به گزارش مجله خبری نگار، تلویزیون بعد از مدتها در شب یلدا برای سرگرم کردن مخاطب به سراغ چهرههای فضای مجازی رفت که در نوع خودش جالب بود و هر چند با رویکردهای این رسانه در تناقض بود، اما لااقل برای چنین مناسبتی میتوانست باعث سرگرمی مردم شود. اما در این بین نوجوانی را که ویدئوهایش با جمله طنز «واقعیه یا کیکه؟» در شبکههایاجتماعی پربازدید شده هم به برنامه خود دعوت کرد.
سردار آزمون مهاجم تیم ملی کشورمان هم در یک استوری پربازدید در همین باره نوشت: «.. صداوسیما در انتخاب مهمان ویژه شب یلدا کاری کرد کارستان! به جای اینکه یک نوجوان یا جوان با استعداد و موفق به برنامه دعوت شود و از کارهای بزرگش برای الگوسازی بگوید، کسی را روی آنتن دیدیم که با جمله «واگعیه یا کیکه» مشهور شد و در تصمیمی حیرتانگیز خیلی زود سر از تلویزیون درآورد. پس الگوسازی برای نوجوانان ما کجا رفت؟ چگونه شعور ما مخاطبین مورد توهین قرار گرفت؟ با تمام احترام برای این نوجوان، صداوسیمای ملی جای او نبود. جای فرد موفقی بود که بتواند الگویی حتی برای ما بزرگترها باشد...».
در ادامه، چند نکته در همین باره مطرح خواهد شد و اینکه دعوت از چنین نوجوانی در یک برنامه پربیننده، چه آسیبهایی خواهد داشت؟
در سالهایی که مسئولان کشور، تاکید بر روی تولید دارند، تقدیر از افرادی که یک شبه و با کپیبرداری از دیگران و تولید محتوای زرد، معروف و به تبع آن پولدار شدهاند، چه پیامی را به نوجوانان و جوانان کشور میفرستد؟! سیاستگذاران و فعالان فرهنگی، سالها تلاش میکنند تا آسیبهای فضایمجازی و تلاش برای یکشبه پولدار شدنی را که در آن رایج است خنثی کنند، اما این برنامه شب یلدایی کاملا برخلاف آن رفتار کرد.
الگوگیری یکی از مهمترین راههای یادگیری است و قاعدتا آنچه پیش چشم باشد، بیشتر دیده میشود، اما این برنامه تلویزیونی بهجای تبلیغ سختکوشی، مهارت آموزی، پشتکار و ... به تبلیغ شانس و کسب درآمد از کپیکاری رسیده است! یک زمانی برندگان جشنواره خوارزمی که ثبت اختراع یا پژوهش راهگشایی داشتند، به برنامههای تلویزیون دعوت میشدند، امروز میبینیم که برنامههای تلویزیون و شبکه نمایش در انحصار بلاگرهای اینستاگرام در آمده است. در سینما بهجای بازیگرانی که از دانشگاه هنر آمدهاند، فعالان صفحاتمجازی بازی میکنند. به جای متخصصان، افراد جنجالسازی که بازی خبرسازی را بلد هستند، دیده میشوند و در شب یلدا، تلویزیون هم به این جمع پیوست.
با تبلیغ بلاگری بهعنوان موفقیت، افزایش تولید و رغبت به کار سخت و درست ایجاد نخواهد شد. الگوی موفقیت با آثار تلویزیونی، سینمایی و ... در ذهن کودک و نوجوان نقش میبندد. در دهه ۶۰ و ۷۰ الگوی پیشرفت در ذهن کودک و نوجوان، دانشگاه رفتن و تحصیلات عالی بود. الگوی پیشرفتی که امروز در ذهن کودک و نوجوان و جوان ایجاد میکنیم، چیست؟ یک گوشی تلفنهمراه با دوربین خوب بخر، مسخره بازی دربیار، دیگران، روابط و ... را مسخره کن تا دیده شوی و پول در بیاوری! آن هم در فضایی که فیلتر شده و همان تلویزیون هر روز از مضرات آن میگوید! کودک و نوجوان ما کدام حرف را باور کند؟ فضای مجازی و اپلیکیشنهای خارجی، آسیبزا هستند که باید محدود و حذف شوند یا محلی است برای پیشرفت، معروف شدن و ثروت؟
کاش حداقل تلویزیون اگر قرار است از یک نوجوان فعال در فضایمجازی دعوت کند، تولید محتوای مناسب را آموزش دهد. محتوایی که ارزشمند باشد و هدف آن، صرفا بلاگری یا دیده شدن نباشد. مثل بسیاری از شبکههای بزرگ دنیا که صفحات مجازی فعالی دارند و سواد رسانهای و تولید محتوای مناسب و مفید را آموزش میدهند. کاش اینگونه اعتبار مراجع فرهنگی را مخدوش نکنیم. تعارض در رفتار، باعث کاهش اعتماد و اعتبار میشود و جای خالی آن را دیگران پر خواهند کرد، دیگرانی که الزاما خیرخواه نیستند.
منبع: خراسان