کد مطلب: ۲۶۰۹۰۵
۲۲ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۴

همسر شهید رمضان: فقط ۹۰ روز دیدار در سه سال زندگی مشترک داشتیم

همسر شهید مجید رمضان گفت: زندگی مشترک ما سه سال به طول انجامید، اما در این سالها، مجید مدام در جبهه‌های جنگِ حق، علیه باطل بود و در کل شاید سه ماه در تهران حضور داشت و ما او را می‌دیدیم.

به گزارش مجله خبری نگار فرشته سلطان مرادی همسر شهید مجید رمضان گفت: من پدرم را از دست داده بودم و با برادرم زندگی می‌کردم، خانه پدر مجید با خانه ما دیوار به دیوار بود، ما از زمان کودکی با هم بازی می‌کردیم و او سه سال از من بزرگتر بود، پدر شهید با برادر من در کارخانه سیمان شهر ری همکار بودند.

وی افزود: آشنایی ما با هم از زمان کودکی بود تا اینکه اوایل سال ۶۲ با هم ازدواج کردیم، مجید سال ۵۸ در آموزش و پروش به عنوان مدیر تربیتی مشغول به کار شد و با شروع جنگ به صورت داوطلبانه برای اعزام به منطقه به سپاه شهر ری مراجعه کرد و از این طریق به جبهه رفت قبل از ازدواج ما وی چندین بار از ناحیه پا مجروح شد.

سلطان مرادی یادآور شد: همسرم وقتی به تهران می‌آمد مثل مهمان به خانه سر می‌زد و سریع می‌رفت. من با گریه از او می‌خواستم که نرود یا کمی بیشتر کنار ما بماند، اما او می‌گفت: باید زودتر به جبهه بروم در منطقه به من نیاز دارند به خاطر رضای خدا تحمل کنید.

همسر این شهید والامقام با بیان اینکه حاصل این ازدواج یک پسر به نام مصطفی و یک دختر به نام مریم است مصطفی تنها دو سال و نیم سن داشت که پدرش به فیض شهادت نائل شد و ۲ ماه پس از شهادت مجید، مریم به دنیا آمد، خاطرنشان کرد: اکنون هر ۲ فرزندم ازدواج کردند و یک نوه پسر از پسرم و یک نوه دختر از دخترم برای سرگرمی و رهایی از دلتنگی‌ها برایم مانده است.

وی گفت: فرزندان من تحت تربیت پدر نبودند و هر چه می‌دانند از زبان من شنیده اند، سعی کردم آن‌ها را طوری تربیت کنم که روی پای خود باستند و مایه افتخار باشند.

همسر شهید رمضان در خصوص خلق و خوی شهید رمضان نیز گفت: او بسیار خوش خلق، شوخ طبع و مسئولیت پذیر بود. به خانواده و بزرگتر‌ها بسیار با احترام رفتار می‌کرد و به خواهر و برداران خود توجه می‌کرد و اگر برای آن‌ها مشکلی پیش می‌آمد تمام تلاش خود را برای حل ان به کار می‌گرفت.

حرف‌های ناگفته را برای دنیای ابدی گذاشتیم

سلطان مرادی بیان کرد: به دلیل اینکه حاج مجید مدام در جبهه حضور داشت او را بسیار کم می‌دیدم و همیشه حرف‌های ناگفته زیادی با هم داشتیم که در این دنیا مجال گفتن آن‌ها را نیافتیم. منتظر دیدار او در دنیای ابدی و در و دل با وی هستم.

وی توضیح کرد: حاج مجید در جبهه مسئول ستاد لشکر محمد رسول الله (ص) بودند و ۲۳ دیماه سال ۶۵ در عملیات کربلای پنج به مقام رفیع شهادت نائل شدند، آن‌ها از سوی خدا برگزیده شدند و ما بسیار سختی کشیدیم و به خاطر رضای خدا صبر را پیشه کردیم و از کسی توقعی نداریم.

همسر شهید رمضان گفت: مجید یک وصیت نامه قبل از ازدواج نوشته بود که در اختیار سپاه است بعد از ازدواج به خاطر روحیات من وصیت نامه دیگری ننوشت. همیشه می‌گفت: به خدا توکل کن من همیشه گریه می‌کردم و می‌گفتم اگر شما شهید شوید من چه کار کنم به همین دلیل زیاد در این خصوص صحبت نمی‌کرد.

وی با بیان اینکه در وصیت نامه‌ای که از او به یادگار مانده است از خواهران خود خواسته حجاب را رعایت کنند، افزود: همسرم بسیار پیرو ولایت فقیه بود به همین دلیل بخشی از متن وصیت نامه او را با این مضمون که ما ولایت فقیه را آنطور شناختیم که اگر گفت دهانمان را ببندیم باید مطیع حرف ایشان باشیم، بر روی سنگ مزار وی نوشته اند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر