مجله خبری-سبک زندگی نگار: مهارتهای میان فردی، ویژگیها و رفتارهایی است که در تعامل با دیگر انسانها از خود بروز میدهیم و یکی از مهارتهای عاطفی و اجتماعی مهم قلمداد میشود.
این مهارتها که شامل ارتباط کلامی و غیرکلامی از جمله زبان بدن و نگرش و برخورد ما با دیگران میشود، شانس استخدام ما را بالا میبرد.
مهارتهای میان فردی یکی از شاخصههای مهم و تعیین کننده موفقیت ما در محیط کار است که یک فرد با داشتن این مهارتها به خوبی میتواند با همکارانش برای حل مشکلات همکاری کند یا اینکه محبوبیت زیادی در محیط کار پیدا کند.
از طرف دیگر، فقدان آنها میتواند منجر به بحث و درگیری با همکاران و مدیرتان شود و شما را به چشم یک مزاحم ببینند.
اگر میخواهید در شغل مدنظرتان استخدام شوید، اول از همه باید به بررسی مهارتهای میان فردی لازم برای آن شغل و آن محیط کاری بپردازید. سپس؛ تمام تلاش خود را به کار بگیرید تا آن مهارتها را در خود تقویت کنید.
کارفرما علاوه بر مهارتهای تخصصی و علمی، به دنبال شخصی است که با روحیات و فرهنگ آن شرکت سازگار باشد و به رشد و ارتقا آن کمک کند.
در ادامه ده مورد از مهارتهای میان فردی بسیار مهم که شانس استخدام شما را بالا میبرد، آوردهایم.
هوش هیجانی توانایی کنترل احساسات و هیجانات در موقعیتهای مختلف است. هوش هیجانی یکی از مهارتهای ضروری در هر شغل است و از آنجایی که ما ساعات زیادی از روز را در محل کارمان به سر میبریم انتظار داریم که محیط کاریمان از نظر هیجانی ثبات داشته باشد.
کارفرماها به دنبال افرادی هستند که بتوانند در شرایط استرسزا خونسردی خود را حفظ کنند و خستگی و استرس خود را به دیگران منتقل نکنند. این ویژگی به خصوص در هنگام کار گروهی اهمیت بسیار بالایی دارد.
برای مثال، مدیر پروژه دائماً با دیگر کارمندان سروکار دارد و راهحلهای رفع مشکلات را به صورت روزانه به آنها ارائه میدهد. حال اگر مدیر پروژه هنگام برخورد با مشکلات دچار استرس شود و کنترل خود را از دست دهد، اعضای گروه دیگر به تصمیمات او اعتماد نمیکنند.
همچنین اگر مدیر پروژه دائماً دیگران را سرزنش کند، محیط کار را تبدیل به محیطی تنش زا و خصمانه میکند که بقیه کارکنان کم کم انگیزه خود را از دست میدهند و از پذیرش مسئولیت سر باز میزنند؛ شرایطی که در نهایت به ضرر شرکت تمام میشود.
ارتباطات یکی از مهارتهای میان فردی بسیار مهم است و اکثر مدیران به دنبال استخدام افرادی هستند که بتوانند مسائل پیچیده را به زبانی ساده به دیگران بیان کنند.
لازمه شغلهایی که به صورت تیمی هستند یا با مشتری و ارباب رجوع سروکار دارند، توانایی برقراری ارتباط به صورت کلامی و غیرکلامی است. زبان بدن و تماس چشمی به اندازه کلماتی که استفاده میکنید حائز اهمیت هستند.
توانایی برقراری ارتباط در همه شغلها امری ضروری است، اما این ضرورت در شغلهای فروشندگی بیشتر نمایان میشود. برای اینکه بتوانید یک محصول را به مشتری بفروشید، نه تنها آنها را باید قانع کنید که محصول کیفیت بالایی دارد، بلکه همان چیزی است که میخواهند.
اخلاق حرفهای و صداقت کاری مانند دیر نیامدن و عمل کردن به وعدهها یکی از عواملی است که میتواند سبب ارتقای شغلی شما شود.
