به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: پس از اعلام رسمی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای واگذاری وظیفه نظارت در حوزه سکوهای صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی به ساترا به عنوان زیرمجموعه صداوسیما، اختلافات این سازمان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پایان یافت. تا این که سریال «حشاشین» و حواشی آن باعث شد بار دیگر موضوع نظارت بر نمایش خانگی به میان بیاید. پس از اعلام ساترا مبنی بر ممنوعیت انتشار این مجموعه حشاشین و حذف آن از پلتفرمها، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی طی نامهای دستور داد کلیه آثار سینمایی خارجی که در پلتفرمهای مختلف عرضه میشوند، تاییدیه سازمان سینمایی را برای نمایش از این سکوها اخذ کنند. بنا بر نامه خزاعی به معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی آثار خارجی مانند مستند، کوتاه، پویانمایی و فیلمهای بلند سینمایی، باید تاییدیه را برای نمایش کسب کنند. از ابتدای اختلاف بر سر نظارت بر نمایش خانگی همواره این گزاره مطرح بود که این مسئولیت باید به شورای عالی فضای مجازی یا وزارت ارشاد واگذار شود، نه ساترا به عنوان زیرمجموعه صداوسیما و رقیب نمایش خانگی، اما در نهایت با ابلاغ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، تکلیف ساترا و وزارت ارشاد روشن و تقسیم وظایف انجام شد. اکنون در این شرایط، ورود سازمان سینمایی به نظارت بر آثار خارجی پلتفرمها توجیهی ندارد و به یک سازوکار نظارتی پیچیده نیاز دارد. به عبارت عامیانهتر، حضور دو تنظیمگر محتوایی مصداق ضربالمثل «آشپز که دو تا شد، آش یا شور میشود یا بینمک» است! برای بررسی این موضوع، سراغ علی سعد معاون سابق کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا و پژوهشگر حکمرانی ارتباطات و رسانه، همچنین محمود گبرلو منتقد و کارشناس سینما، رفتیم و گفتگوهایی با آنها داشتیم که در ادامه میخوانید.
به نظر شما این تقسیمبندی که مجوز انتشار آثار خارجی (مستند، کوتاه، پویانمایی و آثار بلند سینمایی) توسط سازمان سینمایی و مجوز انتشار سریالهای خارجی توسط ساترا، صادر شود منطقی و درست است؟
ایده دولت تنظیمگر بدین جهت مورد اقبال قرار گرفت که به صنایع و بخش خصوصی این فرصت را میداد تا مسائلش را با دولت به صورت نرم و روان حل کند و در راستای منافع عمومی بتواند به مسیر کشور کمک کند. برای رسیدن به این ایده نیاز است بخشهای مختلف نظام حکمرانی در چارچوب قانون، از یک مجرا، دریچه و درگاه واحد که همان نهاد تنظیمگر است، مسائل خودشان را با بخش تحت تنظیمگری حل و فصل کند. این کار از اقدامات شتابزده و استانداردهای متفاوت جلوگیری میکند و زمینه را برای توسعه و رشد صنعت و بخش خصوصی فراهم میآورد. از این جهت به نظر میرسد حضور دو تنظیمگر محتوایی در یک حوزه مشخص به چالشهایی منجر خواهد شد. البته سنگ بنای این وضعیت در تفاهمنامهای که بین صداوسیما و وزارت ارشاد امضا شد، قرارداده شد. همان موقع بنده راجع به آثار و نتایج این نحوه تقسیم وظایف هشدار دادم.
در بند اول مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است: «مسئولیت تنظیمگری، صدور مجوز و نظارت بر خبرگزاریها و رسانهها، کتاب، تبلیغات، بازیهای رایانهای و امثال آن که در چهارچوب وظایف و مأموریتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد، در حیطه صوت و تصویر فراگیر به عهده این وزارتخانه است.» بنابراین تکلیف صدور مجوز انتشار فیلمهای خارجی روشن نشد و این مسئله مبهم است.
ابهامات آن تفاهمنامه بسیار زیاد است و نشان میدهد دو طرف مذاکرهکننده، از مسئلهای که بر سر آن دعوا میکردند، شناخت مناسبی نداشتند. به عنوان مثال در تقسیم وظایف ذیل تفاهم نامه مذکور، سرویس صوت و تصویر، خبرگزاریها به وزارت ارشاد واگذار شده است، اما محتوای کاربرمحور به صداوسیما! در حالی که این دو با یکدیگر همپوشانی زیادی دارند، لذا به نظر میرسد تقسیم کار با دقت انجام نشده است و میتواند چالشهایی را ایجاد کند. در آن تفاهمنامه اشاره شده بود که صدور مجوز و نظارت بر سریالها و نظایر آن در نمایش خانگی با صداوسیماست، یعنی طبق آن تفاهمنامه قاعدتا همه محتواهای فیلم و سریال باید در اختیار صداوسیما باشد، اما با توجه به تمرکز تیم ساترا بر محتوای ایرانی و سریال ایرانی، عملاً سریالهای خارجی بدون طی فرایند تعریف شده به انتشار میرسیده است. همانطور که درباره سریال «حشاشین» هم بعد از حدود دو ماه از انتشار آن، اولین واکنش ساترا را شاهد هستیم. بنابراین، چون کاری که به عهده ساترا گذاشته شده بود، به خوبی انجام نشده بود، سازمان سینمایی از این موقعیت استفاده میکند.
