به گزارش مجله خبری نگار/روزنامه اطلاعات، فیزیکدانهای دانشگاه «کالگِری» در کانادا تصدیق میکنند که برخلاف هاله نور ماورایی که یک ماهیت متافیزیکی و روحانی است، این نور کاملاً فیزیکی و مرئی بوده و حتی نامگذاری هم شدهاست. به آن «انتشار فوتونی فراضعیف» (UPE) میگویند و محصول طبیعی متابولیسم بدن ما است. از دیدگاه دانش فیزیک، هاله یک پدیده نوری است که در اثر برهمکنش نور با کریستالهای یخ معلق در جو تولید میشود و محصول آن تنوعی از حلقهها، کمانها و لکههای رنگی و سفید در آسمان است. بسیاری از هالهها نزدیک به ماه و خورشید تشکیل میشوند. اما در معنویت عصر جدید، منظور از هاله، میدانی نورانی از انرژی انسان است که دورتادور او را فراگرفته است. در تصاویر هنری و نقاشیهای مذهبی آن را به دور سر فرد مقدس ترسیم میکنند تا نشان دهند که او دارای قدرت یا قداستی ویژه است.
انتشار فوتونی فراضعیف در حقیقت نتیجه فرآیندی زیستشیمیایی است و از این منظر به همان چیزی مربوط میشود که در یک چراغ اضطراری رخ میدهد و هیچکس فکرش را نمیکند که دارای هاله باشد. انتشار فوتونی فراضعیف بهقدری اندک است که با چشم انسان قابلمشاهده نیست و نورهای دیگر بهطور کامل آن را غرق در خود میکنند مگر اینکه درون اتاقی با تاریکی مطلق باشیم. منظور از تاریکی مطلق این نیست که پردهها را بکشیم و لامپهای خانه را خاموش کنیم؛ چون حتی با این کار نیز نمیتوانیم نوری را که از بدنمان ساطع میشود ببینیم. این نور ۱۰۰۰ تا یک میلیون برابر ضعیفتر از آنچه چشمهای ما قادر به دیدنش باشند، است.
انتشار فوتونی ضعیف زمانی تولید میشود که مواد شیمیایی درون سلولهای ما مولکولهای ناپایداری به نام گونههای فعال اکسیژن (reactive oxygen species) میسازند که محصول فرعی متابولیسم بدن ما هستند. وقتی میزان گونههای فعال اکسیژن بالا میرود، سبب میشوند مولکولهای دیگر نیز برانگیخته شوند، بدین معنی که انرژی مازاد با خود حمل میکنند. همین انرژی مازاد است که سبب منتشر شدن نور از بدن ما میشود.
یک عامل اصلی در ایجاد این رویداد، استرس اکسیداتیو یا تنش اکسایشی است. استرس اکسیداتیو نشان دهنده عدم تعادل بین فرایندهای سیستماتیک گونههای فعال اکسیژن و توانایی یک سیستم بیولوژیکی در خنثیسازی میانجیهای سمی (سمزدایی) آن یا ترمیم آسیب وارده است. به عبارتی سادهتر، این استرس شکلی از استهلاک سلولی است که در اثر عواملی نظیر پیری و بیماری رخ میدهد. هرچه بدن استرس اکسیداتیو بیشتری را متحمل شود، گونههای فعال اکسیژن بیشتری تولید میکند و در نتیجه نور بیشتری نیز منتشر میکند. ازاینرو وقتی موجود زندهای میمیرد، سوختوساز بدنش متوقف میشود و به دنبال آن انتشار فوتونی فراضعیف نیز قطع میشود.
استرس اکسیداتیو در ابتلای انسان به بیماریهایی مانند سرطان، پارکینسون آلزایمر، سکته قلبی دخالت دارد. بااینحال، گونههای فعال اکسیژن خاصیتهای مفیدی نیز دارند که یکی از آنها نابودی عوامل بیماریزا از طریق دستگاه ایمنی است.
فیزیکدانانی که ماهیت این نور را کشف کردند برای آزمایش کردن آن انتشار فوتونی فراضعیف را که از موشهایی که بیحرکت کرده بودند و نیز از موشهای مرده منتشر میشد را اندازهگیری کردند. همچنین این اندازهگیری را روی برگهای خراش داده شده نیز انجام دادند.
آنها با استفاده از دوربینهای تخصصی، انتشار فوتونی فراصوت بسیار بیشتری را از موشهای زنده در مقایسه با موشهای مرده مشاهده کردند. برعکس، برگها در قسمتهایی که خراش داشتند و آسیب دیده بودند نور بیشتری نسبت به قسمتهای سالم از خود منتشر میکردند. علتش این است که برگها در قسمتهای آسیبدیده استرس اکسیداتیو بیشتری را متحمل میشدند، اما از بدن موشهای مرده هیچ نوری منتشر نمیشد، چون بدنشان دیگر سوختوساز نمیکرد.
مزیت عمده انتشار فوتونی فراصوت این است که روشی غیرتهاجمی را برای مشاهده وضعیت سلامت جانداران امکانپذیر میکند. با این شیوه، میتوان وضعیت بافتها، مثل عضو پیوندی را بررسی و ردیابی کرد. همچنین تعیین میزان استرسی که یک موجود زنده تحت آن قرار میگیرد ممکن میشود؛ برای مثال، بهمنظور پایش محصول زراعی یا سلامت جنگل.
با همه اینها، این حوزه هنوز پر از ناشناختهها است. مثلاً اینکه شاید انتشار فوتونی فراصوت صرفاً محصول جانبی فرآیندهای متابولیکی نباشد. دانشمندان هنوز دراینباره مطمئن نیستند.
