به گزارش مجله خبری نگار، دکتر ساناز باغخانی روز جمعه اظهار داشت: تمرکز صرف بر عوامل فردی سلامت روان بدون توجه به ریشههای سازمانی و ساختاری، تنها بخش کوچکی از این چالش بزرگ را هدف قرار میدهد و در این میان تبعیض سازمانی به عنوان عامل مخرب، پیکره سلامت روان نیروی کار را نشانه رفته است.
وی افزود: تبعیض سازمانی هنگامی رخ میدهد که کارکنان به دلایلی غیر از شایستگی و قابلیتهای حرفهای با رفتارهای ناعادلانهای در توزیع فرصتهای شغلی، ترفیع، دستمزد و توجه مدیریتی مواجه شوند.
این پدیده نه تنها یک ناعدالتی اداری که خطری جدی برای سلامت روان افراد محسوب میشود.
این روانشناس سلامت گفت: پژوهشها به وضوح نشان میدهند ادراک بیعدالتی یکی از قویترین پیشبینیکنندههای استرس. اضطراب شغلی، فرسودگی هیجانی و افسردگی است.
هنگامی که پیوند بین تلاش و پاداش در محیط کار گسسته میشود، سرمایههای روانشناختی کارکنان از جمله امید، خودکارآمدی و تابآوری به تدریج تحلیل رفته و سازمان شاهد کاهش بهرهوری، افزایش غیبتها و نرخ بالای ترک خدمت خواهد بود.
وی ادامه داد: تحقیقات میدانی نشان میدهد ۸۷.۸ درصد از افرادی که تبعیض را در محیط کار تجربه کردهاند، دچار مشکلات حاد عاطفی شده و ۱۲.۲ درصد نیز از استرس، افسردگی یا اضطراب پایدار رنج بردهاند. این آمار گویای عمق فاجعهای است که در سایه بیتوجهی مدیران به سلامت روان در حال رخ دادن است.
باغخانی گفت: از دیگر پیامدهای منفی تبعیض در محیط کار میتوان به کاهش چشمگیر انگیزه و تعهد کارکنان، افزایش تنش و بیاعتمادی، افت کیفیت عملکرد فردی و گروهی، فرار استعدادها و در نهایت تضعیف اعتبار سازمان اشاره کرد.
وی تاکید کرد: نهادینهسازی شفافیت در انتصابها و ارتقاها با معیارهای دقیق و قابل ارزیابی، نخستین گام در مسیر مبارزه با تبعیض سازمانی است همچنین آموزش مدیران برای ایجاد محیط حمایتی و تشخیص علائم استرس و مسائل مربوط به سلامت روان، به کاهش جابهجایی و غیبت کمک شایانی میکند.
این روانشناس افزود: ایجاد سازوکار امن گزارشدهی و حمایت از گزارشدهندگان، تدوین برنامههای توسعه شغلی عادلانه و پایش منظم شاخص عدالت سازمانی از دیگر راهکارهای کلیدی برای خروج از این بحران پنهان است.
وی تصریح کرد: سلامت روان کارکنان تنها با مدیریت استرس و مشاوره فردی حفظ نمیشود. در محیطی که تبعیض، رانت و روابط غیرشفاف بر تصمیمها حاکم باشد، افراد به تدریج دچار فرسودگی روانی میشوند.
باغخانی گفت: اگر سازمانها دغدغه جدی برای سلامت روان نیروی انسانی خود دارند، نخستین گام، اصلاح ساختارها، شفافسازی فرآیندها و حذف تبعیض است.
عدالت سازمانی نه یک شعار اخلاقی که بنیان سلامت روان پایدار در محیط کار است.
درمجموع؛ دسترسی به خدمات سلامت روان در بحرانها و شرایط اضطراری؛ یک اولویت همگانی است.