یعنی اگر مصوبه درست و دقیق تنظیم میشد، چنین اختلافاتی به وجود نمیآمد؟
این مصوبه روی کاغذ تناقضهایی دارد و میشود به آن نقدهای زیادی وارد کرد. بر اساس آن میتوان پیشبینی کرد که در آینده حتما مشکلات بیشتری هم به وجود خواهد آمد. البته شورای عالی انقلاب فرهنگی یک زیرکی انجام داد و در بند ششم، موردی را اضافه کرد که خارج از تفاهمنامه صدا و سیما و ارشاد بود که میتواند کمی فضا را باز کند و امکان مانور برای اصلاح رویهها بدهد. در این بند آمده «سیاستها و ضوابط حاکم بر صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی توسط شورا تدوین و ابلاغ میشود» تا از این طریق بتوانند ساترا و وزارت ارشاد را همگرا و همسو کنند و هرکدام دنبال قوانین و دستورالعملهایی نروند که الزاما یک نگاه و رویکرد همگرا نداشته باشد، شورا این موضوع را باز گذاشت تا بعدها امکان اصلاح مسائل و مشکلات وجود داشته باشد.
اشاره کردید که، چون ساترا مسئولیت نظارت را به درستی انجام نداد، سازمان سینمایی هم به حوزه صدور مجوز انتشار آثار خارجی در پلتفرمها ورود کرد. یعنی اگر موضوع «حشاشین» پیش نمیآمد، همچنان نظارت پسینی وجود داشت؟
اصلا در حال حاضر سازوکاری برای محتوای خارجی وجود ندارد، نظارت یعنی یک روال ساختارمند، باقاعده و با استاندارهای مشخص، چنین چیزی در حال حاضر در سریالهای خارجی وجود ندارد و پلتفرمها با توجه به شناختی که از فضای فرهنگی کشور دارند نسبت به اصلاح محتوا اقدام میکنند. اما پس از این که شکایتهایی در خصوص سریال مذکور مطرح میشود، وزارت ارشاد از این موقعیت استفاده میکند و تلاش میکند محتوای خارجی را تحت نظارت خود قرار دهد. البته پیشتر وزیر ارشاد چندین بار گلایه خود را از محتوای سریالها بیان کرده بود و ماجرای سریال «حشاشین» کمک کرد وزارت ارشاد بتواند انتقادات قبلی خود را مجدد مطرح و درخواست انجام نظارت بر محتوای خارجی را ایراد کند.
این که پلتفرمها برای کسب مجوز انتشار آثار با سازمان سینمایی و ساترا طرف باشند، کار را برای آنها سخت نمیکند؟
از زاویه نگاه پلتفرمها میتوان گفت هم کار میتواند سخت شود هم میتواند در مواردی سهل باشد. به این معنا که از جهت نامشخص بودن متولی محتوایی در حوزه سریال، تکلیفشان مشخص نیست ولی از طرف دیگر شاید پلتفرمها هم از این وضعیت دوگانگی استفاده کنند و از پدیده «آربیتراژ تنظیمگری» منافع اقتصادی خود را دنبال کنند. «آربیتراژ تنظیمگری» زمانی رخ میدهد که دو یا چند تنظیمگر در یک موضوع واحد خود را متولی میدانند و تقسیم کار قانونی به خوبی صورت نگرفته باشد که در نتیجه معیارهای متفاوتی توسط آنها اعمال میشود. پلتفرم نیز در این موقعیت میتواند با هر کدام از تنظیمگران که بتواند در موضوع مشخص کار خود را جلو ببرد، همراه میشود. یعنی میتواند از اختلاف نهادها استفاده کند و مسیرش را پیش ببرد که تا الان هم همین کار را کرده است. از لحاظ تئوری، نظری و روی کاغذ، احتمالا پلتفرمها از این موضوع ناراحت هستند که تکلیفشان را روشن نیست، اما این وضعیت در عمل به پلتفرمها قدرت مانور، انعطاف و مذاکره میدهد. یکبار میروند در جلسه وزارت ارشاد که ساترا را تضعیف کنند، یک بار میروند در جلسه ساترا و صحبتهایی علیه تنظیمگری وزارت ارشاد مطرح میکنند، با این وضعیت بازی میکنند و مسیر خود را جلو میبرند. آنها به هرحال در مرحله اول یک کسب و کار هستند و اولین هدف کسب و کار هم این است که سودآوری خود را بالا ببرد تا بتواند بقای خود را تضمین کند. در جمع بندی باید گفت در این موقعیت مهم این است که فرایندهای نظام حکمرانی این اختلاف را بتواند حل کند. باید چارچوب و ساختارها به خوبی با یکدیگر تنظیم شوند تا هم پلتفرمها بتوانند فعالیت خود را به صورت قانونی انجام دهند و هم حقوق کاربران حفظ شود و از این فضا به بهترین حالت استفاده کنند.