ضمیمه دانش روزنامه اطلاعات نوشت: فیزیکدانهای دانشگاه «کالگِری» در کانادا تصدیق میکنند که برخلاف هاله نور ماورایی که یک ماهیت متافیزیکی و روحانی است، این نور کاملاً فیزیکی و مرئی بوده و حتی نامگذاری هم شدهاست. به آن «انتشار فوتونی فراضعیف» (UPE) میگویند و محصول طبیعی متابولیسم بدن ما است. از دیدگاه دانش فیزیک، هاله یک پدیده نوری است که در اثر برهمکنش نور با کریستالهای یخ معلق در جو تولید میشود و محصول آن تنوعی از حلقهها، کمانها و لکههای رنگی و سفید در آسمان است. بسیاری از هالهها نزدیک به ماه و خورشید تشکیل میشوند. اما در معنویت عصر جدید، منظور از هاله، میدانی نورانی از انرژی انسان است که دورتادور او را فراگرفته است. در تصاویر هنری و نقاشیهای مذهبی آن را به دور سر فرد مقدس ترسیم میکنند تا نشان دهند که او دارای قدرت یا قداستی ویژه است.
انتشار فوتونی فراضعیف در حقیقت نتیجه فرآیندی زیستشیمیایی است و از این منظر به همان چیزی مربوط میشود که در یک چراغ اضطراری رخ میدهد و هیچکس فکرش را نمیکند که دارای هاله باشد. انتشار فوتونی فراضعیف بهقدری اندک است که با چشم انسان قابلمشاهده نیست و نورهای دیگر بهطور کامل آن را غرق در خود میکنند مگر اینکه درون اتاقی با تاریکی مطلق باشیم. منظور از تاریکی مطلق این نیست که پردهها را بکشیم و لامپهای خانه را خاموش کنیم؛ چون حتی با این کار نیز نمیتوانیم نوری را که از بدنمان ساطع میشود ببینیم. این نور ۱۰۰۰ تا یک میلیون برابر ضعیفتر از آنچه چشمهای ما قادر به دیدنش باشند، است.
انتشار فوتونی ضعیف زمانی تولید میشود که مواد شیمیایی درون سلولهای ما مولکولهای ناپایداری به نام گونههای فعال اکسیژن (reactive oxygen species) میسازند که محصول فرعی متابولیسم بدن ما هستند. وقتی میزان گونههای فعال اکسیژن بالا میرود، سبب میشوند مولکولهای دیگر نیز برانگیخته شوند، بدین معنی که انرژی مازاد با خود حمل میکنند. همین انرژی مازاد است که سبب منتشر شدن نور از بدن ما میشود.
یک عامل اصلی در ایجاد این رویداد، استرس اکسیداتیو یا تنش اکسایشی است. استرس اکسیداتیو نشان دهنده عدم تعادل بین فرایندهای سیستماتیک گونههای فعال اکسیژن و توانایی یک سیستم بیولوژیکی در خنثیسازی میانجیهای سمی (سمزدایی) آن یا ترمیم آسیب وارده است. به عبارتی سادهتر، این استرس شکلی از استهلاک سلولی است که در اثر عواملی نظیر پیری و بیماری رخ میدهد. هرچه بدن استرس اکسیداتیو بیشتری را متحمل شود، گونههای فعال اکسیژن بیشتری تولید میکند و در نتیجه نور بیشتری نیز منتشر میکند. ازاینرو وقتی موجود زندهای میمیرد، سوختوساز بدنش متوقف میشود و به دنبال آن انتشار فوتونی فراضعیف نیز قطع میشود.
استرس اکسیداتیو در ابتلای انسان به بیماریهایی مانند سرطان، پارکینسون آلزایمر، سکته قلبی دخالت دارد. بااینحال، گونههای فعال اکسیژن خاصیتهای مفیدی نیز دارند که یکی از آنها نابودی عوامل بیماریزا از طریق دستگاه ایمنی است.
فیزیکدانانی که ماهیت این نور را کشف کردند برای آزمایش کردن آن انتشار فوتونی فراضعیف را که از موشهایی که بیحرکت کرده بودند و نیز از موشهای مرده منتشر میشد را اندازهگیری کردند. همچنین این اندازهگیری را روی برگهای خراش داده شده نیز انجام دادند.
آنها با استفاده از دوربینهای تخصصی، انتشار فوتونی فراصوت بسیار بیشتری را از موشهای زنده در مقایسه با موشهای مرده مشاهده کردند. برعکس، برگها در قسمتهایی که خراش داشتند و آسیب دیده بودند نور بیشتری نسبت به قسمتهای سالم از خود منتشر میکردند. علتش این است که برگها در قسمتهای آسیبدیده استرس اکسیداتیو بیشتری را متحمل میشدند، اما از بدن موشهای مرده هیچ نوری منتشر نمیشد، چون بدنشان دیگر سوختوساز نمیکرد.
مزیت عمده انتشار فوتونی فراصوت این است که روشی غیرتهاجمی را برای مشاهده وضعیت سلامت جانداران امکانپذیر میکند. با این شیوه، میتوان وضعیت بافتها، مثل عضو پیوندی را بررسی و ردیابی کرد. همچنین تعیین میزان استرسی که یک موجود زنده تحت آن قرار میگیرد ممکن میشود؛ برای مثال، بهمنظور پایش محصول زراعی یا سلامت جنگل.
با همه اینها، این حوزه هنوز پر از ناشناختهها است. مثلاً اینکه شاید انتشار فوتونی فراصوت صرفاً محصول جانبی فرآیندهای متابولیکی نباشد. دانشمندان هنوز دراینباره مطمئن نیستند.