به گزارش مجله خبری نگار،طبیعی است که کودکان خردسال گاهی اوقات هنگام جدایی از والدین خود که باعث گریه کردن، چسبیدن یا امتناع کودکان از جدایی میشود، احساس اضطراب و ناراحتی کنند. ترس از جدایی در ۸ ماهگی، ۱۲ ماهگی و بین ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی رایج است. همچنین ترس از جدایی برای کودکان در اولین روزهای ورود به مهدکودک یا پیشدبستانی معمول است، اما این اضطراب بهمرورزمان، با بزرگ شدن کودک و کسب اعتمادبهنفس از بین میرود. بااینحال، برخی از کودکان نسبت به جدایی از والدین پس از ورود به مدرسه واکنش بسیار شدیدی نشان میدهند یا اضطراب در برخی از کودکان بیشتر از یک تا دو سال اول مدرسه ادامه مییابد. مشکلات این کودکان ممکن است نشان دهنده وجود اختلال اضطراب جدایی باشد.
اختلال اضطراب جدایی میتواند با فعالیتهای عادی کودک یا نوجوان تداخل پیدا کرده یا آنها را محدود کند. این مسئله ممکن است باعث انزوای کودک شده و او را در دوستیابی نیز دچار مشکل کند. اضطراب جدایی همچنین میتواند منجر به از دست رفتن فرصتها برای یادگیری چیزهای جدید و شرکت در فعالیتهای سرگرم کننده شود. علاوه بر اینها، بسیاری از کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی افسرده و گوشهگیر به نظر میرسند. ازآنجاییکه اضطراب جدایی میتواند از هر پنج کودک یک نفر را تحت تأثیر قرار دهد، این مسئله غالباً باعث نگرانی والدین میشود و سؤال آنها این است که در این مدت باقیمانده تا بازگشایی مدارس، چطور کودک را برای ورود به مدرسه و جدایی از خود آماده کنیم؟
دکتر ناهید کرمی، روانشناس کودک و نوجوان و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار ایرنا زندگی به این سؤال پاسخ میدهد.
اختلال اضطرابی در کودکان میتواند پس از یک دوره طولانی تعطیلی مدرسه شایع باشد، اما اضطراب جدایی ممکن است دلایل دیگری داشته باشد که دکتر کرمی درباره آنها میگوید: «ترس و نگرانی یا بیقراری و اضطراب در برخی از کودکان دلایل مختلفی دارد. ممکن است کودک به دلیل تجربه محیطهای جدید و ترک شرایط آشنای خانه احساس ناامنی کند. همچنین گاهی چسبندگی به والدین، پدر یا مادر یا هر دو باعث میشود که کودک هنگام ورود به مدرسه و جدایی از والدین احساس کند که شاید آنها را از دست بدهد یا اتفاق بدی برای آنها بیفتد.»
او ادامه میدهد: «گاهی کودک به دلیل تجربه فضای اجتماعی شلوغ و جدید دچار ترس از گمشدن میشود و میخواهد همیشه دست مادر یا پدر را گرفته و رها نکند.»
این روانشناس تأکید میکند: «اگر کودک در بدو ورود به مدرسه اضطراب جدایی را جدیتر و بیشتر از کودکان دیگر نشان دهد حتماً دلیل بروز این نوع اضطراب دلایل بیرونی نخواهد بود و کودک به دلایل متفاوت احساس ناامنی را درونی کرده و به سایر شرایط زندگی تعمیم میدهد. دلایلی همچون بیماری والدین، طلاق یا فوت آنها، مشکل در روابط والدین باهم، اصول تربیتی سختگیرانه و کنترلگری همراه با تهدید کودک و تنبیه آنها و ... میتواند از دلایل بروز اضطراب زیاد در کودکان باشد که در تمامی موارد و موقعیتها کودکان نگرانی را تجربه خواهند کرد.»
