به گزارش مجله خبری نگار، سینمای دفاع مقدس گونه اختصاصی سینمای ایران است، گونهای قهرمان پرور که بدون شک ملی گرایی عضو جدانشدنی آن است.
فیلم سینمایی «آسمان غرب» در این گونه از سینمای ایران ساخته شده و به گفته تیم تولیدش یک سخن ملی دارد و قهرمانی ایرانی را معرفی میکند.
حالا این فیلم به گفته سازندگانش با شایعات، حاشیهها و اتفاقاتی مواجه شده که به دور از نگاه ملی به یک اثر هنری است.
به همین دلیل نشستی با حضور حبیب والینژاد تهیهکننده و محمد عسگری کارگردان سینمایی «آسمان غرب» برگزار شده که متن بخش اول آن را در ادامه مشاهده میفرمایید.
میخواهیم حرف آخر را اول بزنیم، آسمان غرب با مشکلاتی مواجه شده است، دلیل آن را چه چیزی میدانید؟
والی نژاد: ما داریم از خودی و ... ضربه میخوریم، روزی انقلابی شدن شرایط سینما آرزوی ما بود،، اما امروز همه شرایط فراهم است و تیم خیلی خوبی مدیریت سینما را برعهده گرفتند،، اما متاسفانه برخی از نهادهای انقلابی بایکدیگر وارد رقابت شدهاند و بجای کمک به سینمای انقلاب یکدیگر را تخریب میکنند.
ما اگر به فکر پول بودیم که شیرودی ساخته نمیشد، ما به فکر معرفی یک شخصیت ملی بودیم و همه خالصانه تلاش کردند تا این کار دیده شود. تبلیغ این کار دیگر ربطی به سازنده ندارد، مربوط به یک شخصیت ملی است، شخصیتی که معرفی آن وظیفه همه است و ما این کار را در آسمان غرب انجام دادیم.
شیرودی که فرد نبود، یک مکتب بود؛ چطور در رابطه با شهید سلیمانی میگوییم مکتب حاج قاسم، شهید شیرودی هم یک مکتب بود، همان مکتبی که متعلق به امام است، مکتب آقا روحالله (ره) است، ما که نمیتوانیم در سینما پلاکارد بزنیم و گل درشت صحبت کنیم، همین که شهید شیرودی عکس امام را روی هلیکوپتر خود نصب میکند حرفش را زده است، میگویند معنویت شهید کجاست؟ وقتی کنار بالگرد روشن نماز جماعت میخوانند سینما حرف خودش را زده است. نباید در سینما واضح صحبت کرد و شعار داد.
این مکتب امروز هم قابل خوانش است؟
والی نژاد: مگر در همین روزها وعدهی صادق اتفاق نیفتاده است، فیلم آسمان غرب هم مشابه همین اتفاق است، اما در سال ۱۳۵۷. جایی که همه مردم سرپل ذهاب با جون و دل استادند، شهید همدانی، شهید ادبیان، شهید شیرودی در کنار همه مردم و عشایر در مقابل اولین تجاوز به خاک ایران ایستادگی کردند و اگر نبودند اتفاقات بسیاری میافتاد.
ما این فضا را به صورت سینمایی درست کردیم، دیگر از سینما چه چیزی میخواهیم؟
ولی متاسفانه اینها را کسی ندیده و همه به دنبال حواشی کار هستند، هرچقدر هم از فیلم میگوییم فکر میکنند از خودمان میگوییم و یا حتی از شیرودی میگوییم،، اما باید دانست که شیرودی یک یک تفکر و یک مجموعه نگاه است.
آیا قهرمان فیلم شیرودی، امام است؟
والی نژاد: بله ما از نمادهای زیادی برای نشان دادن این اتفاق استفاده کردیم. ما در کل فیلم صد دقیقه وقت داشتیم که حرفمان را بزنیم و سعی کردیم نشان دهیم که خط اصلی آقای شیرودی اسلام است، چون خود او هم میگوید من بر مکتب امام و اسلام ایستادم.
