به گزارش مجله خبری نگار، «چند پاپایا هم بخر» این جمله کوتاه، رویای ابوالقاسم قمری است که شب و روز برای واقعی شدن آن تلاش میکند. او میخواهد مصرف میوه استوایی «پاپایا» را در میان مردم جا بیندازد و آن را به سبد خرید مردم اضافه کند. «پاپایا» یکی از میوههای استوایی با ارزش غذایی و دارویی بالاست که علاوه بر تأمین مواد غذایی مورد نیاز بدن در درمان و پیشگیری از بیماریهای سرطان، کلسترول خون، دیابت، اعصاب و ... کاربرد دارد. پاپایا ظاهری شبیه انبه، بافتی شبیه یک آووکادوی رسیده و طعمی شبیه یک آناناس یا گرمک شیرین دارد و کهربایی و نارنجی رنگ است.
پاپایا یا خربزه درختی یک میوه استوایی است که این کشاورز با همت زیاد آن را در گلخانهاش کشت و بهرهبرداری کرده و با این کار جلوی خروج ارز از کشور را گرفته است. هم اکنون پاپایا همچون دیگر میوههای استوایی مانند اژدها یا دراگون، پشنفروت، جکفروت و ... جزو میوههای لوکس وارداتی است که تنها در صفحه اینفلوئنسرهای اینستاگرامی میتوان آن را دید یا در قفسه هایپرمارکتهای برخی مناطق خاص. شاید هم با کمی تلاش در بعضی از نقاط جنوب و سیستانوبلوچستان، اما شاید با افزایش این گلخانهها معادله تغییر کند.
گلخانه آقای «قمری» در یکی از سردسیرترین مناطق ایران در دل روستای کوریجان شهرستان کبودرآهنگ از توابع همدان است، اما کار برای او «نشد» ندارد و او توانسته است چند نوع میوه استوایی را در همان سرما، کمبودها و محدودیتها تولید کند و به ثمر برساند. کشاورزان در این منطقه سرشان بیشتر به کاشت سیبزمینی، گوجهفرنگی، خیار و دیگر صیفیجات، گرم است. آقای «قمری» حسابی درگیر گلخانه پاپایاست.
بار اول که با او تماس گرفتم مشغول چیدن میوهها بود و بار دوم هم تلفنش پشت سر هم زنگ میخورد. حتی در بین صحبتمان حواسش به کارگرها بود و به آنها توضیح میداد که برای تشخیص رسیده بودن این میوه نیازی به فشار دادن آن نیست. در پرونده امروز با قمری و همسرش درباره این که چطور به کشت میوههای استوایی مشغول شدند و برای رسیدن به جایگاه فعلی چه چالشهایی را پشت سر گذاشتند، گفتگو کردیم.
ابوالقاسم قمری ۵۵ ساله و اهل تویسرکان است. شهری در استان همدان که گردوهایش زبانزد همه است. او ۲۷ سال پیش از شهرش دل کند و با خانواده به همدان آمد تا در نیروگاه شهید مفتح همدان به عنوان مکانیک مشغول کار شود. سالها در این نیروگاه کار کرد تا حکم بازنشستگیاش آمد. البته او شبیه بازنشستههایی نیست که همیشه تصور میکنیم گوشه پارک مینشینند و با همسنوسالهای خود عصرشان را میگذرانند یا با ماندن در خانه، امان همسرشان را میبرند. او ترجیح داده است بقیه عمرش را با کار کشاورزی بگذراند که همیشه به آن علاقه داشت؛ آن هم کاشت میوههای استوایی در سرمای همدان؛ یک کشاورزی پرچالش و غیرمعمولی. او حدود یک سال برای به ثمر رسیدن میوه استوایی پاپایا تلاش کرده و انتظار کشیده است. وی میگوید: «از زمانی که بذر پاپایا را کاشتیم و به میوه و اولین بهره برداری رسید، تقریبا ۱۱ ماه طول کشید. هر درخت پاپایا در گلخانه بین ۵۰ تا ۶۰ کیلوگرم بار میدهد و حداقل دو سال در گلخانه میماند. البته سقف گلخانه محدود است و وقتی درختها به سقف میرسند مجبوریم آنها را سرزنی کنیم. رشد این درختها با سرزنی، دیگر متوقف میشود و باید بعد از سه سال آن را بیندازیم و دوباره از نو، پاپایا بکاریم. این رقم میوه اگر تمام رنگ از روی درخت، چیده شود ۱۰ روز ماندگاری دارد و اگر دورنگ چیده و در یخچالنگهداری شود حداقل یک ماه میتوان آن را نگه داشت.»
