پیشینه این شخصیت به بینندگان اجازه میدهد تا با او همذات پنداری کنند و بخواهند او موفق شود. به همین ترتیب، ممنتو بیشتر از نگاه شخصیت اصلی داستان روایت میشد. با این حال، گجینی دیدگاههای شخصیتهای دیگر را نیز در خود گنجانده و فرصت کافی برای لحظات پرتعلیق فراهم میکند. این فیلم یک موفقیت بزرگ بود و یکی از بهترین بازیهای عامر خان به حساب میآید. خان دو جنبه بسیار متفاوت از یک شخصیت را به تصویر میکشد، در حالی که بینندگان سانجی را به عنوان یک تاجر دارای اعتماد به نفس و در عین حال خوش قلب و همچنین مردی انتقامجو، بداخلاق و خشمگین میدیدند.
این فیلم حول محور پیکی (عامر خان)، یک موجود بیگانه روایت میشود که پس از دزدیده شدن کنترل سفینه فضاییاش بعد از رسیدن به زمین، سرگردان میشود. وقتی پیکی سعی میکند کنترل را پیدا کند، با دنیای اطرافش آشنا میشود و در نهایت وقتی همه به او توصیه میکنند که از خدا کمک بگیرد، خود را در کانون بحث ادیان مختلف میبیند. او پس از اینکه توجه یک روزنامه نگار کنجکاو (آنوشکا شرما) را جلب میکند، به کمک او تلاش دارد تا نقشههای پول پرستانه و متقلبانهای را که مردان مذهبی مخفی کردهاند، کشف کنند.
دیدگاه تازه به دست آمده پیکی، برداشتی منحصربهفرد از تفاوت بین آداب و رسوم ساخته و پرداخته انسان و آداب مذهبی واقعی ادیان به ارمغان میآورد. همچنین، این فیلم به این موضوع پرداخته است که چگونه میتوان از دین برای سوء استفاده از ترس مردم و البته منفعت طلبی و برخی از جنبههای ریاکاری برخی ادیان استفاده کرد. اگرچه این فیلم در چندین مورد جنجال آفرین شد، اما PK به شدت مورد تحسین قرار گرفت و به عنوان یکی از موفقترین فیلمهای تاریخ بالیوود شناخته میشود.
دل چاهتاهای (خواستههای دل) حول محور سه نفر میچرخد، سمیر (سیف علی خان)، آکاش (عامر خان) و سیذارت (آکشای خانا) که عشق، زندگی و دوستی را تجربه میکنند. همچنین این فیلم به خاطر بررسی موضوعات بدون تاریخ مصرفی مانند دوستی، تغییرات زندگی و رشد شخصی مورد توجه قرار گرفت. این فیلم درخشان با موضوع بلوغ، در مقایسه با داستانهای عاشقانه قابل پیشبینی و اغلب ملودراماتیکی که در بالیوود در اوایل دهه ۲۰۰۰ وجود داشت، به عنوان یک داستان منحصربهفرد متمایز بود.
فیلم هندی خواسته دل داستانی تازه و قوی داشت و به خاطر نمایش واقع گرایانه اش از جوانان مدرن مورد تحسین قرار گرفت. Dil Chahta Hai بسیار قابل درک و ساده بود که آن را به یک کلاسیک معاصر جاودانه تبدیل میکرد که جلوتر از زمان خود بود. عامر خان کیفیتی دارای عیب نقص و در عین حال مسحورکننده به شخصیت خود تزریق میکند که او را به شخصیتی جذاب برای مخاطب تبدیل کرده و به این بازیگر اجازه میدهد تا جنبهای متفاوت شخصیت روی صفحه نمایش خود را نشان دهد.
داستان فیلم هندی ستارههای روی زمین روی شخصیت ایشان آواستی (دارشیل صفری)، پسری هشت ساله تمرکز دارد. از آنجایی که او در خواندن و نوشتن مشکل دارد، با ناراحتی والدین و معلمانش، که از عملکرد ضعیف تحصیلی او ناراضی هستند، مجبور میشود در یک مدرسه شبانهروزی سختگیر ثبت نام کند. ایشان که نمیتواند با محیط پرشتاب مدرسه همگام شود، از همکلاسی هایش دوری میگزیند تا اینکه توجه معلم هنر جدید مدرسه، رام شانکار نیکومبه (عامر خان) را به خود جلب میکند.
