به گزارش مجله خبری نگار، اگر همیشه این فکر را در سر داشته اید که شما فرد با استعدادی هستید، حق با شماست. آخرین مطالعات انجام گرفته نشان میدهند که ما تواناییهای خود را دست کم میگیریم و درباره قدرتهایی که داریم هیچ نشانهای (اطلاعی) نداریم. اکنون زمان تغییر شرایط فرا رسیده است.
مجله خبری-سبک زندگی نگار این مقاله را به استعدادهای پنهان خود اختصاص داده و چگونگی استفاده از آنها در زندگی روزمره را به خود نشان میدهیم.
گروهی از محققان CNRS تصمیم گرفتند تا به چگونگی تاثیر صدا بر خلق و خوی افراد پی ببرند. آنها از شرکت کنندهها خواستند تا کتاب هاروکی موراکامی را با صدای بلند بخوانند و در عین حال به ضبط صدای آنها پرداختند، سپس با کمک برنامهای صدای آنها را ترسناک، شاد و غمگین کردند. شرکت کنندگان از ایجاد تغییر در صدا آگاه نبودند. سپس این افراد بایستی به صدای خود گوش میدادند، تنها چند نفر از آنها متوجه تغییر شدند. وقتی از آنها سوال شد که هنگام گوش دادن به صدای ضبط شده چه احساسی داشتند، آنها به احساسی که توسط برنامه ایجاد شده بود اشاره کردند.
این مطالعه نشان میدهد که ما احساسات خود و همچنین احساسات دیگران را "می خوانیم (تعبیر میکنیم) " و بیان صوتی بر خلق و خوی ما تأثیر میگذارد. شاید بتوان از این کشف برای درمان اختلالات روانی استفاده کرد و شاید بتوانیم با گوش دادن به صدای شاد خود، احساس اندوه و افسردگی را شکست دهیم.
برایان کلارک، استاد دانشگاه ایالتی اوهایو، مطالعهای انجام داد و ثابت کرد که ارتباط مستقیمی میان سیستم عصبی و قدرت عضلانی وجود دارد. تمامی شرکت کنندگان در این مطالعه به مدت ۴ هفته ملزم به استفاده از یک فیکساتور محکم مچ دست بودند. یکی از گروهها ۵ روز در هفته به تمرینات ذهنی ۱۱ دقیقهای میپرداختند: آنها بایستی در حالی که بی حرکت بودند تصور میکردند که ماهیچه هایشان را منقبض کرده اند. گروهی دیگر نیز سبک زندگی معمولی را در پیش گرفتند.
هنگامی که فیکساتورهای مچ دست برداشته شدند، عضلات مچ دست افرادی که خود را در حال ورزش کردن تصور کرده بودند دو برابر قویتر از کسانی بود که این کار را انجام نداده بودند.
عکس بالایی: طوری که ما دنیا را میبینیم. عکس پایینی: نحوه مشاهده دنیا توسط عینکهای آفتابی پولاروید که تقریبا تمامی نور منعکس شده از خورشید را مسدود میکنند.
علاوه بر رنگها و نور، چشم انسان میتواند قطبش نور را نیز احساس کند، اما اکثر ما در این باره چیزی نمیدانیم. این نحوه بینش در شرایط خاصی شروع به کار میکند: مثل وقتی که به آسمان آبی، صفحه کامپیوتر و بازتابهای (انعکاس) آب یا شیشه نگاه میکنیم. در این موارد درصد زیادی از امواج نور در جهت مشابهی در نوسان هستند و قابل مشاهده میشوند، این اثری است که تحت عنوان برس هایدینگر شناخته میشود.
به بخش سفیدی از یک نمایشگر کریستال مایع (ال سی دی) یک کامپیوتر، تلفن یا تبلت نگاه کنید و سپس سر خود را چند بار به چپ و راست خم کنید، شما در این حالت تقریبا پاپیونهای زرد و آبی شفافی را خواهید دید. آیا میتوانی آنها را ببینی؟ عالی است! پس از چند بارتمرین، شما میتوانید برس هایدینگر را در آسمان آبی و رو به روی خورشید ببینید.
عکس: تصویری شبیه سازی شده از برس هایدینگر مربوط به نور قطبی شده (پلاریزه) عمودی.
در سال ۲۰۱۰، مطالعهای در دانشگاه ایالتی وین انجام شد. هدف این مطالعه فهمیدن این موضوع بود که آیا لبخند میتواند بر امید به زندگی انسان تاثیر بگذارد یا خیر. دانشمندان کارتهای بیس بال مربوط به بازیکنان مشهور بیس بال پیش از سال ۱۹۵۰ را مورد مطالعه قرار دادند. از نتایج این مطالعه مشخص شد که بازیکنانی که لبخند نمیزدند حدود ۷۲.۹ سال، بازیکنان با لبخند ملایم ۷۵ سال و کسانی که لبخندهای گشودهای داشتند ۷۹.۹ سال عمر کردند.
