به گزارش مجله خبری نگار، همه ما بارها به کارآفرینی فکر کردهایم، به افزایش درآمدی که در سایه آن محقق خواهد شد و به افزایش احساس رضایت از زندگی و موفقیت با فعالیت در حرفه و حوزهای که علاقه بیشتری به آن داریم. اما همیشه به محض فکر کردن درباره آن، یک سری باورهای رایج به ذهن مان خطور کرده است مثل این که: «من را چه به کارآفرینی؟»، «کارآفرین شدن باید در ذات انسان باشد»، «کارآفرینها، چون بیکار هستند، سراغ آن میروند» و .... اگر شما هم جزو این دسته هستید، این مطلب یک شانس دوباره به شما میدهد تا نگاه دقیقتری به ماجرای کارآفرینی داشته باشید و از دست رایجترین باورهای اشتباه درباره آن خلاص شوید.
کلمه Entrepreneur که به زبان فارسی کارآفرینی ترجمه شده است، یک واژه فرانسوی و به معنای فرایند اقداماتی است که یک کارآفرین به عنوان شخصی که همیشه به دنبال ایدههای تازه است، به آنها متوسل میشود تا با پذیرفتن ریسک و تردیدهای ذاتی موجود در هر اقدام جدید، از آن ایدهها فرصتهای تازه خلق کند. به زبان سادهتر، کارآفرینی یعنی ایجاد کردن یک کسب و کار، توسعه آن، سازمان دهی و همچنین مدیریت سرمایهای که برای آن کسب و کار هزینه شده است.
کارآفرینی با خطر از دست رفتن سرمایه همراه است و برای همین به عنوان یک کارآفرین باید قبل از این که کسبوکاری را شروع کنید، تمام جوانب آن را در نظر گرفته و تمام خطرات احتمالی را بررسی کرده باشید. اگر کسی بهصورت اصولی، کارآفرینی را انتخاب کرده باشد و در یک حوزه مشخص بعد از تحقیق و مشورت، فکر کردن، بررسی نقاط قوت و ضعف شخصیتی خود و ... فعال شود، شانس او برای موفقیت بسیار بیشتر از شکست خواهد بود. هرچند باید به هر شکست در این مسیر، به عنوان کسب تجربه نگاه کرد و خسته شدن زودهنگام و نابجا، ثمرهای برای فرد نخواهد داشت و همه زحماتش را برباد میدهد.
اگر تصمیمتان برای کارآفرین شدن جدی است یا حداقل میخواهید به آن به عنوان یک گزینه روی میز نگاه کنید، باید ۴ باور رایج و اشتباه را در ذهنتان اصلاح کنید. این ۴ تصور نادرست درباره کارآفرینی عبارتند از:
اگرچه پول مانند خونی است که برای زنده ماندن و رشد باید در رگ کسب و کار جاری باشد، اما امکان تأمین منابع موردنیاز برای ایده خوبی که متناسب با شرایط و مقتضیات موجود است، غیرممکن نیست؛ بنابراین پول تنها مسئله کارآفرینی نیست. هر یک از ما چندین مصداق از کسب و کارهای معروف سراغ داریم که به رغم پشتوانه مالی خوب، به دلایل زیادی محکوم به شکست بودهاند. از آن طرف، کسبوکارها و البته برندهای سرشناس و موفقی بوده که مثلا از فعالیت در گاراژ خانهشان شروع کردهاند و الان بازارهای جهانی را به دست گرفتهاند.
بعضیها معتقدند که تنها رمز موفقیت در کارآفرینی، داشتن یک ایده خاص و خارقالعاده برای کارآفرینی است و اگر این ایده باشد، اصولی بودن آن تضمین میشود. در صورتی که اگر ترکیبی از همه منابع مورد نیاز، تیم مدیریتی شایسته و دیگر شرایط لازم وجود نداشته باشد، حتی یک ایده خارقالعاده هم محکوم به شکست است و فقط در حد یک ایده باقی خواهد ماند. در ضمن، همیشه نیازی به یک ایده خاص نیست، گاهی ارائه متفاوت یک محصول، مشتریمداری خاص یا ... شما را یک کارآفرین موفق میکند.
این یک تصور کاملاً نادرست است که کارآفرینان، کارآفرین به دنیا آمدهاند. کارآفرینی اکتسابی است و با مرور زمان، مطالعه و تجسس در موضوعات و ایدههای مختلف درباره کارآفرینی میتوانید آن را یاد بگیرید. دقیقاً به همین دلیل است که امروزه برخی از دانشگاه ها، امکان تحصیل در رشته کارآفرینی را فراهم آوردهاند.
برای چنین تصور نادرستی معمولا مصداق برجستهای مانند بیلگیتس بیان میشود، اما لزوماً چنین چیزی درست نیست. حقیقت این است که آموزش و یادگیری بیشتر باعث رشد و پیشرفت هرچه بیشتر کارآفرینی و کارآفرین خواهد شد. بسیاری از کارآفرینان افرادی تحصیلکرده هستند که مطالعه روزانه و مستمر از مهمترین برنامههای آنان است. البته افرادی هم بودهاند که مسیر متفاوتی را طی کردهاند، اما آنها هم از یادگیری غافل نشدند و فقط به صورت آکادمیک، تحصیل را کنار گذاشتند.
منبع: خراسان