به گزارش مجله خبری نگار، یک سنت قدیمی ایرانی هست که خیلی هم سنت پسندیدهای است و آن هم آشتی دادن آدمهایی است که با هم اختلاف دارند. اما در حوزه رسانه، یک شگرد رسانهای وجود دارد که دقیقا بر عکس عمل میکند، یعنی تلاش میکند تا اختلافات معمولی را به دعوا تبدیل کند، این شگرد رسانهای را ”مجادله برای مجادله“ میگویند.
ذهن خبرنگار رسانههای بیگانه در این شگرد به دنبال قصه گویی است، یعنی همه تلاش اش را میکند تا حوادث غیرمرتبط را به گونهای به یکدیگر ارتباط دهد و از میان آن دعوایی سیاسی درست کند. در شگرد ”مجادله برای مجادله“ رسانه بیگانه دنبال آن است که ذهن مخاطب را هر روز با حاشیههایی درگیر کند که از درون آن نوعی ترس از آینده و نگرانی از بی برنامگی جامعه بیرون بیاید. علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی دراین باره، ضمن تشریح کارکرد رسانههای فارسی زبان بیگانه درخصوص تکنیک ” مجادله برای مجادله “ گفت: این تکنیک یا به زبانی دیگر ”دعوا برای دعوا“ یکی از اتفاقاتی که رسانههای بیگانه براساس ان عمل میکنند برای اینکه مخاطب وادار شود به استفاده از محیطهای مختلف برای اثبات دعوای خودشان در مواجهه با دعوای دیگران.
داودی افزود: حال آن دیگران میتوانند دولت باشد و یا خیلی چیزهای دیگر، پس رسانههای بیگانه بنا بر عمل به این تکنیک، یک دعوا را به تصویر میکشند.
وی گفت: به عنوان نمونه معاون اول رئیس جمهور یک چیزی گفت، آن یکی چیزی دیگر میگوید، یک هنرمند دیگر مطلبی دیگر میگوید و این نماینده مجلس هم حرفی دیگر میزند، میبینیم اینها همه پراکنده است، جامعه اینها را در مواجهه با همدیگر نمیبیند.
این کارشناس ارشد رسانه ادامه داد: هر کدام موارد یاد شده را چهار مخاطب مجزا گفتند، اما میبینیم رسانه این موارد را مونتاژ میکند و کنار هم میگذارد بگونهای کنار هم قرار میگیرد که انگار فلان روزنامهای که فلان حرف را زده، معاون اول رئیس جمهور در مواجهه با این روزنامه این حرف را زده، این نماینده مجلس آمده در مواجهه با این دو تا حرف دیگری زده، پس یک دعوایی میان اینها وجود دارد.
داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی با اشاره به اینکه البته رسانههای بیگانه راجع به مسائل ساده این عملکرد را ندارند گفت: آنها راجع به موضوعات استراتژیک، کاربردی و حیاتی کار میکنند، که بر همین اساس است که جامعه احساس میکند رسانه راست میگوید.
وی اظهارداشت: در صورتی که هیچ دعوایی صورت نگرفته در حالی که این رسانهها فکتها را گزینشی کنار هم میگذراند تا در ذهن مخاطب یک دعوا شکل بگیرد، پس مخاطب اتوماتیک میگوید حالا که دعواست، پس ما هم برویم دعوا.
داودی گفت: درپی استفاده از این تکنیک رسانههای بیگانه است که مخاطبِ دعوا، شروع میکند به دعوا برای موضوعی که اساساً دعوا نیست، حال چه اتفاقی میافتد؟ اینکه جامعه نسبت به آن مسئلهای که بر سرش دعوا نبوده، دعوا میکنند.
این کارشناس ارشد رسانه تاکید کرد برای همین بسیاری از رویدادها در جامعه به همین صورت که گفته شد اتفاق میافتاد که ما این عملکرد رسانهها را تکنیک ”مجادله برای مجادله“ میگوییم.
شگردهای رسانههای بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر میشود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ایرانمان است.
اساسا علوم شناختی و رسانه چرا باید با یکدیگر پیوند داشته باشند و این پیوند با چه هدفی انجام میشود. علوم شناختی یک رشته میان رشتهای است که دربرگیرندگی بسیار زیادی دارد و قطعا رسانهها هم با استفاده از این دانش میتوانند در دستیابی به اهداف خود موفقتر عمل کنند.
