به گزارش مجله خبری نگار، گاهی باید حرف زد، گاهی فریاد کرد، گاهی موعظه کرد و گاهی سکوت، دمی هم باید در سکوت گام برداشت تا قدمها سخن بگویند.
میلیونها قدم به یکباره بلند میشوند و راه حرمینی را در پیش میگیرند که صاحبان آنها یک روز را در عالم به رنگ سرخ درآوردند.
اگر «عاشورا اوج مجاهدت همراه با فداکاری است، چهل روز پس از آن اوج مجاهدت همراه با تبیین و افشاگری است.»
تبیین و افشاگری که هرگاه تاریخ به آن نیاز پیدا کرد، از دل جامعه برآمد و راهی را باز کرد تا انسان را در مقابل ضد انسانیت بیمه کند و او را در کوران ضرب شمشیرهای زهرآلود، پادزهر باشد.
«حماسهی اربعین یک پدیده فوقالعادهای است که به لطف و فضل الهی در هنگامی که دنیای اسلام نهایت نیاز را به اینچنین حماسهای دارد، به وجود آمده است.»
در بنیه اربعین مفهومی نهفته است که حضرت زینب (س)، امام سجاد (ع) و حضرت امکلثوم آن را پس از حماسه عاشورا رقم زدند و به جامعه اسلامی و البته بشریت عرضه داشتند. در واقع تبیینی که این سه بزرگوار از روز عاشورا به عمل آوردند راهی را باز کرد که پس از یک هزار و ۴۰۰ سال، میلیونها گام در آن مسیر به حرکت در میآیند و هر سال همسان سیلی، سیلی بر افکارهای لاییک میکوبند و خون سرخ شهدای کربلا را در شریانهای انسانیت پمپاژ میکند. در واقع «تبیین زینبی مکمل خون حسینی و اربعین تالیتلو روز عاشورا است.»
اما امروز در روزگاری که شمشیر آخته دشمن در شکل و شمایل طاووس فضای مجازی، معنویت و انسانیت را مثله میکند، تبیین زینبی نوشداروی زهری است که نه جسم بلکه روح انسان را نشانه گرفته است.
به عبارت دیگر اربعین راهی است جلوی پای آدمی تا در مقابل شبهات رنگارنگ و آراسته مستکبران، کمر خم نکند و فریفته سخنان شیطانی که قسم خورده بندگان خداوند را از راه عاشورا بازگرداند، نشود.
میلیونها گام از حرم شیر خدا تا سیدالشهدا گزارشی است به اباعبدالله گویی بناست زمین و آسمان بدانند خون ۷۲ شهید روز عاشورا امروز بستری شده تا این گامها از سرزمین ملت امام حسین راهی صحرای طف شوند و ملجأیی باشند برای هر آنکه در گوشه و کنار جهان دل در گرو حسین و راه او دارد.
اربعین تجلی خون شهدایی است که قطرههای آن در پیکر پاسدارانی متجلی میشود که بدون کم و کاست مقلد امامشان هستند و از همان مسیر راهی آسمان میشوند تا هر ساله طنین شوق عاشقان حسین به آسمان و زمین در اربعین حسینی به خوبی منعکس شود.
مستندات این گزارش شهدایی هستند که هر روز در راه حراست از ملک ملت امام حسین (ع) به پیشگامان خون در روز عاشورا میپیوندند و خون عاشقان حسین (ع) را تداوم میبخشند.
اربعین مصداق بارز رسانهای است که قوت اسلام و حقیقت است، قوت جبههای که امروز آن را مقاومت اسلامی میخوانیم، اربعین چنان پادشاهی قَدر قدرت حق را بر زمین میگستراند که نورهای مصنوعی فضای مجازی را یارای مقابله نیست.
اینجا چادرهای سیاه خورشیدهای درخشانیاند که نسخه لامپهای کمسوی ولنگاری را در هم میپیچند و گامهای زوار؛ فریادهای زینب در دستگاه امویان را پژواک میدهد.
در واقع اربعین ادامه طوفانی است که فرزندان علی (ع) در کوفه و شام پس از حماسه سرخ عاشورا برپا کردند و منطق حق را در جهان حکمفرما. منطقی که همچنان جلودار گفتمان انسانیت حتی در جهان مدرن است.
منطقی که با وجود تکنولوژیهای مافوق بشری همچنان میلیونها انسان را به دشت نینوا میکشاند و بر آبروی ملک ملت امام حسین (ع) میافزاید چنان که «در دنیای پیچیده پر تبلیغات و پر هیاهویی که بر بشریت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا و یک رسانه بیهمتاست».
این میلیونها انسان به معنای پشتوانه حمایت حسینی به دست پاسداران حریم اهل بیت راهی میشوند و اطمینان در دل قوی میدارند. حقیقت آن است که راهپیمایی اربعین به مصداق قوت، تحقق وعده الهی است، واعدو لهم ما استطعتم من قوه.
