کد مطلب: ۳۷۵۴۰۱
|
|
۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ۰۱:۴۴

انسجام جامعه ایران در بحران‌ها دیدنی است

انسجام جامعه ایران در بحران‌ها دیدنی است
نگاهی به بستر‌های تعمیق و به روزرسانی روحیه انقلابی در حوادث اخیر

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: یکی از اهداف اصلی دشمن در اغتشاشات اخیر تضعیف روحیه و کم کردن علاقه مردم به نظام سیاسی بود، هدفی که تاکتیک‌های بسیاری نیز برای آن در نظر گرفته بودند؛ از پروژه‌های کشته‌سازی و دروغ تا تدوین سناریو‌هایی برای ایجاد آشوب‌های سریالی. در واقع آن‌ها با ابزار‌های از پیش تعیین شده، سعی در از بین بردن روحیه انقلابی مردم داشتند و این هدف را قطعاً در آینده نیز دنبال می‌کنند؛ با این حال آنچه برای همگان روشن شد این است که با وجود به‌کارگیری تمامی روش‌ها و ابزار‌های مقابله و هراس از جانب دشمن و تحریک خرابکاران داخلی، نه تنها از تمایل مردم به نظام سیاسی و انقلاب کم نشد که ابزار‌های آشوبگری همچون یک کاتالیزور باعث تعمیق ارتباط بیشتر مردم و دستاورد‌ها و آرمان‌های انقلابی شد.

اپوزیسیون همیشه در محاسباتش اشتباه می‌کند

رویداد‌های اخیر، طرح این روند کلی را در ذهن تقویت کرد که به موازات بیشتر شدن دامنه اعتراضات و نارضایتی‌های اجتماعی هدایت شده، به حجم و انسجام و چسبندگی آرمان‌های انقلابی و گروه‌های مردمی افزوده می‌شود. این رویکردی است که طیف مخالف و اپوزیسیون داخل و خارج هیچ‌گاه به آن فکر نکرده‌اند یا شاید هم آن را تصور نکنند. شاهد آن نیز اینکه مخالفان سعی داشته و دارند که با الگو‌برداری از روش‌های انقلابی که طی سال‌های پیش از انقلاب و بعد از آن همواره در جامعه بروز داشت، دست به خرابکاری بزنند؛ نمونه آن شعارنوشته‌ها یا تهییج جوانان برای سر دادن شعار‌های ساختارشکن از بام خانه‌ها یا در معابر است؛ یا پخش تراکت و اعلامیه در جامعه و فضای مجازی یا تشکیل گروه‌های کوچک آشوبگر دشمن سعی داشت با الگوگیری از روند‌های پیشین انقلابی در کشور ما از آن‌ها علیه مردم و انقلاب استفاده کند؛ غافل از اینکه این الگوگیری‌ها پاسخ عکس به تلاش‌های آن‌ها داده و پیوستگی و همبستگی مردم و انقلاب را بیشتر کرده است.

حتی می‌توان این فرضیه کلی را از ذهن گذراند که وجود توالی اعتراضات و آشوب‌ها، برخی مسائل کلان در سطوح اجتماعی و فرهنگی همچون کاهش سرمایه اجتماعی را تا حدی مرتفع ساخت. به عبارتی نه تنها دامنه آشوب‌ها خدشه‌ای به کیان انقلاب وارد نساخت که چسبندگی اجتماعی را بیشتر کرد، چرا که در بطن این اتفاقات آنچه برای مردم مسجل گشت مسأله امنیت بود که اتفاقاً اعتماد عمومی نیز در این راستا تقویت شد. بنابراین، این گزاره در ادبیات انقلابی‌گری دور از واقعیت نیست که نه تنها اعتراضات اجتماعی و ایجاد آشوب باعث عقبگرد نمی‌شود که بستر توسعه سیاسی پایدار را برای نظام سیاسی به ارمغان خواهد آورد.

انقلاب اسلامی پایان‌ناپذیر است

در قاموس انقلابی‌گری، همواره مؤلفه‌های کلی و کلان همچون آرمان‌ها باقی می‌مانند، اما لازم است که در گذر زمان با توجه به تغییر پارادایم‌ها و الگو‌های نظری، خرده مؤلفه‌ها به روزرسانی شوند. در برخی موارد نیاز است گفتمان‌ها دوباره مفصل پردازی شوند یا نیاز به به‌روزرسانی مفهومی برای تعمیق در جامعه است که البته رویدادهایی، چون اتفاقات اخیر همچون کاتالیزور می‌تواند عمل کند؛ چرا که هم مردم را هوشیار به واقعیت‌ها می‌کند، هم برای مسئولان می‌تواند مفید باشد.

