کد مطلب: ۵۸۰۷۸۷
به‌تازگی چالشی در اینستاگرام به راه افتاده که افراد برش‌هایی از زندگی‌شان را در یک ویدئو به تصویر کشیده و می‌نویسند که «یا همه زندگی‌ام را بپذیر یا کلا نپذیر»؛ این طرز فکر ایراد دارد؟

به گزارش مجله خبری نگار، احتمالا شما هم در شبکه‌های‌اجتماعی، ویدئو‌هایی را دیدید که بعضی افراد از فعالیت‌های روزانه‌شان منتشر کرده و می‌نویسند که یا همه زندگی من را بپذیر یا من را کلا نپذیر. شاید این ویدئو برای انتشار در یک پیج خوب و جذاب باشد، حتی بازدید و لایک زیادی هم بخورد، اما آیا لازم است به بقیه بگوییم که صفر تا صد زندگی ما را بپذیرند؟

این باور‌ها می‌تواند جنبه مثبت داشته باشد، اما ...

حتما شما هم جملاتی شبیه این را از اطرافیان‌تان شنیده‌اید: یا همه زندگی مرا بپذیرید یا من را کلا نپذیرید؛ مرا همان‌گونه که هستم بپذیر؛ من همینم که هستم و به‌خاطر هیچ فردی خودم را تغییر نمی‌دهم و .... هرچند این باور‌ها می‌تواند جنبه‌های مثبتی داشته باشد، مثلا می‌تواند جلوی خودسرزنشی‌های ما بابت نواقص و ناتوانایی‌های‌مان را بگیرد یا به ما کمک کند در روابط خودسانسوری کمتری داشته باشیم. اما این باور‌ها برداشت‌های متاخری از رشد فردی و روابط ارائه می‌کند که با برداشت‌های سنتی‌تر در باب تلاش برای تغییر و رسیدن به کمال در تعارض است.

بیاییم این بار به جای جنبه‌های مثبت این قبیل دیدگاه‌ها، کمی بیشتر درباره آثار و کارکرد‌های منفی‌شان در زندگی فردی و روابط‌مان فکر کنیم. تصور کنید شریک زندگی یا دوست نزدیک شما یک فرد خودخواه، بددهن و دروغگوست و از شما می‌خواهد او را همین طور که هست بپذیرید یا فرض کنید یکی از اعضای خانواده، فردی است که ویژگی‌های مثبت زیادی دارد، اما نمی‌تواند خشمش را کنترل کند و هنگام عصبانیت به خودش و شما آسیب می‌زند. او در عین حال از شما انتظار دارد او را همین‌گونه که هست بپذیرید. آیا می‌توانید همسری را که صادق و وفادار است، اما در عین حال بسیار مسئولیت‌ناپذیر است، بی‌هیچ اعتراضی، به تمامی بپذیرید؟

چه اشکالی در این نوع طرز تفکر وجود دارد؟

شاید اولین پیامد این طرز فکر عدم تمایل انسان به تغییر، رشد و اصلاح باشد. گفتن این جمله که «من همینم که هستم و اگر مرا می‌خواهی همین‌طور بپذیر» راحت‌تر از تلاش برای خودشناسی، تقویت ویژگی‌های مثبت و اصلاح مشکلات رفتاری است. نوعی مسئولیت‌ناپذیری در این جملات پنهان است که فرد را از دیدن خطا‌ها و رفتار‌های آسیب زننده‌اش و جبران و اصلاح آن‌ها خلاص می‌کند. خطای شناختی صفر و صدی یکی از این خطاهاست. ما می‌توانیم یک نفر را دوست داشته باشیم، بسیاری از ویژگی‌هایش را بپسندیم و تحسین کنیم، در عین حال دلسوزانه و قاطعانه نقاط ضعف و خطاهایش را نپذیریم. در دیدگاه‌های سنتی‌تر درباره عشق و دوستی، عاشق و دوست خوب می‌تواند آموزگار معشوق باشد. در این دیدگاه دو نفر در رابطه با هم می‌توانند در فضایی امن، به فضیلت‌های یکدیگر عشق بورزند و کاستی‌های یکدیگر را اصلاح کنند و از این طریق انسان‌ها در رابطه با یکدیگر می‌توانند در مسیر کمال رشد کنند.

نگاهی دوباره به مفهوم پذیرش

شاید باید دوباره به معنای «پذیرش» فکر کنیم. پذیرش به معنای همیشه موافق بودن یا تسلیم بودن در برابر ویژگی‌های آسیب زننده یکدیگر نیست. پذیرش یعنی ما در برابر کاستی‌های یکدیگر صبور و گشوده باشیم، بپذیریم که همه ما اشکالاتی داریم که می‌توانیم در فضای امن رابطه برای اصلاح آن‌ها اقدام کنیم. چسبیدن به اشتباهات و اشکالات رفتاری و شخصیتی و تلاش نکردن برای تغییر آن‌ها تحت پوشش جملاتی، چون «یا همه زندگی‌ام را بپذیر یا کلا نپذیر» هم به روابط آسیب می‌زند و هم مانع رشد شخصیتی ما می‌شود. در عین حال باید بدانیم این تلاش برای تغییر و رشد در مواردی است که تحت کنترل و انتخاب ما هستند؛ مانند رفتار‌ها و طرز تفکر ما و نه مسائلی که از کنترل ما خارج هستند مانند ویژگی‌های ظاهری.

منبع: خراسان

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر