کد مطلب: ۵۶۹۱۶۶
در زادروز نویسنده نامدار روس، به سبک نویسندگی و تاثیرگذاری اش بر ادبیات ایران، ازجمله در آثار استاد مرادی کرمانی نگاهی گذرا داشته ایم

به گزارش مجله خبری نگار، ده‌ها نمایشنامه، حدود ۶۰۰ داستان کوتاه، صد‌ها مقاله و یادداشت و هزاران نامه (در ۱۲ مجلد) طی ۴۴ سال عمر کوتاه، فهرست بلندبالایی است از پزشکی که به نویسنده نامدار روس تبدیل شد.

آنتون چخوف (۱۸۶۰-۱۹۰۴) Aton Chekov که مدعی بود «پزشکی همسرم و ادبیات محبوبه من است» و منتقدانش او را «مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس همه اعصار» لقب داده اند، زندگی مشقت‌بارش با شاگردی در خواربارفروشی پدرش در شهری کوچک شروع می‌شود و به مرحله معلم سرخانه بودن می‌رسد، با راه یافتن به دانشکده پزشکی و چاپ داستان در روزنامه‌های محلی به شهرت می‌رسد و در ۴۴ سالگی بیماری سل به زندگی اش خاتمه می‌دهد و به قول همسرش اولگا کنیپر: «مثل کودکی آرام به خواب می‌رود.»

نخستین آشنایی ادبیات ایران و روس

چخوف علاوه بر شهرت جهانی در سبک ادبی داستان نویسی ایران تاثیر شگفت انگیزی گذاشت. درست بعد از انقلاب مشروطه (۱۲۸۵ ش) که رستاخیزی در ادبیات فارسی و جامعه ایران به راه افتاده بود، گونه ادبی داستان‎نویسی نیز پوست اندازی کرد و به داستان مدرن تغییر شکل داد. ادبیات ایران در وسیع‌ترین شکل و محتوای خود متأثر از جنبه‌های سیاسی اجتماعی مشروطه قرار گرفت. اولین تغییر در متون ادبی تغییر نگرش نویسندگان از کُنج کاخ پادشاهان به زندگی طبقات عادی مردم بود و مسائل اصلی آن‌ها. در همین شور و هیجان و التهابات اجتماعی است که اولین آشنایی ایرانیان با ادبیات روسیه به همت پژوهش‌ها و ترجمه‌های عباسقلی آقا باکیخانف و میرزافتحعلی آخوندزاده شکل می‌گیرد؛ چراکه مضامین آثار نویسندگان روس با اوضاع و احوال اجتماعی آن زمان ایران همدلی و هم‌صدایی داشت.

صادق هدایت در ۱۳۱۰شمسی نخستین داستان نویسی است که با ترجمه‌هایی از چخوف، ایرانیان را با این داستان نویس چیره‌دست آشنا می‌کند. همچنین از نمایشنامه‌های چخوف نیز سال ۱۳۲۸ شمسی نخستین بار «مرغ دریایی» ترجمه و چاپ می‌شود. سال ۱۳۲۹شمسی نوبت به «باغ آلبالو» می‌رسد که بزرگ علوی آن را ترجمه و چاپ می‌کند. محمدعلی جمالزاده از مشهورترین داستان نویسان مدرن ایران هم به چخوف توجه خاصی نشان داده و در مقدمه کتاب «قصه ما به سر رسید» چخوف را «نویسنده جامع الشرایطی» دانسته است به طوری که «موضوع بعضی از داستان هایش به قدری با وقایع و حوادث زندگی ما ایرانیان شباهت دارد که گاهی فقط اگر اسامی اشخاص را تغییر بدهیم و به جای نام‌های دورودراز و پیچیده روسی، اسامی خودمانی بگذاریم، خواننده ایرانی به آسانی تصور می‌کند که واقعه داستان در ایران خودمان رخ داده است.»

این نگاه جمالزاده نشانه مشترکات عمیقی است که بین جامعه و ادبیات ایران و روس در قالب‌های مختلف ادبی وجود داشته است. زنده یاد سیمین دانشور نیز در آشنا کردن ایرانیان با چخوف سهم بسزایی داشته است.

فرهنگ شرقی و غربی

داستان‌ها و نمایشنامه‌های چخوف طی فعالیت ادبی کوتاه ۲۵ ساله اش (۱۸۸۰-۱۹۰۴ م) مخاطبان گسترده‌ای یافته به طوری که داستان و نمایش همواره دو شگرد اصلی چخوف بوده است. رمز و راز این محبوبیت به زبانی ساده و عامه فهم برمی‌گردد که بازتاب دهنده فرهنگ شرقی و غربی است. نگاهی که درد و رنج‌های انسان را با طنزی ساده و تلخ، اما چاره‌اندیشانه و با برانگیختن احساس همدردی منعکس می‌کند. این شیوه از قضا در آثار ادبی طنز ایران فراوان یافت می‌شود به طوری که آن را به «نگاه چخوفی» تعبیر کرده اند؛ از بین نویسندگان خارجی، چخوف بالاترین تأثیر را بر طنز معاصر ما گذاشته است.

