به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: او را با لقبهای «چخوف ایران» و «پدر نمایش نامهنویسی نوین ایران» میشناسند.
فردی که سبکهای چخوف نویسنده روسی و هنریک ایبسن شاعر، نمایش نامهنویس و درامنویس نروژی را با دقت دنبال میکرد، اما بنا به گفته خودش، چخوف بیشترین تأثیر را در نمایش نامهنویسی بر افکار او گذاشته است. او درباره این تأثیرپذیری گفته است: «در بعضی از نمایشنامههای من سایه دست هنرمندانهای دیده میشود و این بیگمان سایه دست چخوف است».
اکبر رادی، نمایش نامهنویس و داستاننویس معاصر ایرانی ۱۰ مهر ۱۳۱۸ در پیرسرا، رشت متولد شد و در ۵ دی ۱۳۸۶ در تهران درگذشت.
اکبر رادی در سال ۱۳۳۸ در زمان نوجوانی خود، داستان «باران» را نوشت و با این داستان، جایزه نخست مسابقه داستاننویسی مجله اطلاعات را دریافت کرد. این رقابت جدی را میتوان اولین محک حرفهای نوشتههای او به شمار آورد. سپس نمایش نامه «روزنه آبی» را در سال ۱۳۴۱ نوشت و برای چاپ به احمد شاملو سپرد.
اگرچه شاملو بر این باور بود که این نمایش نامه از نظر ساختارشناسی ادبی، شایسته انتشار است، اما وقتی شاملو این اثر را برای چاپ به جلال آل احمد سپرد، جلال این متن را نپذیرفت و حتی نقدی تند بر آن نوشت؛ باوجود انتقادهای فراوان جلال آل احمد بر نمایش نامه روزنه آبی، احمد شاملو در اثبات ادعایش، این نمایش نامه را برای اجرا به شاهین سرکیسیان-که در آن روزگار در بین تئاتریها و نمایش نامهنویسان ایرانی جزو سرشناسترینها بود -معرفی کرد. سرکیسیان، بعد از خواندن این نمایش نامه بهقدری تحت تأثیر استعدادهای نهفته اکبر رادی قرار گرفت که به او توصیه کرد با جدیت بیشتری، فقط به کار نمایش نامهنویسی بپردازد و بس.
هرچند سرکیسیان در همان سالها از دنیا رفت و این نمایش نامه به اجرا نرسید؛ اما اکبر رادی که این توصیه را از سرکیسیان «پایهگذار تئاتر نوین در ایران» دریافت کرده بود راه خود را در هنر یافت و به توصیه او عمل کرد و تمام عمرش را به نوشتن نمایش نامه اختصاص داد بهطوریکه بنا به اعلام بسیاری از نمایش نامهنویسان کشور، او در طول حدود ۴۰ سال نمایش نامهنویسیاش بار نمایش نامهنویسی ایران را یکتنه بر دوش کشید.
شکل گرفتن خاطرات کودکی اکبر رادی در طبیعت بکر رشت و تجربه اتفاقات پس از جنگ جهانی دوم و تبعات آن، چنان در ذهن و تفکرات او رسوخ کرده بود که طبیعتگرایی و رئالیسم در نمایش نامههای او به دو عنصر ثابت در کارهایش تبدیل شد. رادی همواره معتقد بود: «تا زمانی که نمایش نامه ایرانی با آدمهای معاصر و درد زنده نداشته باشیم، بیگمان تئاتر معاصر ملی هم نخواهیم داشت.» اگر این ادعا را بپذیریم که غلامحسین ساعدی و بهرام بیضایی و اکبر رادی- سه ضلع اساسی نمایش نامه نویسان ایرانی- بیشترین تأثیر را بر درام نویسان دیگر ایرانی گذاشتهاند، در این میان اکبر رادی را میتوان بهعنوان تنها نویسندهای معرفی کرد که در طول تمام سالهای فعالیتش فقط در عرصه نمایش نامهنویسی قلمزده و تمام عمر هنریاش را صرف این رشته هنری کرده است.
نمایش نامههای رادی: روزنه آبی، افول، از پشت شیشهها، ارثیه ایرانی، صیادان، مرگ در پاییز، لبخند باشکوه آقای گیل، در مه بخوان، هاملت با سالاد فصل، منجی در صبح نمناک، پلکان، آهسته با گل سرخ، آمیزقلمدون، شب روی سنگفرش خیس، باغ شب نمای ما و تانگوی تخممرغ داغ.
آثار غیر نمایشی او: جاده (مجموعه داستان)؛ دستی از دور (مقالات)؛ بشنو از نی (مصاحبه)؛ مکالمات.