به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان-محمدعلی رحیمینژاد: اگر اندیشکدهها و اتاقهای فکر را نقطه شروع تصمیمگیری و تصمیمسازی بدانیم، آنگاه اهمیت آنها برای ما بیش از پیش خواهد بود؛ مجموعههایی که با حداقل سوگیری سیاسی به دنبال تحقق منافع ملی کشورها در زمینهها و موضوعات مختلف هستند. اندیشکدهها و دانشمندان هستند که به موضوعات و مسائل جهان امروز شکل میدهند و خروجی کار آنها بهعنوان «سیاست اجرایی» در اختیار سیاستمداران قرار میگیرد. از همین روست که در حال حاضر آمریکا، چین، هند و روسیه بیشترین اتاقهای فکر را اداره کردهاند.
شاید یکی از مهمترین دلایل وجود بحرانهای فراگیر و عدم رشد معنادار در جهان، عدم استفاده از نظرات اندیشکدهها و اندیشمندان باشد. روند تحقق سیاستها در کشورهای توسعهیافته عمدتا بر محور اندیشکدهها بوده و سپس توسط مقامات سیاسی اجرا و توسط رسانهها تبیین میشود.
در کشورهای عقبمانده روند فوق معمولا توسط افراد صاحب قدرت گرفته میشود و سپس رسانهها و اندیشکدهها مامور به دفاع از سیاست فرد یا گروه خاص در جامعه میشوند و روند عقلایی را طی نمیکند.
طبق بررسی دانشگاه پنسیلوانیا در سال ۲۰۲۰، دو هزار و ۲۰۳ اتاق فکر در آمریکا وجود داشته است. براساس همین بررسی، ۴۷ درصد از مجموع اندیشکدههای دنیا در آمریکای شمالی و اروپا بودهاند. اگرچه قاره آسیا و آفریقا همچنان روند بهبود تعداد اندیشکدهها را طی میکند، اما عمدتا بودجه آنها وابسته به دولت است. طبق این گزارش دلایل گسترش اندیشکدهها در جهان به «انقلاب اطلاعات و فناوری، پایان انحصار دولتهای ملی بر اطلاعات، افزایش پیچیدگی و ماهیت فنی مشکلات خط مشی، افزایش اندازه دولت، بحران اعتماد به دولتها و منتخبان، جهانی شدن و رشد بازیگران دولتی و غیردولتی، نیاز به اطلاعات و تحلیل به موقع و مختصر در شکل درست، در دستهها و زمان مناسب» مربوط است. در تصویر شماره یک، توزیع جغرافیایی اتاقهای فکر در جهان تا سال ۲۰۲۰ را مشاهده میکنید.
اما در سوی مقابل مهمترین دلایل عدم ایجاد و رشد اندیشکدهها در برخی کشورها و مناطق جهان را میتوان ناشی از «عدم درک و پاسخگویی به منابع غیرسنتی رقابت، عدم اتخاذ فناوریهای جدید و استراتژیهای بازاریابی و ارتباطات، محیط سیاسی و نظارتی که بهطور فزایندهای با اتاقهای فکر دشمنی میکند، کاهش بودجه برای تحقیقات سیاسی توسط کمککنندگان دولتی و خصوصی، تمایل حامیان دولتی و خصوصی به سوی کمکهای مالی کوتاهمدت و خاص پروژه به جای سرمایهگذاری روی ایدهها و نهادها، ظرفیت نهادی توسعهنیافته و ناتوانی در سازگاری با تغییرات و افزایش رقابت از سوی سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی» خواند. در ایران، طی سالهای اخیر، اندیشکدهها و خروجیهای آن اهمیت بیشتری پیدا کردهاند. تا سال ۲۰۲۱ ایران با ۸۷ اندیشکده در جایگاه بیست و یکم قرار داشته است (جدول شماره ۱).
برای ارزیابی اندیشکدهها معیارهای مختلفی ازجمله توانمندی در جذب دانشمندان، تاثیرگذاری بر سیاستهای دولت، کیفیت و شهرت کارکنان و... مطرح شده است. شاید به همین دلیل و دلایلی دیگر مانند تجربه و سابقه باشد که اندیشکدههای برتر جهان اندیشکدههای آمریکایی هستند. اندیشکدههایی که سرفصل کارکرد خود را منافع ملی تعریف کرده و سعی بر کمک به سیاسیون خود فارغ از جنبههای تمایلات سیاسی خود داشتهاند.
عملکرد اندیشکدهها معمولا بهروز نبوده و مانند رسانهها سریعا گزارشهای خود را منتشر نمیکنند؛ علت این موضوع نیاز آنها به انجام کار عمیق آن هم توسط افراد خبره و متخصص در موضوعات مورد نظر است. از همین رو در گزارشات اندیشکدهای معمولا رفرنسهای زیادی وجود دارد و تنها در جمعبندی، تحلیل پژوهشگران ارائه میشود. نکته مهم این است که مطالب اندیشکدهها و راهکارهای آنها تا زمانی که مورد استفاده سیاستمداران قرار میگیرد، منتشر نمیشود و بعد از استفاده بهعنوان اقدامات انجامگرفته منتشر میشوند.