«و تمام اینها بخش از پاداشی است که خداوند به خاطر شهادت سیدالشهدا به او عطا کرده است، امامت در فرزندانش، شفا در خاکش، اجابت دعا در نزد قبرش و اینکه روزهایی که زائرانش میآیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد.
البته اجر حسینبنعلی فقط این موارد نیست، از جمله اینهاست که خیلی مهم است. یکی اینکه حضرت فرمود خداوند متعال «عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِه»؛ امامت، این پرچم برافراشته، این خورشید درخشان در طول همه تاریخ، در نسل این بزرگوار قرار داده شد، از اولاد او قرار داده شد.»
حال آیا این برکات نمیتواند بشریت را نجات دهد؟ حسین در همه قرون و اعصار نجاتبخش انسانهاست وگرنه چه دلیلی میتوانست او را وادارد با خانوادهاش پای در مسلخ گذارد و مصایبی تکرارنشدنی بر اهل بیتش بگذرد و این حماسه بزرگ و معجزه غریب را خلق کند!
نوع انسان باید در مقابل حسین (ع) شرمسار میشد تا راه اموی در پیش نگیرد و مستکبران بدانند که در نهایت چه عاقبتی در پیش دارند. امروز یک نگاه کافی است تا آدمی دریابد عاقبت حسینی بودن و یزیدی بودن چه خواهد بود، حسین (ع) عزت و اعتبار و کعبه عشاق است و یزید منفور انسان و مورد لعن او و این درس بزرگ کربلاست.
پس حسین (ع) را باید به جهان شناساند، «ما امروز احتیاج داریم که حسینبنعلی را به دنیا بشناسانیم؛ دنیای دچار ظلم و فساد و دنائت و لئامت، محتاج معرفت آزادگی حسینی و حرّیت حسینی است.
امروز مردم دنیا، جوانهای دنیا، ملتهای بیغرض، برای یک چنین حقیقتی دلهایشان میتپد؛ [اگر]امام حسین (ع) به دنیا معرفی بشود، اسلام معرفی شده است، قرآن معرفی شده است.
امروز با صدها وسیله علیه اسلام و علیه معارف اسلامی تبلیغ میشود؛ در مقابل این حرکت خصمانه جبهه کفر و استکبار، حرکت معرفت حسینی میتواند یکتنه سینه سپر کند، بِایستد و حقیقت اسلام را، حقیقت قرآن را به دنیا معرفی کند».
پس امروز میلیونها انسان به راه میافتند و نگاهها را به سوی حسین جلب میکنند تا مردم دنیا به دنبال پاسخ این سئوال بروند، این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟
در واقع پیروان حسین (ع) به برکت میراث بزرگ کربلا، جهان را به حق و حقانیت دعوت میکنند و پاسخی بزرگ به افراد و گروههایی میدهند که از روی کینه کتاب قرآن را آتش میزنند؛ به این امید که از حرمت و قداست آن بکاهند، اما همه این افراد قطعا با دیدن اربعین حسینی پاسخ خود را دریافت خواهند کرد حتی اگر به روی خود نیاورند.
«منطق حسینبنعلی (ع)، منطق دفاع از حق است، منطق ایستادگی در مقابل ظلم و طغیان و گمراهی و استکبار است. این منطقِ امام حسین است؛ امروز دنیا به این منطق نیازمند است؛ امروز دنیا شاهد حاکمیت کفر و استکبار و حاکمیّت فساد است، دنیا شاهد حاکمیت ظلم است؛ این پیام امام حسین، پیام نجات دنیا است؛ حرکت عظیم اربعین این پیام را در دنیا منتشر میکند و به فضل الهی و به حول و قوه الهی و به توفیق الهی، این حرکت بایستی روزبهروز تقویت بشود.»
در کل باید اعتراف کرد توصیف اربعین کاری بس دشوار است، به تعبیر سادهتر سخن گفتن از یک رزمایش عظیم و شگفتیساز آسان نیست.
نمیتوانیم بگوییم چگونه میتوان در راهپیمایی میلیونی از دنیا رها شد و صحنههایی را دید که در فهم انسان امروزی نگنجد. چگونه بزرگ و کوچک، زن و مرد، ثروتمند و فقیر خود را میرسانند که سهمی در این رویداد شگفتیساز داشته باشند.
چگونه یک سرباز در کسوتهای ارشد در مقابل زوار اربعین سلام نظامی میدهد، چگونه پیرمرد ثروتمند کفشها را واکس میزند و چگونه مرد فقیر سایه سر زوار میشود.
گاهی جستجو در فهم راز حسین (ع) و حسینی بودن بیفایده است، میتوان آن را درک کرد، فهمید، اما نمیتوان گفت و نوشت. تنها باید رفت و دید، چگونه انسانها جَلد حسین (ع) میشوند و هر سال برای دیدار او لحظه شماری میکنند.