اخلاق حرفهای و قابل اعتماد بودن از مهارتهای بین فردی مهم در همه شغلها محسوب میشود، اما در بعضی از مشاغل مانند لولهکشی و ساخت و ساز اهمیت بیشتری دارد. چرا که، دیر آمدن به سرکار و بدقولی کردن از کلیشههای منفی این مشاغل هستند و کسی که این خصوصیات را نداشته باشد، میتواند به شهرت خوبی دست پیدا کند.
قدرت رهبری یکی از تواناییهایی است که بعضی از افراد را متمایز میکند. کارفرمایان به دنبال افرادی با انگیزه بالا هستند تا در مواقع لزوم بتوانند دیگران را تشویق کنند و مسئولیت کارها را قبول کنند.
رهبری تنها به معنی دستور دادن و برنامه ریزی عملیاتی نیست، بلکه به معنی بهرهوری مناسب از نیروی انسانی و ایجاد حس مفید بودن در کارکنان است. رهبر موفق در کنار مهارتهای ارتباطی باید اعتماد به نفس و بینش خوبی نیز داشته باشد.
مدیران ارشد در شرکتهایی مانند شرکتهای مالی و خدمات بازرگانی مسیر فعالیتهای سازمان را مشخص میکنند؛ بنابراین، مدیران ارشد علاوه بر صادر کردن دستورات باید الگویی برای سایر کارکنان باشند.
افرادی که انرژی و افکار مثبت دارند، شانس بیشتری برای استخدام شدن و محبوب شدن در محیط کاری دارند.
مثبت بودن برای دستیاران اجرایی مانند منشیها از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که؛ نگرش مثبت داشتن کمک میکند تا سطح استرس بقیه پایین بیاید و این انرژی مثبت به تمام فضای کار منتقل میشود.
تعبیر مذاکره تنها برای خرید و فروش به کار نمیرود، بلکه در مورد هر بحثی که دو نفر یا بیشتر برای به توافق رسیدن انجام میدهند، صدق میکند.
مهارتهای ارتباطی میان فردی نقش پررنگی در این ویژگی دارند، اما تفکر انتقادی و توانایی حل مسئله نیز در اینجا اهمیت زیادی دارد.
هیچ شرکتی کارکنان مغرور و سرکش را دوست ندارد، از این رو بهتر است با روی باز از بازخوردها استقبال کنید و از آنها در جهت بهبود کار خود استفاده کنید.
فردی که ذهنیت حرفهای داشته باشد، خودخواهی خود را کنار میگذارد و روی اهداف پروژه تمرکز میکند. افرادی که نقد سازنده را میپذیرند، در درازمدت شانس بیشتری برای رسیدن به مقامهای بالاتر دارند.
البته تنها پذیرای بازخورد بودن کافی نیست؛ شما باید بتوانید آن بازخوردها را برای تغییر مثبت در کار خود استفاده کنید.
در محیط کار افراد جذب کسانی میشوند که بتوانند با دیگران همدلی کنند و کاری در جهت رفع مشکل آنها انجام دهند.
در محیط کار میتوانید همدلی خود را به طرق مختلف نشان دهید. برای مثال؛ به مشکلاتی که همکارتان در محل کار دارد گوش دهید یا در انجام پروژهها در شرایط بحرانی کمک کنید.
ابراز همدلی در تدریس بسیار مهم است، زیرا یک محیط حمایتی را خلق میکند تا رفتارهای بد دانش آموزان کاهش پیدا کند.
معلمهایی که با دانش آموزان خود احساس همدلی میکنند، الگوی خوبی برای آنها میشوند. تفکر انتقادی دانش آموزان در محیطی که بتوانند احساسات و افکار خود را بیان کنند و جدی گرفته شوند، رشد پیدا میکند و در نهایت دانش آموزان احساس ارزشمند بودن خواهند کرد.
روحیه کار تیمی یکی دیگر از مهارتهای میان فردی کاربردی است. محیطهای کاری با شیوههای مدرن اغلب از کارکنان خود میخواهند تا در بعضی از کارها به یکدیگر تکیه کنند و در موقع لزوم به دیگران کمک کنند.