کرمی در رابطه با اضطراب جدایی در دانش آموزان کلاس اولی میگوید: «اغلب ما در مواجهه با محیطهای غریبه و ناآشنا اضطراب را تجربه میکنیم. برای کودک در سالهای اولیه ورود به مدرسه هم این اضطراب و نگرانی عادی و طبیعی است و مرحلهای از رشد کودکان بوده و از آن گریزی نیست، اما اگر این علائم با علائم بدنی مثل تپش قلب، دردهای شکمی، مشکلات گوارشی، حالت تهوع، بیاختیاری ادرار و ... همراه باشد و به مدت بیش از چهار هفته ادامه داشته باشد، طبیعی نیست.»
به گفته این روانشناس، اگر کودکان با گذشت چند سال از مدرسه رفتن و در کلاسهای دوم ابتدایی به بالا همچنان علائم اضطراب جدایی و بیقراری را داشته باشند، این مسئله میتواند نگرانکننده باشد.
کرمی اضطراب جدایی در سنین ۸ سالگی به بالا را نشانه اختلالات اضطرابی دانست و افزود: «این نوع مشکلات در مجموعه اختلالات اضطرابی بوده و هنگام جدا شدن از چهرههای مهم زندگی مثل والدین با ترس و اضطراب قابلتوجهی همراه خواهد بود. در این صورت بهتر است والدین از درمانهای روانشناختی یک روانشناس کمک بگیرند.»
کرمی میگوید برخی اقدامات از سوی والدین باعث تشدید اضطراب جدایی در کودکان و دانشآموزان میشود: «برخی والدین هنگام مواجه با اضطراب کودک، او را سرزنش، تنبیه، مقایسه و جریمه میکنند و اعتمادبهنفس کودک را پایین میآورند. برخی والدین بیان احساسات را به کودکان آموزش نداده و دلیل احساس اضطراب را از کودک نمیپرسند؛ همچنین برای تخلیه اضطرابهای درونی کودک، وقت مفید و مشترک همچون همدلی یا بازی اختصاص نمیدهند و همین مسائل میتواند باعث تشدید اضطراب در کودک شود.»
کرمی یادآور میشود: «بیتفاوتی والدین نسبت به اضطراب دانشآموز میتواند باعث ایجاد مشکلاتی در بخشهای دیگر زندگی کودک مثل ارتباط با همسالان شده و همینطور ممکن است کودک افسردگی را هم تجربه کند. همچنین کودک در صورت پیدا نکردن راهی برای کاهش اضطراب، شاید به خود یا همسالان خود هم آسیب بزند. این نوع اضطراب درماننشده میتواند بهصورت پرخاشگری، تحریکپذیری یا انجام کارهای پرخطر نیز بروز کند.»
کرمی بهمنظور پیشگیری از اضطراب در کودکان قبل از بازگشایی مدارس میگوید: «بهتر است والدین درزمانی مناسب و قبل از بازگشایی مدارس، جدایی را در دورههای کوتاه و نزد یک مراقب مطمئن تمرین کنند و زمان جدایی را بهمرور بیشتر کنند؛ زیرا اگر تا زمان مدرسه رفتن، کودک از مادر و پدر جدا نبوده باشد، سختتر از والدین جدا خواهد شد.»
او ادامه میدهد: «احساس کودک برای ورود به مدرسه را از او بپرسید و با مهربانی به او توضیح دهید که در مدرسه و در کنار دوستانت اوقات خوبی خواهی داشت. همچنین با قصه گفتن خاطره اولین روز مدرسه خود را برای کودک تعریف کنید و کتابهایی در این مورد تهیه کنید تا کودک را برای رویارویی با اولین روز مدرسه آمادهسازید.»
این روانشناس تأکید میکند: «قبل از بازگشایی مدارس، کودک را با محیط مدرسه و مسیر آن آشنا کنید. همچنین به این نکته توجه داشته باشید که بچهها احساس اضطراب را در چهره والدین خود متوجه میشوند؛ لذا محیط خانه را پر از آرامش کنید و به کودک بگویید که احساس خوبی از رفتن او به مدرسه دارید.»