به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: اوضاع در تیم نفت مسجدسلیمان به قدری آشفته بوده است که نمیتوان نپرسید چرا مسئولان این باشگاه به شرایط موجود رسیدگی نمیکنند. دو شکست مدهش که ابتدا با نتیجه ۰ - ۴ در برابر نساجی قائمشهر و سپس ۰ – ۵ مقابل گلگهر سیرجان حاصل آمد و آنگاه باخت ۲ – ۳ در برابر تراکتور نتایج خوب اولیه مسجدسلیمانیها را در لیگ بیست و دوم به زیر سایه برد و بدترین حاشیهها را بر این تیم حاکم ساخت. شرایط هفته گذشته این تیم شبیه به یک جنگ داخلی بود و حتی مسئول امور فرهنگی باشگاه هم در معیت لیدرهای تیم در محل تمرین بازیکنان حاضر شدند و قصد گلاویز شدن با رضا مهاجری سرمربی تیم را داشتند.
بدرستی مشخص نیست تهاجمکنندگان توسط چه کسانی حمایت میشدهاند، اما قطعاً افراد و افکار زیادی در سطح شهر با آنها همسو بودهاند و احساسات و مسائل ابراز شده در حق مهاجری فقط بازتاب نظرات یک گروه قلیل نبوده است. شدت و حدت باختهای اخیر نفت مسجدسلیمان به شکلی بوده که هواداران این تیم را متقاعد کرده با مربیان فعلی چیزی فراتر از این برای «نفت» متصور نیست و با این که واکنش آنها در قبال این مسأله به هیچ روی قابل پذیرش و تأیید نیست، اما همین مسأله نشان میدهد که عکسالعمل سران این باشگاه هم در راه حل مشکلات «نفت» ناکافی و دارای کمترین تأثیر بوده است.
رضا مهاجری فصل پیش بسیار دیرهنگام و فقط در شش هفته پایانی لیگ بیست و یکم سکاندار نفتیها شد و با این که او بدش نمیآمد که ابقای این تیم در لیگ و پرهیز از سقوط به دستهای پایینتر بهنام او نوشته شود، اما واقعیت امر این است باقی ماندن نفت به سبب نتایج بسیار بدتری بود که دیگر تیمهای ته جدولی و بخصوص شهرخودرو و فجرسپاسی شیراز کسب کردند. شروعی خوب در فصل جاری لیگ برتر فوتبال کشور که این تیم خوزستانی را در یکی از هفتههای لیگ حتی تا رتبه پنجم جدول بالا آورد، این باور را ایجاد کرد که مهاجری و تیمش میخواهند پدیدههای لیگ بیست و دوم باشند، اما ابتدا شکست در برابر پرسپولیس و سپس ویران شدن مقابل نساجی و گلگهر نشان داد که این گونه نیست و این تیم دچار مشکلات و گرفتاریهای فراوانی است و اکثر آنها فنی و محصول خطاهای مهاجری و دستیاران اوست، اما معضلات دیگر هم که به نکاتی غیر فنی و روحی – روانی بر میگردد، اثر مضر فراوانی روی این تیم گذاشته و چرخه کار آن را مخدوش کرده است.
بحران و چالش و درگیری هر از چند گاه به سراغ هر تیمی میآید و بزرگ و کوچک نمیشناسد و حتی در بزرگترین باشگاههای اروپایی هم رؤیت شده، ولی آنجا که مدیران یک باشگاه این گونه در قبال آن منفعل عمل کنند و نه کمککننده بلکه ناظر قضایا باشند و خودشان آتشبیار معرکه هم بشوند، چیزی است که در کمتر تیم دیگری مشاهده شده است. نفت مسجدسلیمان اینک از نمادهای بزرگ این روند کمیاب است و همین وجه است که حوادث اخیر در این باشگاه را مبهمتر میکند. اگر سرمربی تیمی با این نتایج یک فرد کاربلد و عالی است، چرا تیمش اینگونه نتیجه میگیرد و تا گلو وارد ورطه حاشیهها میشود و اگر عدم صلاحیت او احراز و اثبات شده، چرا برکنار نمیشود و بنا بر اصلاح امور نیست.