قمری درباره این که چطور تصمیم به کشت پاپایا گرفته است، میگوید: «پول بازنشستگی برای راه انداختن گلخانه کافی نبود. یک وام یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی گرفتم و کار را شروع کردم. این سوال را وزیر کشور هم از من کرد و همان جوابی را که به او دادم، به شما میگویم. به دلیل بینظمی کار کشاورزی در الگوی کشت گلخانهها، معمولا حجم عظیمی از کشتهای گلخانهای به سمت یک محصول میرود و یک بینظمی بزرگ ایجاد میشود. الگوی کشت برای هماهنگ کردن کشتها وجود ندارد و هرکس هر چیزی را میکارد که دوست دارد. به طور مثال، امسال گفتند به دلیل جامجهانی مصرف گوجه فرنگی در قطر بالاست و حدود ۸۰ درصد گلخانهداران به سمت تولید این محصول رفتند. یک روز میگویند فلفل در روسیه گران شد و همه فلفل میکارند. منظورم از الگوی کشت همین کشتهای یکنواخت است. متاسفانه این روند باعث شده است کشاورزان گلخانهدار ضررهای هنگفتی کنند. این اتفاق برای من در پایان سال ۹۹ افتاد و کشت فلفل حدود ۲ میلیارد تومان به من ضرر زد و زمینگیرم کرد. من هر شش ماه یک بار باید ۱۳۰ میلیون تومان قسط وام گلخانه را بدهم و هر سال بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون هزینه گلخانهام میشود. دیدم سخت است و دیگر نمیشود این مسیر را ادامه داد. گفتم کشت میوههای استوایی را امتحان کنم و خودم را از بحث صیفیکاری نجات دهم.»
میوه استوایی همانطور که از اسمش پیداست، بیشتر در مناطق استوایی رشد میکند. پرورش این میوهها برای کشاورزان ایرانی چالشهای زیادی به همراه دارد که در کشتهای معمول خود با آن مواجه نبودند. قمری درباره این که چطور به دانش کشت پاپایا رسیده است، این طور توضیح میدهد: «من از قبل روی پرورش میوههای استوایی مطالعه میکردم. تحقیق و بررسی هم کردم و اطلاعاتم را در زمینه کشاورزی افزایش دادم، از فرد باتجربه و تحصیلکردهای هم در تبریز مشورت گرفتم. بذر پاپایا خیلی گران است و از سوئیس وارد میشود. هزینه تولید این میوه با توجه به فروش و مبلغی که در ایران روی آن میگذارند، بالاست. الان این میوه را کیلویی ۸۰ هزار تومان از من میخرند و بین ۹۵ تا ۱۰۰ هزار تومان به مردم میفروشند. این مبلغ برای یک میوه استوایی که مصرف درمانی هم دارد و آن را با این مکافات در منطقه سردسیر کشت میکنم، کم است. اگر این میوه را کیلویی ۱۱۰ هزار تومان از من بخرند میتوانم هزینهام را تامین کنم، ولی کمتر باشد برای من صرفه ندارد. الان پاپایا را بیشتر در استان خودمان توزیع میکنم و در حال مجاب کردن استانهای دیگر هستم تا بدانند این میوه بیشتر مصرف درمانی دارد و برای بیماران مبتلا به دیابت، کمخونی و بیماریهای گوارشی بسیار مفید است و حتی در دنیا از برگ آن به عنوان دمنوش استفاده میکنند.»
بیشتر مساحت گلخانه ۵ هزار متر مربعی کشاورز پرحوصله گزارشمان به درخت پاپایا و لیمو لایمکوات (حاصل پیوند لیموترش و کامکوات) اختصاص دارد. او در این گلخانه ۲۶۰ اصله درخت پاپایا، ۳۷۰ اصله لیمو لایمکوات، ۳۶ نهال موز و ۱۰۵ بوته آناناس دارد و کاشت چند پایه رزبری (میوهای از خانواده تمشک و یکی از پرمصرفترین میوهها در سراسر دنیا به خصوص اروپا و شمال آسیا) را هم امتحان کرده که آن هم موفقیتآمیز بوده است. قمری درباره تنوع محصولات زیر کشت در گلخانهاش میگوید: «در بخشی از گلخانه، موز کاشتم، بخشی از آن به کشت لیمو لایمکوات اختصاص یافته است و تقریبا نصف گلخانه را پاپایا کاشتم که خدا را شکر امسال به بهرهبرداری رسیده و یک میوه صادراتی است. برای ارزآوری هم خیلی خوب است. این رقم پاپایا که کشت کردیم اولین رقم این میوه است که در ایران کشت شده است. این رقم در روسیه فروش خوبی دارد و برای صادرات به آنجا هم مناسب است. متاسفانه هنوز مصرف این میوه در کشورمان جا نیفتاده است.