با توجه به تعداد بالای آثار خارجی امکان بازبینی، ممیزی و صدور تاییدیه انتشار آثار وجود دارد؟
اکنون با حجم زیادی اثر مواجه هستند که بخش زیادی از آنها آرشیوی هستند و از قدیم در دسترس باقی ماندهاند، بخشی از کار نیز مربوط به آثاری است که قرار است در آینده منتشر شوند. به هرحال هر مجموعهای که قرار است متصدی این کار باشد، باید هم یک طراحی خوب و هم یک ظرفیت نیروی انسانی و توان مالی مناسب را پای کار بیاورد تا بتواند این مسئله را به یک استانداری برساند. این کارها با سازوکارهای سنتی شورای پروانه ساخت و شورای پروانه نمایش و... که مثلا هفتهای یک جلسه داشته باشند انجام نمیشود. چنین کارهایی باید از طریق «واسطههای تنظیمگری» انجام شود، یعنی شرکتهایی که توانایی آنها احراز شده است و از طرف مجموعه نهاد تنظیمگر مامور میشوند تا استانداردهای آن نهاد را اعمال و پیگیری کنند و مهر استاندارد محتوایی بزنند. این شیوه استفاده از واسطههای تنظیمگری امری رایج در نظامهای تنظیمگری است مثلا در حوزه ساختمان، شرکتهای مشاور ساختمان کارشان همین است، استانداردهای سازمان نظام مهندسی یا وزارت راه را میگیرند، نظارت میکنند و مهر میزنند، این مهر به معنای تایید مجموعه است. به نظر من اگر قرار است در رابطه با سریالهای خارجی کاری انجام شود، راهش این است و از طریق بوروکراسی دولتی و کارمندان مجموعهها، به سختی به نتیجه میرسد.
واگذاری نظارت بر آثار خارجی به پلتفرمها
محمود گبرلو درباره صدور تاییدیه آثار خارجی پلتفرمها توسط سازمان سینمایی، توضیح میدهد: «سیستم نظارت بر مسائل فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی در هر کشوری وجود دارد، اما شیوههای اجرایی آن بسیار مهم است. در شرایط فعلی، نظریه آقای خزاعی خیلی کارآمد و کارگشا نیست، چون الان در شرایطی هستیم که شبکههای متعدد خارجی به راحتی میتوانند این فیلمها را پخش کنند، تعداد پلتفرمها هم زیاد است بنابراین قابل کنترل و نظارت دقیق نیستند و اگر بخواهیم این موضوع را کنترل کنیم یک لشکر نیروی نظارتی تعیین کنیم و بر اساس آن بودجهای در نظر بگیریم، نکته مهمتر این که باید یک استراتژی نظارتی بر این تشکیلات، تنظیم شود تا افراد بر اساس سلیقه شخصی و نگاههای ایدئولوژیک خودشان اعمال نظر نکنند، چون هرج و مرج ایجاد میشود و اختلاف نظر شدیدی پیش میآید.» گبرلو درباره راهکار نظارت بر آثار خارجی پلتفرمها میگوید: «راهکار مناسب و مطلوب این است که موضوع را واگذار کنیم به خود پلتفرمها تا با دقت، درایت و بینش خودشان بتوانند این نظارت و کنترل دقیق یا کلان را داشته باشند.» گبرلو با تاکید بر لزوم نظارت بر آثار خارجی ادامه میدهد: «مردم دوست دارند شبکههای پخش فیلمی داشته باشند که بتوانند به آن اعتماد کنند و با حذف برخی صحنههایی که شاید با فرهنگ و آیین ما هماهنگ نباشد، فیلم را در سلامت ببینند. در نتیجه این حرکت، حرکت بدی نیست، اما شیوه اجرای آن مهم است و صحبت آقای خزاعی خیلی الان کاربردی نیست.»
این منتقد و کارشناس همچنین درباره لزوم تغییر شیوههای نظارتی میگوید: «دنیای جدید ما را مجاب میکند، شیوههای نظارتی را میان افراد کارشناس، کارآمد و دانا تقسیم کنیم. در حوزه تولید فیلم هم این مشکلات را داریم، در شرایط امروز این روند که فیلمنامه را ارائه بدهیم، فیلمنامه تصویب شود و بعد پروانه ساخت و نمایش بگیرند، دیگر جوابگو نیست. باید به نیروهای متخصص فنی اعتماد و کار را به آنها واگذار کنیم، آنها هم با درایت و هوشمندی منافع ملی کشور را در نظر بگیرند و فیلمها را پخش کنند. در آینده حتی در سینما هم به این وضعیت خواهیم رسید. ما نیروهای بسیار خوبی در عرصه تهیهکنندگی داریم که ممکن است گاهی در پست نظارتی باشند و گاهی در پست تهیهکنندگی، بنابراین دلیلی ندارد یک گروه نظارتی دیگر، همان گروههایی را که در مقطعی در سیستم نظارتی کشور بودند و حالا وارد حوزه تولید فیلم شدند، کنترل کنند. این افراد میتوانند امین خوبی برای نظام باشند تا آثار خوبی تولید کنند.»