نکته دیگر اینکه گفتمان انقلاب اسلامی پویا است، از این رو هیچ خیزش یا آشوبی نمی‌تواند اهداف کلان و مؤلفه‌های آن را هدف قرار دهد چرا که پشتوانه مردمی دارد. به بیان دیگر، پایانی برای انقلاب نمی‌توان متصور شد اگر آن را در بطن انسانیت و فطرت انسان‌ها تصویر کنیم. انقلابی که از درون برخاسته و از عمق اراده و انتخاب انسان‌ها باشد هیچ گاه تمام نمی‌شود. این‌گونه است که فصل تمایز انقلاب اسلامی از ابتدا برخلاف انقلاب‌های مارکسیستی و لیبرالیستی، در جاودانگی و اتکای آن به روح و اراده مردمی بود؛ اراده و انتخاب انسان‌هایی که در آیه شریفه «ان‌الله لایغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم» به خوبی مورد تأکید قرار گرفته است.

قدرت مردمی زائل شدنی نیست

انقلابی که از ابتدا مردمی بود و در سال‌های پی‌در‌پی نه تنها در معنا و ماهیت دچار تغییر نشد که خود به عنوان گفتمان واحد، مفاهیم رشدیافته‌ای به تناسب زمان به وجود آورد که در واقع رویش‌ها و نسل‌های جدید آن بود؛ به عنوان نمونه، اگر ابتدای انقلاب، انقلابی‌گری در قامت روحیه اعتراض و دگرگونی معنا می‌یافت در زمان جنگ در قامت دفاع و جهاد و در زمان پیشرفت در قالب روحیه انقلابی‌گری برای خوداتکایی و تعالی معنی می‌شد و این‌گونه گفتمانی غنی، خود گسترش یابنده و گسترش‌دهنده است؛ هم قلب‌ها را سیراب می‌کند و هم مفاهیمی برای پیشرفت، تعالی و تازگی در هر نسل و زمان پدید می‌آورد. این ویژگی در نسبت بین مردمی بودن انقلاب قابل تعریف است.

نقش این عامل به‌گونه‌ای است که هنگامی‌که در آغاز مبارزات در قم از حضرت امام خمینی (ره) سؤال کردند «با کدام قدرت می‌خواهید با رژیم تا دندان‌مسلح مبارزه کنید، ایشان فرمودند: مردم.» مردمی که به قدرت اراده و ایمان مسلح بودند و می‌توانستند چالش‌های زمان خود را درنوردند. بیهوده نیست که میشل فوکو، اندیشمند فرانسوی درباره انقلاب اسلامی گفته است: «آنچه به جنبش ایران قدرت بخشید، یک ویژگی دوگانه است؛ از یک‌سو، اراده جمعی که از لحاظ سیاسی کاملاً مستحکم شده است و از سوی دیگر، اراده به تغییر ریشه‌ای زندگی.»

در واقع گفتمان انقلاب و روحیه تغییر و تعالی طی چهار دهه از عمر انقلاب معنابخشی و به‌روزرسانی شده است. آنجایی که شهید بهشتی بار‌ها می‌گوید: «برای ما انقلابی‌ها، قابل قبول نیست که...» یا آنجایی که شهید مطهری می‌گفت انقلاب و انقلابی‌گری «چگونه نباید باشد»؛ به عبارتی گفتمان انقلاب اسلامی در واکنش به رویداد‌ها و روند‌ها توانسته است مفاهیمی را در راستای تعالی به همان مردمی که اراده و انتخاب تغییر داشتند بازخورد دهد؛ این ارتباط چنان عمیق و قلبی است که می‌تواند جهت ساز شود و نسلی را پرورش دهد که خود با همان روحیه انقلابی چند دهه گذشته یک‌بار در قامت جهاد، یک‌بار در قامت تعالی و یک‌بار در قامت مبارزه برای پیشرفت و خوداتکایی ظاهر شوند؛ تا جایی که این روحیه تغییر هرگونه ناملایمات را به فرصت‌هایی برای ایستادن تبدیل کند.