رویکرد علوم شناختی، ارتباط میان رشتهای علوم انسانی را برجستهتر کرده است، ارتباط میان رشتهای علوم جامعه شناسی، مردم شناسی، رفتارشناسی، روان شناسی و رسانههای اجتماعی مورد توجه قرار دارد که در این میان یکی از حوزههای مورد توجه علوم شناختی راهکارهای بهبود ایفای نقشهای اجتماعی رسانهها (فردی، گروهی، اجتماعی) در جریانهای اجتماعی معاصر است.
فضای نبرد رسانهای امروز را بر پایه علوم و فناوریهای شناختی است، با توجه به فضای نبرد رسانهای این روزهای جهان، رسانهها باید به علوم شناختی توجه ویژه کنند. رسانه اگر بخواهد افکار عمومی را جذب کند باید به تحلیل اطلاعات رسانههای گروهی بپردازد، دادههای به دست آمده از رسانهها و رفتار مردم در مواجه با آنها میتواند توسط علوم داده (Science data) مدلهای ریاضیاتی مورد تحلیل قرار گیرد و اطلاعات خوبی از آنها استخراج میشود که میتواند به اصحاب رسانه بگوید انسانها مجذوب چه محتواهایی میشوند.
علوم شناختی افزایش شناخت انسان بر کارکردها و فیزیولوژی مغز را در بردارد و در واقع به شناخت انسان از ادراک میپردازد به طوری که با تکنیک، سیگنال مغز را فعال میکند، بنابراین رسانهها برای اینکه پیامهای شان را در ذهن مخاطبان شان تاثیرگذارتر کنند باید از علوم شناختی بهره گیری کرده و با این دانش آشنا باشند، البته همه رسانهها به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه از علوم شناختی استفاده میکنند.
در حال حاضر کارکردهای رسانه با عصر اطلاعات و سرعت انتقال دادهها میتواند هر کاری انجام دهد، ما بحث سمعی بودن رسانه ها، کثرت پیامهایی که مبادله میشود و تاثیر پیامها در سطوح سنی مختلف از جمله شکل، زمان و مکان را داریم که به صورت ماتریسی درمی آیند و میتوانیم به بهترین شکل و بدون اختلال ارسال پیام داشته باشیم و بتوانیم ارزشها را گسترش دهیم.
تا زمانی که ما حوزه شناختی را نشناسیم، نمیتوانیم اتفاقاتی را که رخ میدهد درک کنیم چرا که انتخاب یک محتوا از میان هزاران محتوایی که در جریان است یا انتخاب یک جریان خبری برای نشر در مقابل سایر جریانات خبری که جاری است، نیاز به شناخت عمیق تری از انسان دارد و آن نظام انتخابگر مغزی است.
علوم شناختی در کشورهای دیگر جهان هم مورد توجه بسیار است به طوریکه در حال حاضر دانشگاههایی در سراسر جهان علوم شناختی را با هدف دگرگون کردن جامعه خود به دانشجویان تدریس میکنند، با این وجود میتوان به خوبی لزوم بهره گیری از علوم شناختی را در رسانه هم درک کرد.
مجموعه برنامه کوتاه ”روایت رنگها“ روایتی از تکنیکهای جنگ شناختی است که در شبکه رادیوییِ رادیو گفتگو تولید و پخش میشود.
تکنیکهای رسانهای در دنیای امروز وارد فضای علوم شناختی شده است از این رو رادیو گفتگو مجموعه برنامهای ۹۰ قسمتی برای آشنایی مخاطبان با این تکنیکها را تدارک دیده است.
”روایت رنگها“ نام این مجموعه برنامهی تخصصی در حوزه علوم شناختی با محوریت شگردهای رسانهای در انحراف افکار عمومی است که ماموریت این شبکه، در جریان سازی موثر بر نخبگان و کنشگران جامعه ایرانی را محقق کرده است.
این مجموعه برنامه که هر روز هر روز ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه از رادیو گفتگو موج اف ام ردیف ۱۰۳.۵ مگاهرتز پخش میشود و در قالب ساختارهای نوین طراحی و تولید شده، در هر قسمت و در گفتگو با دکتر علیرضا داودی کارشناس مسائل رسانه و متخصص علوم شناختی، با رویکردی تخصصی و تحلیلی و با مصداقهای عینی به افشای تکنیکهای رسانههای بیگانه و معاند در جهت تخریب ذهن مرم ایران میپردازد.