کد مطلب: ۹۴۵۵۵۸
|
|
۳۰ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۵

ابوالفضل جلیلی و داستان‌هایی که اکران نشد

ابوالفضل جلیلی و داستان‌هایی که اکران نشد
مراسم رونمایی از کتاب «داستان‌هایی که اکران نشد» نوشته ابوالفضل جلیلی، کارگردان سینما، در فرهنگسرای سرو برگزار شد.

به گزارش مجله خبری نگار، این مراسم که از سوی کانون ادبی زمستان برگزار شده بود، با حضور عبدالرضا اکبری، چنگیز حبیبیان و جمعی از اصحاب فرهنگ همراه بود.

فیلم‌سازی که فیلم‌هایش اکران نشد

در ابتدای این مراسم سجاد عزیزی آرام مدیر کانون ادبی زمستان درباره انتشار این کتاب گفت: «زمانی به ذهنم رسید که این کتاب را منتشر کنیم که ایشان در کانون ادبی زمستان، خاطره‌ای را تعریف کردند و به قدری خاطره‌گویی ایشان جذاب بود که متوجه شدم با فردی مواجه هستم که نگاه متفاوتی به کلمه و ادبیات دارد. در همان زمان به اینستاگرام ایشان سر زدم و چند داستانی را که عادت دارند پایین عکس‌هایشان بنویسند خواندم و واقعاً شکِ من به یقین تبدیل شد که هرطور شده باید یکی از افتخارات انتشارات ما، کتاب ایشان باشد.»

وی افزود: «نامی که برای این کتاب انتخاب کرده‌اند، با توجه به رزومه زندگی خودشان، بهترین نامی بوده که می‌توانستند انتخاب کنند. ابوالفضل جلیلی هیچ‌کدام از فیلم‌هایشان در ایران اکران نشده و اگر هم اکران شده بیشتر از یک هفته نبوده است.»

بازیگران را «واقع‌گرایانه» هدایت می‌کرد

عبدالرضا اکبری، بازیگر، دیگر سخنران مراسم بود که درباره روش کارگردانی ابوالفضل جلیلی گفت: «سبک کار ایشان با بازیگر به‌گونه‌ای است که فرد را بسیار راحت در مسیر نقش هدایت می‌کند.»

او با اشاره به سبک رئالیسم در بازیگری که جلیلی نیز به کار می‌برد، بیان کرد: «وقتی با ابوالفضل کار کردم، دیدم روشی را به کار می‌برد که "سنفورد مایزنر" آن‌طرف دنیا با شاگردان و بسیاری از هنرمندان بزرگ انجام می‌دهد و آن تمرین‌هایی که بین دو پارتنر می‌گذاشت، تمرین‌هایی بسیار سخت بود و ما آن‌قدر کلمات و دیالوگ‌ها را تکرار می‌کردیم که این حس تبدیل به یک حرکت می‌شد و خودشان نیز بعضی وقت‌ها نگاه نمی‌کردند و فقط صدای ما را گوش می‌دادند.»

او درباره کتاب نیز گفت: «وقتی این کتاب را خواندم، ناخودآگاه مرا به سالی برد که فیلم «ابجد» را با ابوالفضل جلیلی کار می‌کردیم. خاطره‌هایشان را تبدیل به نوشته می‌کنند و وقتی این کتاب را می‌خوانید، ابوالفضل جلیلی را با همان صداقت، شفافیت و روراستی کاملاً درک می‌کنید.»

هنر ابوالفضل این بود که «گل حادثه» را بیان کند

عزیزالله حاجی مشهدی، منتقد نیز در بخش دیگر این جلسه درباره ویژگی‌های کتاب ابوالفضل جلیلی توضیح داد: «اولین ویژگی این کتاب، کمینه‌گرا (مینیمالیسم) بودن آن است.»

او با اشاره به سبک مینیمالیسم در رباعیات خیام و دوبیتی‌های باباطاهر گفت: «مینیمالیسم یعنی عصاره و فشرده فکر و اندیشه‌ای که این شاعران در شعرهایشان آورده‌اند؛ به‌جای اینکه مثنوی و قصیده بگویند. فشرده فکر “از کجا آمده‌ایم، می‌خواهیم به کجا برویم و چرا آمده‌ایم” را در یک رباعی گفتن، بسیار هنر می‌خواهد و ویژگی اصلی این کتاب نیز همین است.»