سینما یعنی تصویر و نه دیالوگ، باید با سینما صحبت کنیم.
گلایه حبیب والینژاد از کیست؟
والی نژاد: من انتقاد و گلایهای از تلویزیون و آقای جبلی ندارم، ایشان کار خودش را انجام میدهد و درست هم انجام میدهد، اما حرف ما این است که ما هم در حال انجام همین کار هستیم و میگوییم که باید از ما حمایت شود. همه ما در حال حرکت به سمت قله هستیم.
بهنظر شما اشکال برخی از این کارها کجاست؟
والی نژاد:فکر میکنم افرادی کنار مدیران انقلابی هستند که برای آنها تصمیمسازی میکنند، حرف ما نفوذی است که باید از آن جلوگیری شود.
اما انقدر حرف آن را زدیم و آن را تبدیل به بنر کردیم تبدیل به شعار شده است،، اما این مسئله وجود دارد.
بهنظر شما چه کسی نمیخواست آسمان غرب ساخته شود؟
والی نژاد: افرادی که با قهرمانان ملی ما مخالف هستند، در تمام دنیا وقتی اثری برای یک قهرمان ملی ساخته میشود بهعناون یک منفعت ملی به آن نگاه میکنند.
با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
والی نژاد: فیلم را درگیر حاشیه میکنند، میگویند آسمان غرب فیلم گرانی است، درحالی که عدد واقعی حتی کمتر از نصف عددی است که گمانه زنی میکنند.
اما اساسا مگر میشود فیلم دفاع مقدس را ارزان ساخت؟ اگر عقلانی و حرفهای به این پروژه نگاه میکردم اصلا نباید این فیلم را میساختم.
اما ما احساس تکلیف کردیم، با همه دلمان فیلم را ساختیم، همه زندگیام را گذاشتم تا این فیلم ساخته شود،، چون فیلم برای قهرمانی است که او هم ایستاده است.
آسمان غرب چطور به ساخت نزدیک شد؟
والی نژاد: با طرحی که ارائه شد و سازمانها را درگیر این طرح کردیم، اول در مرحله ابتدایی ارتش با ما همراه شد خود ارتش تا به حال شاید همچین کاری سنگینی در این سالها انجام نداده باشد. داستانهای جنگ هم عموما قصههایی هستند که، چون قرار است تبدیل به سینما شده و از یک واقعیت برداشت شوند چالشهای خود را دارند.
همه این مسائل باعث شد تا به لحاظ فیمسازی کار ما سخت اجرا شود، من وقتی کاری را شروع میکنم خیلی قید و بند مسائل مالی را ندارم به همین دلیل بیشتر سعی میکنم که کار به نهایت برسانیم چراکه فجر برای ما مهم است و فیلم باید به فجر برسد.
هیچ وقت کاری که شروع کردم را به دلیل شرایط بودجهای متوقف نکردم. فیلم سازی جوری نیست که همه موارد آماده شده باشد و فیلم ساخته شود. باید شرایط را آماده کنیم تا بازیگر و تیم تولید بتوانند کارشان را به ثمر برسانند.
این فیلم سرمایه است، نه فقط سرمایه مالی که از طرف دو نهاد دولتی جذب شده است، «آسمان غرب» یک سرمایه انسانی است و میتوانست برای آثار بعدی مقدمه باشد، نه اینکه به من بگویند که هر تهیهکنندهای وارد این مسیر شود شکست میخورد.
الان این فیلم ساخته شده و باید برای فیلمهای بعدی روی آن سرمایهگذاری میکردیم.
شاید برخی از سخنانی که احتمال گران بودن را برای آسمان غرب مطرح کرد به دلیل حضور میلاد کیمرام و بازیگران چهره باشد.
