کد مطلب: ۹۳۲۲۷۵
|
|
۰۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۲

قرص‌های ضدبارداری تأثیر عجیبی بر ناحیه‌ای از مغز دارند که باعث ترس می‌شود

قرص‌های ضدبارداری تأثیر عجیبی بر ناحیه‌ای از مغز دارند که باعث ترس می‌شود
دانشمندان ارتباط احتمالی بین مصرف قرص‌های ضدبارداری خوراکی و تغییرات در بخش‌هایی از مغز که ترس را پردازش می‌کنند، کشف کرده‌اند. این یافته‌ها ممکن است به توضیح مکانیسم‌های مرتبط با ترس که به طور نامتناسبی بر زنان تأثیر می‌گذارد، کمک کند. این مطالعه در مجله Frontiers منتشر شده است.

به گزارش مجله خبری نگار، دانشمندان ارتباط احتمالی بین مصرف قرص‌های ضدبارداری خوراکی و تغییرات در بخش‌هایی از مغز که ترس را پردازش می‌کنند، کشف کرده‌اند. این یافته‌ها ممکن است به توضیح مکانیسم‌های مرتبط با ترس که به طور نامتناسبی بر زنان تأثیر می‌گذارد، کمک کند. این مطالعه در مجله Frontiers منتشر شده است.

در حال حاضر اعتقاد بر این است که تغییرات هورمونی در طول چرخه قاعدگی بر مدار ترس مغز تأثیر می‌گذارد. بنابراین، محققان کانادایی اثرات قرص‌های ضدبارداری خوراکی ترکیبی (COC) را بررسی کردند تا در مورد رابطه بین هورمون‌های جنسی که بدن ما به طور طبیعی تولید می‌کند و نسخه‌های مصنوعی این هورمون‌ها اطلاعات بیشتری کسب کنند.

بیش از ۱۵۰ میلیون نفر از قرص‌های ضدبارداری خوراکی استفاده می‌کنند که قرص‌های ضدبارداری ترکیبی (حاوی نسخه‌های مصنوعی استروژن و پروژستین) محبوب‌ترین آنها هستند. تحقیقات نشان داده است که ناحیه‌ای از مغز به نام قشر پیش‌پیشانی شکمی میانی (vmPFC) در زنانی که در حال حاضر از قرص‌های ضدبارداری ترکیبی استفاده می‌کنند، نازک‌تر از مردان است.

این اثر برگشت‌پذیر بود. مقایسه با کسانی که استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری را متوقف کرده بودند یا با کسانی که هرگز از آن استفاده نکرده بودند، نشان داد که این تغییر فیزیولوژیکی به نظر نمی‌رسد طولانی مدت باشد.

برای روشن شدن موضوع، اینها فقط ارتباطات هستند و هیچ اثر منفی شناخته شده‌ای مرتبط با تغییرات در اندازه مناطق خاص مغز وجود ندارد. با این حال، نویسندگان معتقدند که این موضوع ممکن است ارزش بررسی بیشتر را داشته باشد.

الکساندرا برویلارد، فیزیولوژیست دانشگاه کبک در مونترال، توضیح می‌دهد: «تصور می‌شود این بخش از قشر جلوی مغز مسئول تنظیم احساسات، مانند کاهش سیگنال‌های ترس در شرایط امن، باشد. نتیجه ما ممکن است نشان‌دهنده مکانیسمی باشد که از طریق آن، قرص‌های ضدبارداری ترکیبی ممکن است تنظیم احساسات را در زنان مختل کنند.»

برویلارد و همکارانش بزرگسالان سالم ۲۳ تا ۳۵ ساله، شامل ۱۳۹ زن را مورد مطالعه قرار دادند: ۶۲ نفر که در حال حاضر از قرص‌های ضدبارداری ترکیبی استفاده می‌کردند، ۳۷ نفر که قبلاً منحصراً از قرص‌های ضدبارداری ترکیبی استفاده می‌کردند و ۴۰ نفر که هرگز از دارو‌های ضدبارداری هورمونی استفاده نکرده بودند. کل نمونه همچنین شامل ۴۱ مرد بود.