او با تأکید بر شغل «تدوینگر» بودن جلیلی و ارتباطش با ساختار کتاب اضافه کرد: «جلیلی فیلم‌سازی است که عمدتاً تدوین فیلم‌هایش را خود انجام می‌دهد و فردی که نگاه تدوین‌گرایانه دارد، بسیاری از چیز‌ها را حذف می‌کند. ابوالفضل گلِ حادثه را در چند نمای به‌هم‌پیوسته و بدون هجو و زوائد بیان می‌کند.»

او درباره عنوان داستان‌ها نیز گفت: «به‌جای اعدادی که در عنوان داستانک‌ها درج شده، می‌توان اسم‌هایی را از دل خود همین داستان‌ها برای عنوان‌ها انتخاب کرد.»

وی اظهار کرد: «ابوالفضل در این داستان‌ها ضمن اینکه خودِ واقعی‌اش است، طنز و شیرین‌کاری‌ای نیز در بطن و متن آن موضوع می‌گنجاند و همیشه دل‌نگرانی‌اش این است که چرا نمی‌تواند از دید دیگران شبیه بقیه باشد. این بسیار هنر است که “خودبودن” را حفظ می‌کند.»

تهرانی که نقاب ندارد

اصغر علی کرمی، مترجم ادبیات عرب هم در سخنانی گفت: «شخصیت اصلی این کتاب، ابوالفضل جلیلی در سن‌های مختلف است و شخصیت‌های فرعی نیز دارد؛ مانند پدر و مادر آقای جلیلی، سبزی‌فروش و شخصیت‌های دیگر. شخصیت دوم این داستان، به‌زعم من، تهران است؛ تهرانی که وقتی کتاب را می‌خوانید و کنار می‌گذارید از تمام بخش‌های آن تصویر دارید. فرهنگی را که از تهران می‌شناسیم، به مخاطب منتقل می‌کند. در این کتاب فضای کاملاً رئالیستی وجود دارد؛ تهران، بدون هیچ نقابی.»

او ادامه داد: «این کتاب یک گفتمان چندصدایی نیز درون خود دارد و تیپ‌ها و چهره‌های متفاوتی را روایت می‌کند.»

وی با اشاره به همسان بودن جنس روایت با کتاب “بعدازظهر ۶۰سالگی” نجیب محفوظ بیان کرد: «آن کتاب یک کوچه را مرور می‌کند و دانه‌دانه داستان خانواده‌ها و اتفاقات آنان را روایت می‌کند و این جنس روایت صادقانه و برگرفته از واقعیت در این کتاب نیز دیده می‌شود.»

شیفته جلیلی شدم

عباس یاری، روزنامه‌نگار هم در سخنانی گفت: «اولین بار که آقای جلیلی را دیدم، جوری حرف می‌زد که انگار مرا صد سال است می‌شناسد و واقعاً شیفته ایشان شدم. آقای جلیلی در بسیاری از جشنواره‌های جهانی شرکت کرده و این‌گونه نبوده که به دروغ یا هرچه که هست، چیز‌هایی را در فیلم‌هایش نشان بدهد که خود را پیش آنها شیرین کند؛ زیرا خودِ او شیرین است. در آثارش هیجان در خود دیالوگ‌ها و نگاهش وجود دارد و نیازی نیست هیجان اضافی به مخاطب بدهد.»

در نهایت، تریبون به ابوالفضل جلیلی رسید.

وی گفت: «وقتی درباره من تعریف می‌کنند، اذیت می‌شوم. من فیلمساز impossible (غیرممکن) هستم؛ یعنی هرچه که بگویند نمی‌شود، ما انجامش می‌دهیم.»

او در خاطره‌ای توضیح داد: «به پدرم گفتم که می‌خواهم فیلمساز شوم و کار فرهنگی کنم. پدرم در جواب گفت: بهتر نیست پزشک شوی و مثلاً ماهی یک‌بار به روستا‌ها بروی و مردم را درمان کنی؟

من در جواب گفتم که نمی‌دانم و هنوز هم نمی‌دانم و به این نرسیده‌ام که کدام بهتر بوده است.»

در پایان مراسم، از کتاب رونمایی شد و ابوالفضل جلیلی کتاب‌ها را برای مهمانان امضا کرد.

منبع: ایسنا
برچسب ها: داستان اکران فیلم
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر