به گزارش مجله خبری نگار،طبق مطالعهی جدیدی که در مجلهی شناخت (Cognition) منتشر شده است، شناخت طرحوارهها با پر کردن شکافها در هنگام عدم یادآوری، کاهش حافظه مرتبط با سن را جبران میکند.
با افزایش سن، حافظه اپیزودیک ما - یادآوری رویدادها و تجربیات خاص - رو به زوال میرود. با این حال، این زوال بر همه انواع اطلاعات به طور یکسان تأثیر نمیگذارد. تحقیقات نشان داده است که وقتی اطلاعات با دانش یا طرحوارههای موجود مطابقت دارد، بزرگسالان مسن اغلب به خوبی بزرگسالان جوان عمل میکنند.
دو نظریه اصلی وجود دارد که توضیح میدهد چگونه طرحوارهها بر حافظه در بزرگسالان مسن تأثیر میگذارند: نظریه جبرانی، که نشان میدهد طرحوارهها به پر کردن شکافهای ناشی از نقص حافظه کمک میکنند، و نظریه نقص مهاری، که استدلال میکند طرحوارهها با ایجاد سردرگمی با اطلاعات نامربوط، در حافظه اختلال ایجاد میکنند.
به دلیل دشواری جداسازی اثرات حافظه و مدار، شواهد قطعی نبودند. در این مقاله، میشلام. رامی و همکارانش تلاش کردند تا این اثرات را مستقیماً مطالعه کنند.
این مطالعه شامل ۷۰ شرکتکننده، شامل ۳۵ فرد مسن ۶۲ تا ۸۷ ساله و ۳۵ فرد جوان ۱۸ تا ۲۳ ساله بود. آزمایش آنلاین شامل دو مرحله بود: یک مرحله مطالعه و یک مرحله آزمایش. در طول مرحله مطالعه، شرکتکنندگان در ۶۰ صحنه منحصربهفرد، که هر کدام دو بار ارائه میشد، به دنبال اشیاء هدف گشتند. اشیاء یا در مکانهای سازگار با طرحواره (مثلاً یک فنجان قهوه روی میز قهوه) یا در مکانهای ناسازگار با طرحواره (مثلاً یک فنجان قهوه روی زمین) قرار داده شدند. در طول مرحله آزمایش، به شرکتکنندگان ۸۰ صحنه (۶۰ صحنه قدیمی و ۲۰ صحنه جدید) بدون اشیاء هدف نشان داده شد و از آنها خواسته شد تا مکان شیء هدف را به خاطر بیاورند و اعتماد به نفس خود را در حافظه خود در یک مقیاس ۶ امتیازی ارزیابی کنند.
این مطالعه نشان داد که بزرگسالان مسنتر نسبت به بزرگسالان جوانتر، سوگیری طرحوارهای بیشتری نشان میدهند که نشان میدهد تصمیمات حافظه آنها بیشتر به انسجام طرحواره وابسته است. به طور خاص، دقت یادآوری فضایی بزرگسالان مسنتر برای صحنههای سازگار با طرحواره بهتر از صحنههای ناسازگار با طرحواره بود و این اثر بیشتر از آن چیزی بود که در بزرگسالان جوانتر مشاهده شد. نکته مهم این است که محققان دریافتند که این سوگیری طرحوارهای در درجه اول ناشی از شکستهای یادآوری بزرگسالان مسنتر است. وقتی بزرگسالان مسنتر حافظه ضعیفی داشتند، بیشتر به دانش طرحوارهای برای پر کردن شکافها تکیه میکردند و این شواهدی به نفع نظریه جبرانی ارائه میدهد.
علاوه بر این، دقت مکانی افراد مسن در صحنههای به یاد آورده شده، حتی زمانی که صحنهها را به درستی به خاطر میآوردند، کمتر از افراد جوانتر بود. این نشان میدهد که افراد مسن دقت حافظه ضعیفتری دارند و وقتی حافظهشان دقت کمتری دارد، بیشتر به طرحوارهها تکیه میکنند. با این حال، در صحنههای آشنا، افراد مسن به خوبی افراد جوانتر عمل کردند، که نشان میدهد حافظه مبتنی بر آشنایی با افزایش سن کاهش نمییابد.