به گزارش مجله خبری نگار، ضرب المثل باعث میشه که در کمترین زمان منظور خودمون رو با استفاده از تعداد کمی از کلمات به طرف مقابل برسونیم.
از طرفی خیلی از حرفها رو نمیتونیم به صورت رک و مستقیم بزنیم، ضرب المثلها باعث میشن که بتونیم به راحتی با استفاده از دو پهلو حرف زدن حرف خودمونو بزنیم.
خیلی از ضرب المثلها هم معنی دقیق ندارن و وقتی با یه نفر صحبت میکنیم میتونیم به عنوان تموم کننده اون بحث از ضرب المثل استفاده کنیم تا طرف مقابل به معنیش فک کنه و از ادامه بحث خودداری کنه.
یه وقتایی هم واقعا برای توصیف یه موضوع هیچ چیزی بهتر از یه ضرب المثل نیست و اون وضعیت و اون حال و هوا رو فقط یه ضرب المثل میتونه توصیف کنه.
یکی از مواردی هم که میتونه به جذابتر شدن صحبتهای شما کمک کنه همین ضرب المثلها و استفاده از اون هاست.
این ضرب المثل دو وجهی است؛ یعنی هم میتوان معنای منفی از آن برداشت کرد و هم معنای مثبت. هر دو معنی را بررسی میکنیم:
این ضرب المثل را در تعارف کردن به مهمان به کار میبرند تا به او بگویند امشب هم نزد ما بمان. این خواسته زیادی نیست! در واقع به مهمانی گفته میشود که به بیشتر دیدنش علاقهمند هستیم و نمیخواهیم زودتر برود. این جمله را میگوئیم تا او را قانع کنیم کمی بیشتر پیشمان بماند.
در اکثر موارد، این ضرب المثل را به عنوان توجیهی برای اشتباهات خود استفاده میکنند. مثلا اگر کسی میخواهد کار غیر عرفی انجام دهد و دیگران به او هشدار میدهند، در پاسخ به آنها میگوید: یک شب که هزار شب نمیشود! یعنی اگر من این یک شب را در گناه و خطا و انجام ضد ارزشها بگذرانم، یک شب است که میگذرد و تمام میشود! پس مزاحم اوقات ما نشو!
این افراد، (اگر وجدانشان کاملا نمرده باشد!) برای اینکه عذاب وجدان نگیرند و خود را گول بزنند، این مَثل را استفاده میکنند و به خیال خودشان با گفتن این جمله، آن یک شب تمام عالم تعطیل میشود و خدا هم به گوشهای میرود تا گناهان او را نبیند!
در آن یک شب که به قول خودشان هزار شب نمیشود، کلی خطا و گناه میکنند که اثرات آن تا مدتها بر روح و جان خود و یا حتی دیگران باقی میماند.
چهارشنبه سوری است. بمب میاندازند. میگویند: ” یک شب که هزار شب نمیشود”. اما زندگی را از چند نفر میگیرند…
کنار مهمانها نشسته و میخواهد شیرین زبانی کند. پشت سر یکی از اقوام که در آنجا نیست مطلبی میگوید و تهمتی میزند تا بقیه بخندند. میگوید: ” یک شب که هزار شب نمیشود”. اما برای همیشه آبروی او را میبرد.
برای مهمانانش دهها نوع غذای رنگارنگ سر سفره میچیند. میگوید: ” یک شب که هزار شب نمیشود”. اما نمیداند که اقوام کم درآمدش را در هول و ولا میگذارد و آنها نیز در ذهنشان جا میافتد که با یکی دو مدل غذا نمیشود مهمان دعوت کرد!
کم کم صله ارحام و مهمانی رفتنها با بی تدبیری او، کمرنگ میشود؛ و بیشمار خطاها و اشتباهاتی که از ما سر میزند، اما به جای پشیمانی و اصلاح آن، کارمان را با جمله ” یک شب هزار شب نمیشه” توجیه میکنیم!