والی نژاد: میلاد کیمرام نمیتواند فقط برای پول در این فیلم بازی میکند، این فیلم یک اثر سخت است که نمیتوان بدون اعتقاد در آن حضور داشت، برای بازیگران اتفاقات خطرناک بسیاری افتاده و اگر بازهم قرار باشد بازیگر انتخاب کنیم بهنظرم همین گروه فعلی انتخاب درستی است.
بالاخره سالها است که داریم کار میکنیم و با بچههای سینما آثار مختلف را جلو میبریم.
در این پروژهها مهم پول و مسائل مادی نیست و من در حوزه کاریای که دارم مطمئنم عواملی که میان پای این کار با اعتقاد و باور حضور پیدا میکنند چراکه اگر اینطور نباشد اصلا نیان اصلا کار به سرانجام نمیرسد و بازی در شرایط جنگی به ثمر نمینشیند.
حالا به هر حال فردی که یک تخصصی دارد و با تجربه است برای نقش انتخاب میشود و نقشش را هم میپذیرد؛ به جای اینکه ما بیاییم او را تشویق کنیم از دستمزدش صحبت میکنیم که واقعیت هم ندارد.
بازیگری که تمام توانش را در اختیار کارگردان و پروژه قرار داده تا یک یک فیلم سخت به بهترین شکل اجرا شود.
پس شایعاتی که در رابطه با دستمزد بالا و هزینه فیلم وجود دارد را رد میکنید؟
والی نژاد: بله هیچکدام واقعیت ندارد، یک فیلم جنگی ساخته شده و در آن در یک موقعیت جنگی سه لشکر وسیع از ارتش بعث عراق وارد مرز ایران شدند، شما جغرافیا و سختی و حجم کار را ببینید، به همین نکته دقت کنید پاسخ شایعات داده میشود.
جدای از این موارد با وجود اینکه فیلم به اتمام رسیده هنوز تیم تولید طلب دارند و سختیهایی را تحمل میکنند،، اما ما همه اینها را پای اعتقادمان گذاشتیم.
ما راجع به یک قهرمان ملی کار کردیم و بعد از این هم این مسیر را ادامه میدهیم، کاری که برای یک قهرمان است و یک مجموعه عوامل و سرمایه پای آن بوده نباید وارد حاشیه شود.
اگر از این دید به این فیلم نگاه میشد تلویزیون هم باید پای کار میآمد و با ما همراهی میکرد، من مدعیم که آقای شیرودی یک فرد نیست، یک مکتب است، همانطورکه از مکتب حاج قاسم سخن میگوییم. انقدر برای فیلم حاشیه درست شده که اصل این مطلب گم شده است و این مسئله به ضرر تیم تولید و سرمایه گذار شده است.
آقای عسگری شما هم در این رابطه همین نظر را دارید، آیا آسمان غرب دیده نشده است؟
عسگری: بله، ببینید این اتفاق که ممکن است خواسته یا ناخواسته اتفاق افتاده باشد به جریانی برای حدود سه یا چهار سال اخیر برمیگردد که عدهای روشنفکرمآب یا هر چیزی که فکر میکنیم اسمش را میشود گذاشت این جریان را شروع کردند.
وقتی هست انقدر ما از این کلمهها استفاده میکنیم در جاهایی تبدیل به کلیشه و باعث دلزدگی میشود، جملاتی مثل جریانسازی در سینما.
اگر ما سینمای ایران را مثل یک مثلث بدانیم که سه زاویه دارد، یک سمت آن خیلی کشیده و جداست و اون سینما بخش سرمایهدار و سینماگر پولدار و سینمای کمدی است. دو زاویه دیگر هم دارد که یک سینمای کمرمق اجتماعی است که بخش عمدهای از منتقدان و مطبوعاتیها گرد این بخش حضور دارند، یک بخش دیگر هم سینمایی است که ارگانها از آن حمایت میکنند، این بخش شامل فیلمهای مذهبی و دفاع مقدسی است و هر فیلمی که یک ارگان وظیفشه و رسالتش را دارد.