«این خون حسینبنعلی است که بعد از ۱۴۰۰ سال دارد میجوشد و روزبهروز تازهتر میشود، روزبهروز زندهتر میشود؛ این همان پیام عاشوراست که از حلقوم اباعبدالله و حلقوم زینب کبری (س) در نهایت غربت و تنهایی صادر شد و امروز فضای عالم را فرا گرفته است و فرا میگیرد. حسین (ع) متعلق به انسانیت است؛ ما شیعیان افتخار میکنیم که پیرو امام حسین هستیم، اما امام حسین فقط متعلق به ما نیست؛ مذاهب اسلامی، شیعه و سنی، همه زیر پرچم امام حسین هستند. در این راهپیمایی عظیم حتی کسانی که متدین به اسلام هم نیستند شرکت میکنند و این رشته ادامه خواهد داشت انشاءالله؛ این یک آیت عظمایی است که خدای متعال دارد نشان میدهد. در روزگاری که دشمنان اسلام و دشمنان امّت اسلامی با انواع و اقسام ابزارها و وسایل، با پول، با سیاست، با سلاح علیه امت اسلامی دارند کار میکنند، خداوند متعال ناگهان حادثه راهپیماییِ اربعین را این جور عظمت میدهد، این جور جلوه میدهد. این آیت عظمای الهی است، این نشانه اراده الهی بر نصرت امت اسلامی است، این نشان میدهد که اراده خدای متعال بر نصرت امت اسلامی تعلق گرفته است.».
اما حسین (ع) انسانها را گردهم میآورد، مودت و دوستی را ورای ملیت و حتی مذهب قوام میبخشد و اربعین را خلق میکند.
حسین (ع) بیش از هر انسانی خواستار محبت و صمیمت است، او شهید میشود تا به این هدف خود نائل شود. او شهید راه وحدت و دوستی است که یادش دلها را آرام میکند. نام او کافی است تا انسانها به کمک هم بشتابند. به نام اوست که گردهم میآیند تا مشکلات خلق خدا را برطرف کنند، حسین قربانی است که به نیت گسترش مهر و مهربانی ذبح میشود.
«شهادت حسینبنعلی (ع) فوق همه شهادتها است؛ ببینید چطور بعد از هزار و دویست - سیصد سال دلها را مثل مغناطیسی میکشاند. اربعین را ببینید، این راهپیمایی را ببینید، این اشتیاق جوانها به قبر آن بزرگوار و زیارت آن بزرگوار را ببینید، این مجالس روضهخوانی و سینهزنی را ببینید؛ اینها جاذبه است، این برکتی است که خدا به آن فداکاری داده است».
برکت حسین (ع) پایان ندارد، دریای بیکران مهر و محبت او جهان را در برگرفته و کافی است اشکی خرج کنی یا دستی بر سینه بکوبی، حسین (ع) خود را از راه خواهد رساند، کافی است به نیت زیارتش نخستین گام را برداری، کافی است قطره آبی به زائر تشنهاش بدهی، اصلا کافی است چشمانت را ببندی و لحظهای از روز عاشورا را تصور کنی، او خواهد آمد و پهنه بیکرانی از اقیانوس لایتناهی خود را عرضه میکند.
او منتظر است تا بخوانیدش حالا به هر بهانهای، گاهی اربعین را پیش میکشد، گاهی کربلا را، او شهید راه انسانیت است تا عشاق را چراغ راه هدایت باشد.
او اربعین را خلق میکند تا صافی باشد بر روح خسته انسان از انسان، او اربعین را میآفریند تا باطری به ته کشیده انسانیت را بار دیگر شارژ کند و ما میگوییم: این بنده تو - این حسین تو - خون خود را نثار کرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گمراهی است، نجات بدهد.
اما این پایان ماجرای اربعین نیست، اربعین با زائرانش تمام نمیشود، نیمی از داستان حسین و اربعینش جاماندگانند، در واقع اینجا به جز گامها مستندات دیگری هم برای گزارش ملت به امام وجود داد و آن غبطه جاماندگان است.
شب و روزها میلیونها انسان دیگر اشک میریزند که زیارت ارباب نصیبشان نشده است، «ایام اربعین است و خوشا به حال آن کسانی که در حال پیادهروی هستند یا پیادهروی خواهند کرد و به زیارت اربعین خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را انشاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند.
ما هم اینجا با شوق و با حسرت نگاه میکنیم به این گامهایی که:
هزاران گام در راه است و دل مشتاق و من حیران
که، چون ره میتوانم یافتن سوی درون من هم
پ. ن: مطالب داخل «» سخنان مقام معظم رهبری درباره اربعین در جمعهای مختلف است.