اتفاقات اخیر را باید فرصتی برای تقویت روحیه انقلابی دانست

اتفاقات اخیر در واقع فرصت به روزرسانی و یادآوری را ایجاد کرد؛ رهبر معظم انقلاب در این زمینه بیان کرده‌اند که «علاج مسائل کشور پافشاری بر همین مسائل انقلابی و شعار‌های انقلابی و راه انقلابی است»؛ همچنین فرموده‌اند: «روحیه انقلابی یعنی ترس نداشته باشید، ملاحظه‌کاری نداشته باشید، محافظه‌کاری نداشته باشید، وقتی تشخیص دادید عمل کنید، اقدام کنید.» در این نگاه، انقلابی‌گری یک مشی صحیح، عاقلانه، پرانگیزه، پرامید و شجاعانه به سمت اهداف انسانی انقلاب است. روش، جهت‌گیری و کنشی است که بر مبنای عقلانیت پایدار سعی در حل چالش‌ها و مشکلات دارد؛ تغییری پایدار است در جهت تعالی و برای ماندن و ایستادگی. روحیه انقلابی نیز کنشی بر پایه عقلانیت است که نشأت گرفته از آرمان‌ها و اهداف انقلاب است، تغییر را برای ایستادگی می‌خواهد و توان و مقاومت را برای خوداتکایی و رهایی و تعالی؛ عمق‌بخشی به چنین روحیه‌ای دشوار نیست اگر بدانیم که ذات انقلاب اسلامی، مردمی است و به واسطه روحیه جهادی تا به اکنون توانسته است پایدار و جاودان بماند. گاه این روحیه انقلابی در صحنه نبرد و جنگ در باور جهادگرانی معنا می‌شود که از خود گذشته‌اند و گاه در باور انسان‌هایی است که از جان‌گذشتگان را بدرقه کرده‌اند و اشک ریخته‌اند؛ بنابراین روحیه انقلابی مفهومی است که از بطن گفتمان انقلاب اسلامی قابل تفسیر است و بدیهی است که این مفهوم خود می‌تواند مفاهیم و الگو‌های انقلابی دیگری را معنادهی کند.

تا زمانی که انسانیت و مردمی بودن، جهاد و یاریگری و روح معنویت گسترده باشد، مفاهیم دربرگیرنده گفتمان انقلاب قدرت تبلور دارند؛ این سلسله تعابیر در عرصه عمل، کنش‌ورزی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را نیز افزایش می‌دهد.

نکته دیگر اینکه روحیه انقلابی و انگیزه تغییر برای رشد و تعالی برگرفته از آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی است که غایت را در سعادت مردم می‌داند؛ روحیه‌ای که در تحریم‌ها، جنگ و چالش‌های داخلی و خارجی حفظ شده و با محوریت مردم توانسته است بسیاری از تهدیدات را به فرصت و ضعف‌ها را به قوت تبدیل کند. مشی دولت سیزدهم در قالب دولت مردمی خود گویای روندی مؤثر است که در راستای تعمیق روحیه انقلابی و جهادی است؛ در این راستا کدام ابزار آشوب می‌تواند چنین روحیه‌ای را از بین ببرد؟ اوج این امیدواری زمانی است که روحیه انقلابی به خودباوری ملی و خوداتکایی جمعی رسیده باشد.

در واقع به‌روزرسانی مفهومی انقلابی گری در قالب پارادایم مردم محور و مردمی به خوبی معنا یافته است. بدیهی است که چینش بین هویت خواهی، عزت نفس، خودباوری در پرتو داشتن روحیه انقلابی است؛ این‌گونه است که امروز، ایران دارای قدرت عالی و سطح یک بازدارندگی است؛ موضوعی که نشانگر اتکای نیرو‌های مسلح کشور بر خودباوری ملی، تولید دانش و شکوفایی استعداد‌های داخلی در کنار باور به وعده نصرت الهی است؛ نگاهی که از یک روحیه انقلابی پایدار ناشی می‌شود. روحیه و انگیزه انقلابی و تلاش برای بودن و شدن، در عین تعالی می‌تواند هویت‌ساز، رهایی‌ساز و انسان‌ساز شود؛ گویی که هر آنچه در جهاد و مردم مداری است در یک واژه قابل تفسیر است؛ چرا که روحیه انقلابی است که می‌تواند سرمایه‌ساز، اجتماع ساز و جامعه پرور شود و هر آنچه را که از سرمایه اجتماعی توقع داریم تداعی می‌کند؛ بنابراین راهکار حل چالش‌های امروزی و مشکلات آینده حفظ روحیه انقلابی و توان به‌روزرسانی مفهومی آن در گذر پارادایم‌ها است، روحیه‌ای که نه تنها مردمی است که مردم خواه است و توسط مردم معنا می‌یابد؛ چونان که انقلاب اسلامی بر دوش مردم به ثمر رسید.

نکته دیگر اینکه روحیه انقلابی مؤلفه‌ای است که در سیر تمامی الگو‌های نظری جهانی از پارادایم مذهبی، سیاسی و فرهنگی گرفته تا پارادایم‌های نوظهور دیگر می‌تواند قدرت اثر بخشی و به‌روزرسانی مفهومی داشته باشد چرا که در بطن مردم معنا پیدا کرده و می‌کند؛ بنابراین هیچ آشوب، اعتراض و اغتشاشی نمی‌تواند این مؤلفه ریشه‌دار را تخریب سازد.

صفیه رضایی؛ کارشناس مسائل سیاسی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر