به گزارش مجله خبری نگار، ازدواج:
ازدواج نکته مهمی است که بعد از سن بلوغ و رسیدن به سن ازدواج برای هر دختر و پسری پیش میآید، سوالاتی که از دختران و پسران مدام پرسیده میشود که چرا ازدواج نمیکنید، سنت داره بالا میره و اگر ازدواج نکنید خیلی از موقعیتها را از دست میدهید. در این مقاله به این موضوع میپردازیم.
ازدواج نکردن و تبعات ناشی از آن زیاد است، فشارهای روانی، تنهایی، اشتیاق نداشتن بی حوصلگی البته این اتفاقات برای دختران و پسران هم متفاوت است و نهایت با آگاهی بیشتر به مقوله ازدواج روی بیاورند. دلایل ازدواج بسیار زیاد است و بسیاری از افراد هم اگر خودشان نخواهند تن به ازدواج بدهند اطرافیان فرد را وادرا میکنند به ازدواج فکر کند.
ازدواج بخشی از مسیر زندگی است و یک رابطه عاطفی ایمن، نیازهای روحی و جسمی را برطرف میکند، از تنهایی فرد نجات پیدا میکند؛ و تمام این دلایل ایجاد انگیزههای ازدواج ناپخته در دوران بیست و سی زندگی جوانان میشود. این دلایل چگونه به وجود میآید؟ منشاء این سوالات چیست؟
اگر شما ازدواج نکنید، چون بقیه ازدواج کرده اند پس شما کار غیر معمول و غیر منطقی انجام میدهید؛ و تحمل این شرایط بسیار سخت است. احساس عقب ماندن و تفاوت داشتن با دیگران احساس سختی است و افراد کمی میتوانند به خاطر این سوالات و فرار از تنهایی بی مقدمه و بدون هیچ پیش زمینهای ازدواج میکنند تا از سوالات فرار کنند.
ازدواج نوعی بلوغ است که افراد تصور میکنند با ازدواج به نوعی بلوغ میرسند؛ و به دنیای بزرگسالان اضافه میشوید؛ و در بیشتر مجالس و محافل شما را راه میدهند و به عنوان محرم راز شناخته میشوید!
برخی به علت اعتقادات مذهبی افراد را تحت فشار قرار میدهند، و او را مجبور میکنند به ازدواج تن دهد و این یک باور غلط است درست است در تمام ادیان به ازدواج توصیه شده مخصوصا در دین اسلام ولی حتما باشناخت و آمادگی ازدواج کنید. نه با حرف مردم و اطرافیان. ازدواج مقولهای بسیار مهم است که باید در کمال آرامش و به دور از هرگونه هیجانی انجام شود.
خانواده جزء مقولههای انکار نشدنی است؛ و متاسفانه بیشتر افراد مخصوصا دختران برای فرار از محیط خانواده و یا به دلیل اینکه از تحت کنترل خانواده بیرون بیایند به ازدواج تن میدهند؛ و یا برای استقلال بیشتر.
نیاز عاطفی و نیاز به حس پدر و یا مادر شدن باعث میشود افراد تن به ازدواح بدهند، چون حس میکنند، درسنین بالا نمیتوانند پدر یا مادر شوند و این یک باور غلط است؛ و برای رفع نیاز جنسی به ازدواج روی میآورند.
همیشه و در همه جا افرادی وجود دارند که درباره شما و زندگی شما نظر بدهند؛ و این نگرانی را در ذهن شما به وجود بیاوند که اگر شما ازدواج نکنید فردی هستید که عیبی دارید و یا شایسته نیستید. تمام این خرافات و حرفهای ناپسند را دور بریزید به خاطر فرار ازحرف مردم تن به ازدواج ندهید.
توانایی مالی یکی از دلایلی است که افراد به خاطر آن تن به ازدواج میدهند. مخصوصا بین دختران، چون این گونه به دختران القاء شده که باید در امور مالی به دیگران متکی باشید و مسولیت مالی شما را باید یک آقا برعهده بگیرد در صورتیکه تمام بانوان و بزرگان دین ما زنانی مستقل و ثروتنمد بوده اند نمونه بارز این بانوان حضرت خدیجه (س).
تمام نمونههای که بیان شد، صحبتهای عامیانهای است که در فرهنگ ما وجود دارد، در حقیقت ازدواج یک نیاز طبیعی میباشد. ولی فشارهای فرهنگی آن را تبدیل به منبع اضطراب در افراد میکند. این فشارها معمولا در مورد دختران بیشتر از پسران انجام میشود. پسرانی که تا سنین بالا و یا هرگز ازدواج نکنند، نخواستهاند ازدواج کنند ولی دخترانی که بعد از سن بلوغ ازدواج نکنند، انگار مورد تایید نبوده اند و انتخاب نشده اند؛ و نظر دختران در مورد ازدواج وزندگی اصلا اهمیتی ندارد.
برچسبهای مختلفی به دختران زده میشود، و طنز محفلها میشود، دختر ترشیده، خونه مونده، و… این افکار و خرافات پوچ باعث میشود که هر مادر و دختری از ابتدای کودکی فقط آرزو و رویایش این باشد که یک شاهزاده با اسب سفید بیاید و با او ازدواج کند.
دختران نهایت سعی خود را میکنند، تا فقط نکات خانه داری را به خوبی بیاموزند در صورتیکه ازدواج فقط نکات خان دارای نیسیت و همسر داری و اشنایی با آداب زناشویی مهمترین مهارت هاست؛ و خوشبختی را فقط در پوشیدن لباس سفید عروسی میبینند؛ و بدون تامل و فکری ازدواج میکنند که سرانجام خوبی نخواهد داشت.
با تمامی صحبتهایی که بیان شد، و هم علت ترس افراد از ازدواج نکردن روشن شد بازهم سوالاتی در ذهنها میچرخد، اگر ازدواج نکنیم چی اتفاقی میافتد؟
تصمیم فرد برای ازدواج یک انتخاب شخصی و کاملا سلیقهای است و هیچ شخصی حق ندارد، نظرش را در مورد ازدواج به دیگران تحمیل کند. هر فردی هر وقت که احساس کند از نظر بلوغ فکری و اجتماعی و عاطفی به حد رشد رسده است اقدام به ازدواج میکند.
همه ما میدانیم پیامدهای منفی ازدواج نکردن و تبعات ناشی از هم زیاد است و با آن آشنا هستیم. ولی مطمئنا ازدواج نکردن یک فاجعه نیست، فاجعه زمانی رخ میدهد که بدون هیچ شناخت و تحقیق و مطالعهای تن به ازدواج بدهیم؛ و بعد از مدتی متوجه شویم که این ازدواج مناسب نبوده و هزینههای مادی و معنوی و فشارهای عاطفی فراوانی را تجربه کنیم.
پس دوست عزیز خواننده گرامی به شما توصیه میکنم قبل از ازدواج حتما خود را از لحاظ مالی و ثروت و تحصیلات در حد ایده آل نگه دارید وبه یک استقلال کامل برسید؛ که اگر ازدواج کردید گزینههای شما برای ازدواج گزینههای مناسبی است و شمتا کمتر دچار اشتباه میشوید؛ و ملاکهایی بهتر و زیباتری برای ازدواج خواهید داشت و از آسیبهای بعدی در امان خواهید بود. باعشق ازدواج کنید و با چشمان باز تا همیشه وخوشبختی مهمان خانه هایتان باشد.
منبع:ماه سرا