به گزارش مجله خبری نگار/سیناپرس: همه ما در زندگی خود لحظات دشواری که با عدم اطمینان و تغییر همراه است، تجربه میکنیم. در این شرایط ما باید بررسی کنیم که مغز ما چگونه به این مشکلات پاسخ داده و عدم اطمینان را تشخیص میدهد. با درک این موضوع، میتوانیم یاد بگیریم آنچه را که نمیتوانیم کنترل کنیم رها کرده و به این ترتیب روند تصمیم گیری خود را بهبود ببخشیم. حال این سوال مطرح میشود که چگونه میتوانیم عدم اطمینان را تشخیص دهیم و بدانیم کدام قسمت از مغز مسئول آن است؟
محققان دریافته اند: نورآدرنالین ماده شیمیایی در مغز محسوب میشود که سیگنالهای بازدارنده یا تحریک کنندهای را به سلولهای مغز میفرستد.
برای بررسی نقش نورآدرنالین در مواجهه با رویدادهای نامشخص، دانشمندان مووسه فناوری ماساچوست، آزمایش جالبی را روی موشها انجام دادند. دانشمندان با ارائه آب جهت نوشیدن این حیوانات به هنگام شنیدن فرکانس بالا، آنها را شرطی کردند و در این شرایط موشها موظف بودند که اهرمی را به پایین فشار دهند.
آنها همچنین یاد گرفتند: اگر اهرم هنگام پخش صدای فرکانس پایین فعال شود، یک فشار ناخوشایند هوا دریافت خواهند کرد. همچنین یک عنصر عدم قطعیت را به این آزمایش اضافه کرده و در طول آزمایش، صدایی را که فرکانس آن نامشخص بود، برای موشها پخش کردند.
محققان دریافتند: فعالیت ناحیه کوچکی از ساقه مغز به نام لوکوس سرولئوس برای تشخیص عدم قطعیت ضروری است. این منطقه همان ناحیهای است که ترشح نورآدرنالین را تعدیل میکند. طی این آزمایش مشخص هنگامی که فرکانس بالا پخش شده و موشها انتظار دریافت پاداش پس از فشار اهرم را داشتند، ترشح نورآدرنالین آنها کم بود. اما وقتی فرکانس مشخص نبود و این هورمون به میزان بیشتری ترشح میشد.
با این حال، به طور کلی، موشها در زمانی که پاداش نامشخص بود، کمتر احتمال داشت که اقدامی انجام دهند و اهرم را به پایین فشار دهند. در حقیقت طی این مطالعه مشخص شد که مغز موشها آموختکه با سطوح مختلف عدم قطعیت کنار بیایند.
در ادامه تیمی از محققان دانشگاه کالج لندن به بررسی نمونههای انسانی پرداخته و دو تنظیم کننده عصبی دیگر به نامهای استیل کولین و دوپامین را به فهرست مواد شیمیایی که موجب عدم قطعیت در تصمیم گیری میشود، شناسایی کردند.
در این آزمایش از شرکت کنندگان خواسته شد تا توالی تغییر نمادها را پیش بینی کنند، آنها دریافتند که ماده موسوم به استیل کولین به ما کمک میکند تا خود را با نحوه تغییر محیط سازگار کنیم و دوپامین ما را تحریک به عمل، وادار میکند.
در حقیقت باید اذعان داشت که عدم قدرت برای تصمیم گیری تا حد زیادی تابع عملکر مغز ما و نحوه تعامل مغز و هورمونهای مختلف است. به گفته محققان، نحوه برخورد مغز ما با عدم قطعیت نقش کلیدی در نحوه برخورد ما با زندگی دارد.