روحیه کار تیمی یعنی اینکه بدانیم چه زمانی باید رهبری گروه را به دست بگیریم و چه زمانی کنار بایستیم و از اعضای گروه حمایت کنیم.
افرادی که متقاضی کار در شرکتهایی مانند توسعه نرم افزار هستند، باید این مهارت را در خود تقویت کنند. چرا که برای انجام یک پروژه افراد زیادی باید با یکدیگر همکاری داشته باشند.
وقتی از موفقیتهای خود در رزومه کاریتان استفاده میکنید، به جای کلمه من از واژه ما استفاده کنید تا نشان دهد که شما روحیه کار تیمی دارید.
در مصاحبه حضوری به راحتی میتوانید نشان دهید شنونده خوبی هستید. در نوشتن رزومه نیز میتوانید تمایل خود را برای گوش سپردن و احترام گذاشتن به دیگران بیان کنید.
استقبال کردن از ایدههای دیگران باعث میشود تا همه کارکنان به راحتی بتوانند افکار خود را به اشتراک بگذارند. علاوه بر این، گوش کردن فعال این امکان را به شما میدهد تا همه دستورالعملها را به خوبی متوجه شوید و در نهایت نتیجه رضایت بخشی حاصل شود.
برای عنوان کردن مهارتهای میان فردی خود از دو شیوه میتوانید استفاده کنید. میتوانید مستقیماً در بخش مهارتهای رزومه آنها را بیان کنید یا اینکه آنها را به طور غیرمستقیم در بخش سوابق حرفهای خود بگنجانید.
نام بردن از مهارتهای میان فردی به طور کلی و بدون بیان جزئیات تأثیر چندانی ندارد. به مثالهای زیر توجه کنید:
استفاده از این صفتها در نگاه اول جذاب است، اما در واقع هیچ ارزش خاصی برای کارفرما ندارد. قدرت رهبری یک معنای عام، کلی و مبهم است که هیچ صفت خاصی از شما را عنوان نمیکند.
برای اینکه مهارتهای میان فردی خود را بهتر نشان دهید باید به جزئیات بیشتری بپردازید. برای مثال:
بیان کردن جزئیات مهارتهایتان سبب میشود که کارفرما دید بهتری نسبت به تواناییهای واقعی شما پیدا میکند.
البته، برای اثبات توانمندیهای خود لازم است که تجارب و سوابق گذشته خود را ذکر کنید.
بهترین بخش برای عنوان کردن مهارتهای میان فردی در قسمت سوابق حرفهای رزومه است. در این قسمت میتوانید به جای لیست کردن توانمندیهایتان، آنها را توضیح دهید. به دو مثال زیر توجه کنید که چگونه تواناییهای میان فردی مختلف در آن آورده شده است:
قدرت رهبری و روحیه کار تیمی:
رهبری یک گروه ۶ نفره بازرگانی در بخش توسعه و اجرای سه راهبرد جدید بازرگانی که در نهایت منجر به افزایش ۱۲ درصدی سهم بازار شد.
قدرت ارتباطات و گوش دادن فعال:
ارائه صورت جلسه روزانه و نکات مهم آن به سه مدیر ارشد برای کسب اطمینان از عملکرد صحیح کارها
در مثالهای بالا، متقاضی نه تنها به تواناییهای خود اشاره میکند، بلکه نشان میدهد در موقعیتهای واقعی از آنها استفاده کرده است. با این کار، کارفرما را متقاعد میکنید که شما را استخدام کند.
برای نوشتن مهارتها به صورتی که در بالا ذکر شد، میتوانید از روش دو مرحلهای استفاده کنید:
مهارتهای مشترک بین این دو مرحله را پیدا کنید و بقیه را کنار بگذارید. سپس مشترکات را در بخش سوابق حرفهای بیاورید.
در دنیای امروزی که رقابت سنگینی در به دست آوردن جایگاههای شغلی وجود دارد، توجه ویژه به مهارتهای میان فردی و نشان دادن آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.
مهارتهای میان فردی خود را تقویت کنید و آنهایی را که برای شغل مدنظر شما متناسب است انتخاب کرده و در رزومه خود عنوان کنید.