در ادامه به معرفی یکی از اندیشکدههای جهان و مطالب مهمترین اندیشکدههای جهان درباره مسائل ایران پرداخته شده است. در هفته نخست پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری، اندیشکدههای جهان، دو موضوع را پررنگتر دنبال میکردند؛ ۱-روی کار آمدن پزشکیان در ایران و ۲-کنار رفتن بایدن از انتخابات آمریکا.
درباره موضوع اول یعنی به قدرت رسیدن پزشکیان در ایران، اندیشکدههای چتم هوس، بنیاد دفاع از دموکراسی و شورای روابط خارجی آمریکا به ارائه تحلیل پرداختهاند.
چتم هوس (chathamhouse) در گزارشی با عنوان «تغییر بدون تکان دادن قایق»، به موارد زیر پرداخته است:
۱- کمپین پزشکیان در دور دوم به دنبال متقاعد کردن جوانان و ناامیدانی بود که دور اول را تحریم کردند، اما نتایج نشاندهنده بیتفاوتی و نارضایتی مردم است.
۲- کسانی که طرفدار برخی تغییرات بودند، توانستند بر کسانی که وضعیت موجود را تایید میکردند، غلبه کنند.
۳- سوابق و اظهارات پزشکیان در جریان مبارزات انتخاباتی حاکی از آن است که در عین حال که او تغییرات را هدف قرار خواهد داد، تلاشی برای تکان دادن کشتی حکومت نخواهد داشت.
۴- در سیاست خارجی، کارزار پزشکیان بر لزوم تعامل با غرب از جمله در موضوع هستهای، رفع تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی کشور و همچنین دور شدن از آستانه جنگ منطقهای متمرکز بود.
۵- پزشکیان همچنین از نزدیک شدن رئیسی به کشورهای عربی تمجید کرد و نشان داد که در مسائلی غیر از روابط با غرب، احتمالا بهطور گسترده سیاست دولت قبلی را ادامه خواهد داد.
این گزارش دربردارنده تداوم نظم و ساختار حاکمیتی ایران بوده و این موضوعی است که برخلاف تلاشهای غرب در این زمینه است.
بنیاد دفاع از دموکراسی که وزارت خارجه ایران در سال ۹۸ آن را به دلیل اقداماتی همچون تولید و انتشار دروغ، تشویق، مشورت، لابیگری و کارزار تبلیغاتی منفی به نحوی موثر در طراحی، اعمال و تشدید اثرات تروریسم اقتصادی علیه کشورمان، در لیست تحریمی خود قرار داد نیز در گزارشی با عنوان «آینده روابط ایران و گروههای مقاومت» در دوره پزشکیان نوشته است:
۱- کسانی که پزشکیان را یک لیبرال، میانه رو یا اصلاحطلب معرفی میکنند، یا احمقهای نادان هستند یا بهعنوان عوامل روابطعمومی حکومت عمل میکنند.
۲- پزشکیان در حالی حمایت خود از محور مقاومت را اعلام کرده که طی روزهای اخیر حملات راکتی و پهپادی حزبالله منجر به خروج ۶۰ هزار نفر از مناطق شمالی رژیمصهیونیستی شده است.
این اندیشکده در گزارشی دیگر نوشته است: «برخی معتقدند پزشکیان باعث تضعیف ایران میشود و دائما با حاکمیت تنش خواهد داشت. این موضوع کاملا اشتباه است. هماکنون جمهوری اسلامی قدرتمندتر از قبل از انتخابات است.» نویسنده این موسسه معتقد است «در سالهای پیشرو ایران از یک رئیسجمهور پزشک سود بیشتری خواهد برد تا اینکه یک رئیسجمهور تندرو داشته باشد. البته باید توجه داشت که ایجاد ادبیات تندرو و افراطی ادبیاتی در راستای تحقق منافع غرب در دولت روحانی بود.» در واقع این اندیشکده معتقد است «با به قدرت رسیدن پزشکیان قرار نیست ایران دچار جنگ داخلی مورد انتظار برخی گروهها گردد.»
اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نیز در گزارشی با عنوان «تغییرات جدید در ایران» نوشت: «انتخاب پزشکیان این گمانهزنی را برانگیخته است که ایران مذاکرات جدیدی را بر سر برنامه هستهای خود و کاهش تنشها با ایالات متحده دنبال خواهد کرد. مخالفت با اسرائیل همچنان نقطه اجماع در داخل ایران است و پزشکیان هیچ حرکتی در مسیر مبارزات انتخاباتی انجام نداد تا تغییری در این موضع نشان دهد. به هر حال «محور مقاومت» هسته اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی و حزبالله قویترین وابسته به آن است.»
نکته اصلی در تحلیل اندیشکدههای غربی از انتخابات ایران و به قدرت رسیدن پزشکیان، عدم تفاوت میان او و دیگر کاندیداهاست. به عبارتی دیگر برای مراکز فکری غرب تفاوت معناداری میان پزشکیان و دیگر رقبایش در انتخابات وجود نداشته و علت آن نیز به اعتقاد آنها قدرت رهبری از یک سو و ناتوانی کاندیداها در ایجاد دوستی مورد نظر غرب میباشد؛ دوستی مدنظر غرب همراهی ایران با نظم مد نظر آنها در غرب آسیا و بازگشت منافع از دست رفته غرب در منطقه است.