حالا چه اتفاقی افتاده است؟ تمام اخبار سینمای ایران در موفقیت به پول ارتباط پیدا کرده است، یعنی پرفروشترین فیلم روز سینمای ایران رکورد را شکست. رکورد سه روز اول، چهار روز اول، پنج روز اول، هفته اول و ماه اول اعلام شد؛ یعنی همه سینما تبدیل شده به این نوع از اخبار زرد.
البته منظورم این نیست که اصلا موضوع پول مهم نیست، اما معتقدم که زنده نگه داشتن تاریخ یک مملکت و قهرمانانش از هزاران هزار وجه ریالی که در حال هزینه شدن برای فیلم کمدی یا فروش آن است ارزش بالاتری دارد.
ما به فرهنگ و با فرهنگمان زندهایم نه با اون فیلم کمدی! البته این را هم بگویم که نگاهم این است که واقعا دوست دارم تمام فیلمهای کمدی دو برابر شرایط فعلی بفروشند اصلا گاردی نسبت به فروش این فیلمها ندارم.
بهنظر فیلم موقعیت مهدی دراین مورد موفق بود.
عسگری: به ضرس قاطع میگویم اگر حضرت آقا در مورد فیلم موقعیت مهدی هم تمجید نمیکردند این جریان یقه این فیلم را هم میگرفت همانطور که گریبان «غریب» را گرفت.
بهنظر شما از چه زمانی سینما وارد این چرخه شد؟
عسگری: اشارهای سینمای دهه هفتاد و هشتاد نمیکنم، چون مشخص است در این زمان سینمای ما اصولا در حوزه سینمای دفاع مقدس و جنگ پیش میرفت.
بعد از این زمان یک جریاناتی اتفاق افتاده و تعدادی از سینماگران آثارشان در عرصههای بینالمللی مطرح میشود، خب در دهه نود آقای فرهادی یا هر کس دیگری این شرایط را تجربه کردهاند که به واسطههای مختلفی این اتفاق افتاده و بعد از آن یک فرد روشنفکرمآب هم فکر میکند در عرصههای بینالمللی موفق شده است.
حالا ما میخواهیم برگشتی به سینمای خودمان داشته باشیم، ببینید ما در تئاتر میگوییم که تعزیه جوهره این هنر است، تخت حوضی برای ماست؛ در سینمای بعد از انقلاب هم سینمای دفاع مقدس، سینمای ماست.
یک بخشی از آن در میدان واقع شده و یعنی در جنگ و توپ و تانک و یک بخشی از آن هم به حواشی این ماجرا اشاره دارد و به عواقب جنگ و حاشیههای جنگ میپردازد.
این حرفها چه ضربهای به سینمای دفاع مقدس وارد میکند؟
عسگری: در تمام طول فعالیت زاویه سینماگر پولدار دست دراز میکند به سمت سینماگران و منتقدین و روشنفکر مآبها که با این سینما برخورد کند و از زاویه خودش آن را بزند، خب میگوید در این فیلم شیرودی معنوی نیست، شیرودی مکتب ندارد.
بعد از این مسئول سادهلوح که در همه اقشار وجود دارد، آن خبر را میخواند و بدون اینکه فیلم را ببیند پشت این جریان قرار گرفته و میگوید که این مطبوعات و خبرگزاریها میگویند که فیلم بد است، حتما فیلم خوبی نیست که رسانهها میگویند بد شده و ارزشی ندارد.
شما برای همین انتقاد معنوی نبود شهید شیرودی در فیلم چه پاسخی دارید؟
عسگری: من میگویم علیاکبر شیرودی در فیلم آسمان غرب قبل از جهادش، قبل از پیکارش قبل از جنگیدنش نماز دسته جمعی با تمام همرزمانش زیر هلیکوپتر روشن میخواند؛ این یعنی ارتباط صمیمی و نزدیک با خدا داشته و یعنی در راه خدا به بجنگ میرود.
