به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: این دسته از زن و شوهرها از ناراحتی هم ناراحت میشوند و نه از خوشحالی هم دلشاد. گویی برایشان فرقی نمیکند طرف مقابل در چه وضعیتی به سر میبرد و چه حال و روزی دارد. به باور روانشناسان، طلاق عاطفی تلخترین رابطه بین دو نفر است. اینکه چرا زوجین به چنین حالتی میرسند و پیامدش چه میتواند باشد را دکتر ترانه موذنی مشاور خانواده بازگو میکند.
طلاق عاطفی یا طلاق خاموش، زمانی رخ میدهد که زن و شوهر در کنار هم و با هم زندگی میکنند بی آنکه رابطه عاطفی بینشان برقرار شود. این مشکل در خیلی از خانوادهها دیده میشود و نکته جالب اینکه زوجین آن را زنگ خطر برای کانون خانواده خود نمیدانند. به باور دکتر موذنی، نبود ارتباط صمیمانه بین زن و شوهر بازتاب بدی دارد. او در این باره میگوید: «بعضی از زوجین تصور میکنند همین که در یک خانه با هم زندگی میکنند کافی است. از هم طلاق نمیگیرند، چون نگاه خویشان و جامعه به این موضوع بد است. عدهای هم به خاطر فرزندان همدیگر را تحمل میکنند. به طور مثال آقا کاری ندارد خانم بیمار است یا خسته؟ در خانه چه میکند؟ چه چیزی او را خوشحال و چه چیز ناراحتش میکند. خانم هم همینطور. اگر همسرش دیر وقت به خانه بیاید برای او مهم نیست چه شرایطی را پشت سر گذاشته است. مشکل مالی دارید یا خیر؟ بی تفاوتی نسبت به هم بزرگترین ضربه را به بنیان خانواده میزند. این در حالی است که زن و شوهر در ظاهر تنشی ندارند و حتی جر و بحث هم نمیکنند.»
اما چه زمانی زندگی مشترک به طلاق خاموش ختم میشود؟ به گفته دکتر موذنی، زن و شوهرهایی که هنگام مشاجره مسائل خود را حل نشده رها میکنند باید منتظر چنین اتفاق تلخی باشند. او میگوید: «خیلیها در ابتدا با هم دعوا میکنند، از هم دلخور میشوند، اما بعد از مدتی ترجیح میدهند کاری به هم نداشته باشند، چون حوصله تنش ندارند؛ بنابراین به جای رفع مشکل نسبت به هم بی تفاوت میشوند. کم کم وجود هم را تحمل میکنند و کار به جایی میرسد که بودن یا نبودن همسر فرقی برایشان نمیکند. اینجاست که دردسر دیگری پیش میآید. هر کدام از زوجین تلاش میکنند پس انداز جداگانهای داشته باشند.»، اما طلاق خاموش دلایل دیگری هم میتواند داشته باشد، ازدواج تحمیلی، بیماری طولانی یکی از زوجین، رفتارهای ناهنجار همسر، خودخواهی و نداشتن گذشت و فرزندسالاری از جمله آفاتی است که سلامت خانواده را تهدید میکند.
عادت کردن یا تحمل کردن همدیگر در واقع تیر خلاص زندگی مشترک است. چه خوب زن و شوهر با بروز اولین نشانههای طلاق عاطفی به جای بی تفاوتی، راه حلی برای نجات خانواده پیدا کنند. دکتر موذنی چند راهکار توصیه میکند: «از هم پاشیدن یک زندگی صدمات جبران ناپذیری به روان خانواده به خصوص فرزندان میزند. در گام اول لجبازی را کنار بگذارید و به خواستههای هم توجه کنید. گذشت کردن میتواند رابطه شما را صمیمی کند. به هنگام ناراحتی و دلخوریها به جای قهر کردن، سکوت طولانی، تحقیر و توهین به یکدیگر سعی کنید ابتدا برای ساعتی سکوت و هنگامی که آرامتر شدید حتما درباره مسئله پیش آمده گفتگو کنید. گام دوم به هم اعتماد داشته باشید. چک کردن گوشی تلفن یا کیف پول همسرتان میتواند زمینه مشاجرهای دیگر را به وجود آورد. به تفاوت سلیقه هم احترام بگذارید. با هم بیرون بروید، حرف بزنید، خاطرات خوش را برای هم تعریف کنید.»
و درس آخر؛ صدمه جبران ناپذیر طلاق عاطفی به روحیه فرزندان که میتواند زمینه بزه کاری آنها را فراهم کند. از سوی دیگر این دسته از والدین، الگوی خوبی برای بچههای خود نیستند و نمیتوانند عشق و محبت را به آنها آموزش دهند. دکتر موذنی اشاره میکند: «بچههایی که در خانوادههای سرد بزرگ میشوند، بی انگیزه و مضطرب هستند. تحمل کمی نسبت به مشکلات دارند و هیچ وقت احساس امنیت و آرامش نمیکنند؛ بنابراین ترجیح میدهند فراغت خود را با دوستان شان یا در فضای مجازی سپری کنند.»