به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: کلی درآمد، کلی تبلیغات اینستاگرامی و کلی شوآف. کافی است آقای سجاد غریبی. بیا و این بازی را تمام کن. البته به نظرم این کتک خوردن خوب شد! یک بار برای همیشه کار یکسره شد و تکلیف مشخص. دیگر همه بادها خوابیدند و دیگر مشخص شد که این هالک فتوشاپی بیش نبوده است. عکسها و فیلمهایش را دیدهاید؟ ترسیده بود، اما دیگر دیر شده بود. دیگر راه برگشتی نبود. شاید این تنها باری بود که همه آنهایی که طرفدار این رشته هستند میدانستند ته قصه چه چیزی است. میدانستند پای یک آبروریزی در میان است و میدانستند که انتهای این راه شکست است.
به عنوان یک نویسنده، خیلی دوست داشتم پس از این مبارزه و موفقیت سجاد غریبی بنویسم: «این پیروزی حاصل از دست دادن همه چیز است.»، اما نشد! نشد، چون خیلی از چیزها اصولی نیست. از همان اول همه چیز بر پایه دروغ بنا شده بود و از همان روز اول همه چیز فتوشاپی بود. حالا هم آقا سجاد؛ اگر نظر مردم را میخواهی (که قطعاً در فضای مجازی خیلی از آنها را خواندهای) و البته نظر ما را، شما را به خیر و این رشته را به سلامت. هنوز هم دیر نیست، هر چند که به نظرم سخت است. سخت است، چون تبلیغات اینستاگرامی یا بهتر بگویم رپرتاژهایی که به خاطر فالوئرهای زیادت در این شبکه اجتماعی میگیری وسوسه کننده است و نمیشود به راحتی از آن دل کند. میشود آنجا در همان فضا ماند، فتوشاپ کرد و حقیقت را به خیلیها نگفت، اما آن منبع درآمد قطع نشود و هالک غیر واقعی تا هر زمانی که مخاطبانش میخواهند برای آنها هالک بماند و برای آنها همان کمر باریکِ سینه ستبرِ بازو بزرگ باشد و برای همه آنها تا ابد نمایش اجرا کند.