سبک یگانه طنزپردازی چخوف چنان بوده که صادق هدایت به دوستانش توصیه می‌کند برای درک طنز تلخ، چخوف بخوانند. از آن جا که این طنز در عمیق‌ترین لایه‌های روح و روان ایرانی نیز ریشه دوانده، برای مخاطبان نیز کاملاً حس‌کردنی است. از میان داستان‌نویسان ایرانی می‌توان به هوشنگ مرادی کرمانی اشاره کرد که در داستان هایش رگه‌هایی از طنز تلخ چخوفی دیده می‌شود. زنده‌یاد منوچهر احترامی هم که خود از طنزپردازان چیره‌دست و نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان بود، خواندن آثار چخوف را برای طنزنویسان پیشنهاد می‌کرد و معتقد بود هیچ نویسنده‌ای را بعد از چخوف ندیده که به‌نوعی وام‌دار او نباشد.

غلامحسین ساعدی و بهرام صادقی از شاخص‌ترین نویسندگانی هستند که چخوف در آثارشان تاثیرمستقیم گذاشته است. غلامحسین ساعدی در مصاحبه‌ای گفته است: «من کتابی درآوردم به نام شب‌نشینی باشکوه که یک‌مرتبه متوجه شدم از این کتاب بوی چخوف می‌آید.»

سبک کمدی تراژدی

ارسطو از نخستین متفکرانی است که قالب ادبی کمدی را راوی سرگذشت آدم‌های پست و فرودست می‌داند که برانگیزاننده همدلی در مخاطبان نیست و از سوی دیگر تراژدی را روایتگر سرگذشت آدم‌هایی می‌داند که برتری خاصی نسبت به انسان‌های عادی دارند به همین دلیل در ما ترس و همدلی برمی‌انگیزند. در داستان‌های طنز چخوف شخصیت‌ها بین کمدی و تراژدی قرارمی‌گیرند.

از این لحاظ شخصیت‌های داستانی او ستایش برانگیز نیستند، اما به شدت دوست داشتنی و ترحم برانگیزند. عشق به تمام انسان‌ها و ابراز همدردی با عطوفت و مهربانی سرشار در آثار چخوف با نوعی احساس تنفر از بی‌ارادگی و دون همتی آن‌ها درآمیخته‌شده است. این نکته بیانگر تضاد و تقابلی است که انسان‌ها با دنیای پیرامونشان دارند. با این حال در داستان‌های چخوف نگاه شفقت‌آمیزی موج می‌زند.

چخوف در نمایشنامه «باغ آلبالو» که برخی شاهکار چخوف دانسته اند، به این ویژگی دست یافته است. با این همه، چخوف در داستان هایش به‌شدت بر ایمان انسان و اخلاق و امید به آینده‌ای بهتر دلبستگی و تاکید دارد. مرهمی تسکین‌دهنده و التیام بخش.

مضمون ثابت آثار او را این گونه می‌توان خلاصه کرد: رابطه انسان با زندگی و ارزش واقعی انسان. آثار او پر است از آگاهی به رنج و جهالت انسان‌ها، بیزاری از خشونت و دروغ، احترام به انسان و عشق به هم‎نوع. داستان‌های کوتاه او در جوهر روح هر انسان حقیقت طلبی نفوذ می‌کند و با ظرافت خاصی ابتذال و پستی جامعه را نقش می‌زند. ورکر نویسنده فرانسوی سخن دقیقی گفته است که: «بعد از چخوف هیچ نویسنده‌ای در دنیا نیست که زیر بلیت چخوف نبوده باشد.»

چهارگانه‌های چخوف

چهار نمایشنامه «مرغ دریایی»، «دایی وانیا»، «سه خواهر»، «باغ آلبالو» را می‌توان شاخص‌ترین آثار چخوف نام برد. درون مایه‌های این‌آثار ترکیبی است از جزئیات طبیعت‌گرایانه، بینش روان‌شناسانه و شور شاعرانه. تاکنون «باغ آلبالو» ۲۰۰ بار در ایران منتشر شده و ده‌ها اجرا از کارگردان‌های مختلف داشته است.
«باغ آلبالو» درون مایه اجتماعی دارد و به‌نوعی به از بین رفتن طبقه اشراف و روی کار آمدن طبقه دیگری در جامعه می‌پردازد و نماد این ماجرا در داستان او یک باغ است.

«مرغ‌دریایی» شاید شخصی‌ترین اثر چخوف باشد و تنها اثری که موضوعش هنر است. اثری در نهایت لطافت و سرشار از عواطف و احساسات انسانی که داستان آن در عین سادگی بسیار پیچیده است.

«دایی وانیا» را برخی آینه تمام نمایی از جامعه تحت‌فشار آن زمان روسیه دانسته اند. بدبختی و بیچارگی افسارگسیخته اجتماعی که بر جامعه می‌گذرد تک‌تک خانواده‌ها و افراد جامعه را متاثر می‌کند باقی که هرکدام در بخشی از این داستان آنتوان چخوف تصویرسازی شده است.

«سه خواهر» به نظر بعضی منتقدان شاهکار آنتوان قلمداد شده. نمایشنامه‌ای که رگه‌هایی از انتقاد به اوضاع اجتماع آن زمان برجسته است. حرف اصلی چخوف این است که آن چه جامعه روسیه دچارش شده تاثیر مستقیمش بر تک‌تک زندگی‌ها انسان هاست. داستان زندگی سه خواهر و برادرشان که بسیار باهوش است، ولی بعد‌ها در منجلاب قمار فرومی‌رود و مصائبی بزرگی رقم می‌زند.

منبع: خراسان

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر