به گزارش مجله خبری نگار مهدی جهانتیغی در پایگاه خبری جهان نیوز نوشت: پیوستن ایران به سازمان شانگهای اولین نشانهای از این بود که از طریق دیپلماسی دولت رئیسی میتوان به رسیدن دستاورد ملموس از مسیر جدید سیاست خارجه ایران امیدوار بود. اما در آن مقطع چه اتفاقی افتاد؟! ایرانی که سالها پشت در سازمان شانگهای مانده بود، چگونه به یکباره مجوز عضویت پیدا کرد؟ دلایل متعدد در پاسخ به این سوال گفته شده، ولی در عالم دیپلماتیک این مهم است که شما آنقدر جدی و هنرمندانه و واقع گرایانه ایدههای سیاست خارجه خود را به دنیا بیان کند که دیپلماتهای کشورهای همراه، منتقد و یا مخالف نیز آن را جدی بگیرند و نسبت به سازگار کردن و یا تغییر محاسبات خود با آن ایده و راهبرد انگیزه عملی پیدا کنند.
بخش مهمی از واقعیت پیوستن به شانگهای آن بود که کشورهای عضو این سازمان مهم جهانی، عزم حقیقی سیاست خارجه دولت رئیسی برای شراکت راهبردی با محور شرق را باور کردند و دلیلی برای تعلل خود نمیدیدند! نمره دیپلماتی که چنین انگیزه و محاسباتی در دیپلماتهای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای ایجاد کند، چند هست؟!
اما پس از عضویت در سازمان شانگای، اقدام تازه دیپلماسی دولت رئیسی بحث قرار داد بزرگ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان است؛ بر اساس این قرار داد اتفاقات مهم ذیل رقم خواهد خورد:
ایران گاز مصرفی مورد نیاز خود در ۵ استان شمالی کشور – که اتفاقا در زمستان با کمبودهای گازی مواجه میشوند- را از حق انتقال ترانزیت (سوآپ) گاز ترکمنسان به آذربایجان برداشت خواهد کرد.
این قرارداد زمینه کاهش تنش با همسایگانی همچون آذربایجان را هم فرآهم میکند و ضمن اینکه یک نوع وابستگی مهم نیز در این همسایه گاه بداخلاق، نسبت به ایران بوجود میآورد.
این قرارداد یک زمینه روانی و ذهنی برای افزایش نقش و تاثیر گذاری اقتصادی ایران در سازمان همکاری اقتصادی اکو و منطقه قفقاز ایجاد خواهد کرد.
اگر یکی از معیارهای قوت دیپلماسی در جهان عضویت و داشتن جایگاه مناسب در سازمانهای منطقهای و فرامنطقه است، ایران پس از عضویت در سازمان شانگای و ارتقا نقش خود در سازمان اکو، رتبه دیپلماسی خود را به سرعت در حال ارتقا دادن است.
حال دوباره باید سوال قبلی را به گونهای دیگر مطرح کرد؛ نمره دیپلماسی دولتی که برخی رفتارهای خصمانه یک کشور همسایه و بحران سازی طراحی شده در منطقه قره باغ را از طریق دیپلماسی اقتصادی و نه تکیه صرف بر قدرت نظامی، کنترل و تعدیل میکند، چند است؟!
غرب گرایان داخلی در تمام هشت سال دولت روحانی ادعایشان این بود که با دیپلماسی برجام سایه جنگ و افزایش تحریمها را از کشور را دور کرده اند، ولی بارها نادرستی این ادعا با رفتارهای خصمانه آمریکا و دولتهای غربی زیر سوال رفت و ایران به لحاظ عددی بیش از قبل از برجام دچار تحریم شد و اگر نبود قدرت موشکی و نشان دادن عزم ایران در پاسخ به طمعهای نظامی آمریکا و برخی کشورهای دیگر، قطعا انگیزه اقدام نظامی علیه ایران به مراحل اجرایی تبدیل میشد. اما همین ادعا که از طریق دیپلماسی میتوان تنشها را کاهش داد و برای خنثی سازی تحریمها اقدامات عملی برداشت، توسط دولت رئیسی در مصادیقی همچون قرارداد گازی ایران، ترکمنستان و آذربایجان در ابعاد منطقه ای، به صورت عملی در ابعادی واقعی به ظهور رسیده است. جالب است که حتی با معیار غرب گرایان نیز تا در همین چند ماهه عمر دیپلماسی دولت رئیسی نتایج ملموس بیشتر از دیپلماسی هشت ساله دولت روحانی بدست آمده است.