اگرچه دوران حضور عمران خان روی صفحه نمایش کوتاه بود، اما شخصیت او یک نقطه عطف غیرقابل انکار برای مسیر شخصیت ایشان است. او وقت خود را فراتر از کلاس درس در اختیار ایشان میگذارد و در اوقات فراغت خود به آموزش ایشان میپردازد، و مشکل ایشان به خاطر دشواری در یادگیری و جهالت والدینش را به آنها متذکر میشود. فیلم ستارههای روی زمین به دلیل افزایش آگاهی در مورد خوانش پریشی مورد تحسین و تمجید قرار گرفت. عامر خان به طور فعال در روند ساخت فیلم چه در جلو و چه پشت دوربین شرکت داشت و کارگردانی و تهیه کنندگی این فیلم را نیز بر عهده گرفت.
رنگ دی بسنتی (زعفرانی رنگم کن) یک فیلم اجتماعی-سیاسی درباره یک فیلمساز بریتانیایی به نام سو (آلیس پتن) است که پس از خواندن دفتر خاطرات پدربزرگش که دوران خدمتش به عنوان یک سرهنگ در ارتش بریتانیا را مستند میکند، به امید ساخت یک فیلم به هند سفر میکند. او در این مدت شاهد اسارت، شکنجه و اعدام مبارزان سرشناس آزادی خواه هند در دهه ۱۹۳۰ است. این فیلم که گروهی از دانشجویان بی هدف و عمدتاً غیرسیاسی را دنبال میکند، دو خط زمانی از دانشجویان و شخصیتهایی که گفته شد را به تصویر میکشد که در نهایت به هم ختم میشوند.
وقتی فساد دولت محلی منجر به مرگ غم انگیز دوست صمیمی آنها و لکه دار شدن اعتبار او میشود، دانشجویان با الهام از مبارزان آزادی که در فیلم سو به تصویر میکشند، کنترل امور را به دست میگیرند. زعفرانی رنگش کن یک فیلم میهن پرستانه است که بر جنبش تاریخی آزادی بخش هند تمرکز داشته و ذهنیت جوانان امروز را بررسی میکند.
دنگل (در زبان هندی به معنای کُشتی) یک فیلم ورزشی زندگینامهای است که داستان ماهاویر سینگ فوگات (عامر خان) را دنبال میکند، کشتی گیری که آرزوی کسب مدال طلا را دارد. بعد از پایان دوران کشتی اش، او امیدوار است تا آرزوهای خود را از طریق پسرش عملی کند. بعد از اینکه صاحب ۴ دختر شده، ماهاویر در مییابد که این دختران پتانسیل تبدیل شدن به کشتی گیر را داشته و علیرغم عکس العمل و فشارهای اجتماعی ناشی از دور شدن خود و دخترانش از انتظاراتی که از دختران در این جامعه وجود دارد، وی مربیگری دخترانش را بر عهده میگیرد.
این فیلم داستان واقعی و عجیب ماهاویر سینگ فوگات را به تصویر میکشد که دخترش، گیتا را آموزش داد، دختر کشتی گیری که اولین مدال طلای هند را در رشته کشتی در سال ۲۰۱۰ به دست آورد. همچنین دنگل که با نام دنگال نیز شناخته میشود تعهد عامر خان به شخصیتهای سینمایی را نیز نشان میدهد، زیرا وی بدن خود را برای مطابقت با این نقش تغییر داد و یک بازی قوی و اقناع کننده از خود در این نقش نشان داد.
سه احمق که در اصل بر اساس کتابی نوشته چتان باگات ساخته شده است، در سال ۲۰۰۹ در قالب فیلمی به کارگردانی راجکومار هیرانی اقتباس شد. این فیلم هندی با موضوع دوران بلوغ، حول محور سه دوست، رانچو (عامر خان)، فرهان (آر. اچ. ماداوان) و راجو (شارمان جوشی) میچرخد که در دانشکده مهندسی هند با هم دوست میشوند. سالها بعد، فرهان و راجو سعی میکنند تا در سفری پر فراز و نشیب، دوستشان رانچو که مدت هاست از او بی خبرند را پیدا کنند.
این فیلم به موضوعات بسیاری مرتبط با سیستم آموزشی هند، از جمله موفقیت تحصیلی، پدرسالاری و استرس عملکرد تحصیلی میپردازد. شخصیت رانچو بسیار منحصربهفرد و خاص بود و بینندگان را بر آن میداشت تا از دیدگاه او درباره مسائل فکر کنند. رانچو این سوال را مطرح میکند که چگونه آموزش به مسابقهای برای کسب نمرات بهتر، مشاغل با درآمد خوب و ایده موفقیت تبدیل شده است، در حالی که خود لذت یادگیری در طول زمان در برههای از تحصیل از بین میرود. یکی از طولانیترین فیلمهای کمدی تاریخ، سه احمق در میان بهترین فیلمهای سینمای هند قرار میگیرد که هر کسی باید ببیند.
منبع:روزیاتو