هزینه احداث گلخانه چند هزار متری زیاد است و هزینه نگهداری و پیشبرد آن بیشتر. کشاورزانی شبیه آقای قمری که با تکیه بر تلاش خود آن هم در دوره بازنشستگی دست به کشتهای پرریسک و پرزحمت میزنند نیازمند پشتوانه و حمایت بیشتر هستند. او از دولت میخواهد به کشت میوههای خاص که هم ارزآور هستند و هم جلوی خروج ارز از کشور را میگیرند، بیشتر توجه کنند و صحبتش را با ما این طور تمام میکند: «درست است که دولت برای احداث گلخانه به ما وام داد. ۶ درصد سودش هم بهکنار. من باید بتوانم قسطهای این وام را بدهم. اگر این نوع کشتوکارها از سمت دولت حمایت نشود این میوه در ایران جمع میشود. دوباره کشاورز گلخانهدار مجبور میشود همان خیار و گوجهاش را بکارد و واردکننده هم برای واردات این میوه به کشور میلیاردها دلار هزینه کند. هر حرکتی برای بازاریابی این محصول، فروش، الگوی کشت و... انجام بدهند، خوب است. من نمیخواهم بگویم فقط پاپایا و این گلخانه. منظورم این است تولید میوههایی شبیه این را هر طور میتوانند حفظ و از آن حمایت کنند. حیف است که این گلخانهها تعطیل شوند.»
گفتگو با «معصومه محمدظاهری» که با داشتن ۳ فرزند همراه اصلی همسرش در گلخانهداری است
همیشه وقتی از مردان میپرسند «چه کسی بیشتر از همه در موفقیت تو سهم داشته» به کلیشه «پشت هر مرد موفقی یک زن است» پناه میبرند، اما این کلیشهها در دنیای جدید بیمعنی است. زنان شانهبهشانه و پابهپای همسرشان در حال تلاش هستند. همانطور که در گلخانه آقای قمری این شیوه برقرار است. «گلخانه ما ظرفیت ۵ نفر را دارد و در تمام این مدت اگر همسرم نبود نمیتوانستم به کارم در گلخانه ادامه دهم. او بازوی راست من در گلخانه است و در همه کارها از صمیم قلب به من کمک میکند. الان هم رفته است دخترمان را از مدرسه بیاورد.»
این حرفهای ابوالقاسم قمری درباره همسرش است. این جملهها باعث شد از او بخواهم چند دقیقهای هم با همسرش صحبت کنم. این زوج، صاحب سه فرزند هستند و یک نوه هم دارند. «معصومه محمدظاهری» ۴۶ ساله است. میگوید تجربه کشاورزیمان به یک باغ کوچک که به ما ارث رسیده بود، برمیگردد. در این باغ، صیفیجات میکاشتیم و بعد از کوچ به همدان از کشاورزی دور شدیم تا اینکه دوباره بعد از بازنشستگی همسرم، گلخانه را راهانداختیم. او درباره این که چطور به فکر احداث گلخانه افتادند و در آنجا چه کاری انجام میدهد، میگوید: «برنامهریزی ما این بود بعد از بازنشستگی همسرم یک باغ کوچک بخریم تا در آنجا درخت و گلوگیاه بکارد و سرگرم باشد، ولی، چون محمد همیشه دوست دارد کارهای خاص و بزرگ انجام دهد به این سمت آمدیم. هر دوی ما فوق العاده به این کار علاقه داریم و من همیشه از او حمایت میکنم. در گلخانه کارهایی مثل هرس جزئی، برداشتهای سبک، کشتهای جزئی در حد مصارف شخصی و هر کاری در توانم باشد انجام میدهم.»
او درباره چالشهای گلخانهداری در ایران میگوید: «گلخانهداری در شرایط کنونی خیلی سخت است و باید حتما یک پشتوانه مالی داشته باشید تا بتوانید خوب پیشرفت کنید. اگر دولت حمایت نکند واقعا نمیشود کار را پیش برد. هزینه خرید مواد و محلولهای رشد واقعا سنگین است. از طرفی محصول ما هنوز ناشناخته است و دوست داریم به دلیل خاصیتهایی که این میوه دارد، زودتر شناخته شود و طرفدار پیدا کند. پرورش پاپایا، لیمو و موز هر کدام سختیهای خودش را دارد. ما باید دمای گلخانه را به حدی برسانیم که رطوبت لازم برای رشد میوه تامین شود و از آنجا که ما در یک منطقه سردسیر هستیم مصرف سوختمان بسیار بالاست. همسرم خیلی دوست داشت این محصول در استان خودمان به خودکفایی برسد و در قدم اول نیاز استانمان را برطرف کند. به هرحال جدا از مشکلاتی که سد راهمان است ما هر روز با ذوق، علاقه و انگیزه کار میکنیم.»
منبع: خراسان