از آنجا که زنان بیشتر از مردان از اختلالات اضطراب و استرس رنج می‌برند، محققان این گروه‌ها را با هم مقایسه کردند تا مشخص کنند که آیا مصرف COC با تغییرات کوتاه‌مدت یا بلندمدت در مغز مرتبط است و آیا بین دو جنس تفاوت‌هایی وجود دارد یا خیر.

دانشمندان سطح هورمون‌های جنسی طبیعی و مصنوعی را در بزاق شرکت‌کنندگان اندازه‌گیری کردند و از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) برای اسکن مغز آنها، به ویژه نواحی درگیر در پردازش ترس، استفاده کردند.

آنها دریافتند که سطح هورمون‌های جنسی طبیعی و مصنوعی با تغییرات در اندازه و ضخامت vmPFC در مقایسه با آناتومی مشابه در مردان مرتبط است. با این حال، تنها زنانی که در حال حاضر از دارو‌های ضدبارداری خوراکی استفاده می‌کنند، vmPFC نازک‌تری نسبت به مردان دارند.

محققان همچنین دریافتند که ساختار ناحیه‌ای از مغز که در ترس نقش دارد، یعنی قشر پشتی کمربندی قدامی (dACC)، بین زنان و مردان متفاوت است. این موضوع صرف نظر از مصرف COC مشهود بود و یکی از راه‌هایی را که هورمون‌های جنسی طبیعی می‌توانند بر ساختار مغز تأثیر بگذارند، برجسته می‌کند.

این تیم می‌نویسد: «با توجه به یافته‌های ما مبنی بر اینکه مردان حجم dACC کمتری نسبت به زنان و vmPFC ضخیم‌تری نسبت به مصرف‌کنندگان COC دارند، این یافته‌ها ممکن است نشان‌دهنده‌ی آسیب‌پذیری ساختاری در برابر آسیب‌های روانی باشد که عمدتاً زنان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.» «به‌طور خاص، dACC بزرگتر ممکن است نشان‌دهنده‌ی استعداد ابتلا به ترس در زنان باشد، در حالی که مصرف COC ممکن است با نازک شدن بالقوه‌ی ناحیه‌ی مهارکننده‌ی ترس مانند vmPFC، این آسیب‌پذیری را تشدید کند.»

نکته قابل توجه این است که محققان دریافتند که این اثر با قطع مصرف COC از بین می‌رود، اگرچه تأکید می‌کنند که برای بررسی عمیق‌تر این تأثیر، تحقیقات بیشتری لازم است. تغییر اندازه یک ناحیه مغز لزوماً به معنای پیامد‌های منفی نیست. ما نمی‌توانیم بر اساس داده‌های مربوط به ساختار مغز، نتیجه‌گیری قطعی در مورد احساسات یا رفتار یک فرد داشته باشیم.

ادامه‌ی حذف زنان از تحقیقات حیوانی و انسانی، شکاف موجود در درک ما از اینکه چرا زنان بیشتر از مردان از اختلالات اضطرابی و استرس رنج می‌برند را تشدید می‌کند.

این کم‌نمایی زنان در درجه اول به دلیل این تصور است که تغییرات در هورمون‌های جنسی می‌تواند نتایج را متغیرتر کند. این سوگیری به سمت مطالعه مردان منجر به عواقب جدی شده است.

برویلارد توضیح می‌دهد: «هنگام تجویز قرص‌های ضدبارداری ترکیبی، به دختران و زنان از عوارض جانبی جسمی مختلف، مانند این واقعیت که هورمون‌هایی که مصرف می‌کنند چرخه قاعدگی آنها را مختل کرده و از تخمک‌گذاری جلوگیری می‌کند، اطلاع داده می‌شود. هدف کار ما این نیست که از مصرف قرص‌های ضدبارداری ترکیبی جلوگیری کنیم، اما مهم است که تشخیص دهیم این قرص‌ها می‌توانند بر مغز تأثیر بگذارند.»

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر