به گزارش مجله خبری نگار،فیلمهای عاشقانه یکی از محبوبترین ژانرهای سینمایی هستند، اما حقیقت آن است که تصویری که فیلمها از عشق و روابط عاطفی ارائه میدهند، بسیار دور از واقعیت است.
درست است که این فیلمها بسیار سرگرم کننده هستند و به ما این امید را میدهند که بالاخره یک روز نیمهی گمشدهی خود را پیدا خواهیم کرد، اما در دراز مدت آسیب آنها بیشتر از فایده شان خواهد بود.
در ادامه از باورهای نادرست و سمی دربارهی رابطه عاطفی خواهیم گفت که فیلمها مروج آنها هستند.
آشکارترین دروغی که فیلمها به ما میگویند این است که دو فرد کاملاً غریبه میتوانند با چشم در چشم شدن، فوراً به یکدیگر دل ببازند.
شاید رمانتیک و جادویی به نظر برسد، اما حقیقت این است که این نه عشق، بلکه هوس است.
چون عشق واقعی به صرف وقت نیاز دارد. برای شکوفا و عمیق شدن آن، یک زوج باید تجربههای مختلف زیادی را با یکدیگر از سر بگذرانند.
حقیقت آن است که همهی آدمها در آن مرحله به اصطلاح «ماه عسل» رابطه، دوست داشتنی هستند. اما با به میان آمدن پای مسائل شغلی، اضطرابها و فشارهای روانی، تروماهای کودکی، عادتها و خانواده ها، همه چیز تغییر میکند؛ بنابراین اگر مثل فیلمها به طرز جادوییای عاشق نشده اید، به خودتان شک نکنید. در یک رابطه عاطفی برای ساختن عشقی واقعی، به تعهد، صرف وقت و گفتگوی فراوان نیاز است.
اگر کارهای کوچک، اما معناداری که شریک عاطفی تان برای نشان دادن علاقهی خود به شما میکند، به چشم تان نمیآید و دل تان میخواهد مثل فیلمها با کار خاصی شگفت زده تان کند، باید بدانید که این انتظار بسیار آسیب زا است.
انتظار داشتن از شریک عاطفی خود برای اینکه عشقش به شما را دائماً با هدیهه یا کارهای بزرگ و خاص ثابت کند، چیزی نیست که روابط عاطفی شاد بر آن بنا شوند.
همهی ما فیلمهایی دیده ایم که در آنها یکی از طرفین رابطه عاطفی به شدت حسود است، اما در فیلم این امر نشانهی عشق به تصویر کشیده میشود، نه چیزی سمی.
فیلمها باعث میشوند تصور کنیم این امر در روابط عاطفی چیزی سالم و بی عیب محسوب میشود.
به طور حتم داشتن اندکی حس حسادت طبیعی است، اما محدود کردن شریک عاطفی خود یا رفتار کردن به شکلی که گویی «مالک» او هستید، امری عادی نیست.
شاید حس حسادت شریک عاطفی تان به شما احساس خواسته شدن و خواستنی بودن دهد، اما حقیقت آن است که این حس حسادت سرآغاز یک رابطهی پرآزار خواهد بود.
یک رابطه عاطفی سالم بر پایهی اعتماد شکل میگیرد. در این حالت، طرفین رابطه این موضوع را درک میکنند که آنها کماکان دو فرد مجزا و مستقل هستند که به دلیل علاقه به یکدیگر تصمیم به باهم بودن گرفته اند.
بسیاری از فیلمها مقولهی مردانگی سمی را امری عادی جلوه میدهند. گاهی حتی در فیلمها شخصیت زن را راضی به این امر نشان میدهند، اما حقیقت این است که در نهایت باز هم زن موجودی تسلیم در برابر یک مرد به تصویر کشیده میشود که به خود اجازه میدهند به دلیل علاقه اش به آن زن، هر رفتاری با او داشته باشد.
دیگر باید این تصور را کنار گذاشت که تنها مردی یک مرد واقعی است که مقتدر باشد، به تمام خانواده اش دستور دهد و حرف آخر را در خانواده او بزند و تنها نان آور خانه باشد.
زنها هم از گذشته ثابت کرده اند که کارهای بسیار بیشتری از خانه داری و برقراری رابطه جنسی، از آنها ساخته است.
ایجاد دگرگونیهای ظاهری در خود چیز بدی نیست، اما به این شرط که آن را برای دل خودتان انجام دهید، نه صرفاً برای جذب کردن شخص مورد علاقه تان.
این امری سطحی است و کمکی به داشتن یک رابطه عاطفی شاد نمیکند.
شاید با تغییرات ظاهری تان موفق شوید شخص مورد نظرتان را به خود جذب کنید، اما این امر تضمین نمیکند رابطه عاطفی تان رابطهای مملوء از عشق و احترام خواهد بود.
در نهایت اینکه اگر کسی از ظاهر شما، همانطوری که واقعاً هستید، خوشش نمیآید، ایرادی ندارد. شاید مورد علاقهی او نباشید، اما به طور حتم مورد علاقهی شخصی دیگر هستید، بنابراین لازم نیست خودتان را تغییر دهید، مگر اینکه آن را برای دل خودتان انجام دهید.
منبع:روزیاتو