حتی به ما میگویند فیلم مکتب و ایدئولوژی ندارد، ایدیولوژی و مکتب از این بزرگتر که عکس رهبرش را استفاده میکند؛ من بلد نیستم شعار بدهم و جار بزنم من به زبان سینما حرف میزنم؛ زمانی را نشان میدهم که عکس امام خمینی (ره) را میزند به بدنه یک آهن پارهای مثل هلیکوپتر و به آن روح و شخصیت میدهد؛ این هلیکوپتر حالا منتقم خون تمام آوارهها است و منتقم خون تمام کسانی است که ایستادگی کردهاند.
شما میگویید که شعار نمیدهید، بسیاری عکس حرف شما را میزنند؛ هدف فیلم شما چیست؟
این فیلم یعنی انگیزه دادن ببینید، مشکل ما این است که شعار را با انگیزه اشتباه میگیریم شعار یعنی چیزی که نه خیلی به آن اعتقاد داریم نه به آن ایمان داریم نه اصلا مکتب ماست و ما آن حرف را میزنیم این یک شعار است.
حرف فیلم آسمان غرب چیست؟
ما از انگیزه صحبت میکنیم، حرف فیلم برای مردمت بجنگ است.
شما اگر به تاریخ مراجعه کنید در همه بخشها، در تمام فیلمها در تمام کتب تاریخی و مذهبی و حتی در قرآن به مردم اشاره شده است.
قهرمان آسمان غرب برای مردمش و برای وطنش میجنگد.
غیرت شیرودی این شکلی است که برای خانوادهاش و برای خاکش ایستاده و برای نظام ایستادگی میکند، چرا فکر میکنیم این آدم مکتبی و معنوی نیست.
آیا این نگاه باعث ایجاد هزینه در سینمای ایران شده است؟
والی نژاد: این نگاه و انتقاد بی دلیل کردن که باعث میشود فیلمساز هرکاری انجام میدهد به او انگ میزنند محسن مخملباف را از سینمای ایران گرفت.
من خودم شاهد این ماجرا هستم، من بازیگر فیلم محسن مخملباف بودم و از خودش شنیدم که گفت من هر فیلمی میسازم، به من برچسب میزنند، یک روز فیلم میسازم و مهر چپی بودن میخورم و با فیلم دیگرم مهر دیگر؛ این نگاهها باعث شد تا بسیاری از هنرمندان از این راه فاصله بگیرند و خانه نشین شوند.
ما در مسیر تولید آثار مهم در تولید مشکل نداریم، اما در توزیع با ایراد مواجهیم، دلیل این اتفاق را چه چیزی میدانید؟
والی نژاد: ببینید باید دید وقتی فیلمی با این سختی تولید میشود و کارگردان فشار زیادی را برای ساخت این فیلم تحمل میکند باید دیده شود، ما در طول ساخت فیلم وظیفه خودمان را انجام دادیم.
در توزیع نیز تلاش شده فیلم به خوبی معرفی شود. اما گاهی مسئله ترویج و دسترسی به سیاستهای بالادستی و پیاده شده بازمی گردد. نمیتوان مسیری که در ذائقه سازی مخاطب طی چند سال پیش بردیم و با همان رکوردها زدیم را به یکبار تغییر دهیم. طبعا حالا باید بقیه و رسانهها وظیفه خود را انجام دهند تا این فیلمها دیده شود.
روزی فکر میکردم خودم بروم و در خیابان داد بزنم تا فیلم تبلیغ شود، بالاخره من هم یک نفر هستم و باید تلاشم را بکنم، اما اگر میگوییم که این فیلم ملی است، پس باید همه پای کار آن باشند. پای کار فیلمهای ملی و قهرمانمحور، تا مسیر تغییر کند. تنها به یک فیلم نگاهمان را محدود نکنیم.