شما میتوانید بگویید که دلیلی برای خوشحالی وجود ندارد، اما این بهانه بدی (برای خوشحال نبودن) است. میان لبخند و خلق و خو ارتباطی وجود دارد: حتی اگر مجبور به لبخند زدن (لبخند اجباری) باشید، باز هم احساس بهتری خواهید داشت. حال که صحبت از لذت شد بهتراست بدانید که یک لبخند گشوده با ۲۰۰۰ تخته شکلات برابری میکند.
علاوه بر این، لبخند ما میتواند بر دیگران هم تأثیر بگذارد. اگر شما در مقابل دیگران لبخند بزنید آنها نمیتوانند به اخم کردن ادامه دهند. لبخند زدن مسری است پس ما نیز کنترل ماهیچهها صورت خود را از دست میدهیم و لبخند میزنیم. علاوه بر این یک فرد خنده رو جذابتر و حرفه ایتر نیز به نظرمی رسد.
تمرینات راهبان تبتی، معروف به تومو یوگا، دمای بدن را افزایش میدهد. در سال ۱۹۸۱، هربرت بنسون، استاد دانشگاه هاروارد، دریافت که سه فرد از تمرین کنندگان ظرفیت افزایش دمای انگشتان دست و پای خود تا ۴۶.۴ درجه فارنهایت (۸.۳ درجه سانتیگراد) را دارند.
توصیه میشود فقط با یک لاما (کشیش بودایی) با تجربه تمرین کنید، زیرا خطر مرگ در اثر هیپوترمی (سرمازدگی) وجود دارد.
در تصویر: فرآیند تشخیص مزه. اطلاعات از گیرندههای چشایی، دما و بویایی و دادههای مربوط به حسگرهای دندان و ماهیچههای مسئول جوییدن از طریق عصبها به مغز میرسند. به همین دلیل تنها یک ثانیه طول میکشد تا متوجه شویم که در حال خوردن هستیم.
همه ما ۴ مزه اصلی را میشناسیم: شیرینی، ترشی، شوری و تلخی. اما در دهه ۱۹۸۰، جامعه علمی مزه پنجمی به نام اومامی (برگرفته از زبان ژاپنی: خوشمزه، خوب) را شناسایی کرد که توسط یکی از استاید دانشگاه امپراتوری توکیو به نام کیکونا ایکدا شناسایی شد. اومامی (خوش طعمی) برای محصولات پروتئینی رایج است: گوشت، ماهی و آبگوشت گوشت یا ماهی.
امروزه دانشمندان به دنبال یافتن گیرندههای جدیدی هستند. ممکن است روزی برسد که متوجه شوند ما توانایی تشخیص کلسیم، دی اکسید کربن، آب تمیز، چربی ها، فلزات و شیرین بیان را نیز داریم. این دانش به افراد کمک میکند تا با چاقی و سایر مسائل مبارزه کنند.
ما مزه چیزها را با پیروی از چندین قانون تشخیص میدهیم که همگی باید از آنها آگاه باشیم.
• بهترین تشخیص مزه غذا در صورتی اتفاق میافتد که دمایی برابر با دمای دهان داشته باشد.
• اعتیاد به شیرینی و شوری سریعتر از اعتیاد به سایر مزهها ایجاد میشود؛ بنابراین اگر نمک و شکر زیادی بخوریم، به آرامی توانایی تشخیص این مزهها را از دست میدهیم. به هر حال، اعتیاد به شکر درک همه مزههای دیگر را تشدید میکند.
• اعتیاد به تلخی، ادراک غذاهای ترش و شور را تشدید میکند.
گام مطلق (توانایی تشخیص گام (بمی و زیری) بدون هیچ منبع خارجی) پدیده نادری است. مردم قبلا معتقد بودند که کودکی زمان مناسبی برای پرورش این توانایی است. اما مطالعهای که در دانشگاه شیکاگو انجام شد نشان میدهد که بزرگسالان نیز میتوانند گوش موسیقایی خود را توسعه دهند و تقریباً آن را کامل کنند.
در این آزمایش، افراد میبایست با یک آموزش ابتدایی موسیقی، صداهایی که شنیده بودند را بازتولید میکردند و آهنگ (تن) صدا را تشخیص میدادند. در مرحله دوم، مجددا سعی میکنند صداها را بشناسند، اما این بار درست یا غلط بودن صداها به آنها گفته میشد و اجازه شنیدن دوباره صداهای ضبط شده را داشتند. پس از چند ماه، آزمایش دوباره تکرار شد و معلوم شد که شرکت کنندهها مهارتهای خود را از دست نداده اند و توانستند زیر و بم صدا را تشخیص دهند. این تحقیق ثابت میکند که گوش موسیقایی یک مهارت اکتسابی است.
اگر میخواهید گوش موسیقی خود را توسعه دهید، میتوانید با کمک وب سایتها و برنامههای مختلف این کار را انجام دهید.
نظر شما در مورد این ابرقدرتهای انسانی چیست؟ آیا میخواهید چیزی به این لیست اضافه کنید؟